بریدههای کتاب Morva Morva 1404/6/4 یکی برای خانواده ی مورفی لیندا مالیلی هانت 4.2 28 صفحۀ 268 خودت رو کاملا وقف کنی، برای اینکه خوشحالت میکنه به بقیه عشق بدی،نه برای اینکه در عوضش چیزی بگیری.وقتی کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی.این عشقِ بدون شرطه. 0 4 Morva 1404/6/4 یکی برای خانواده ی مورفی لیندا مالیلی هانت 4.2 28 صفحۀ 76 در حیرتم که چطور نقشه کشیده بودم آدم بده باشم،ولی نهایتاً اسم قهرمان روم موند.. . 0 0 Morva 1404/5/16 مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 29 صفحۀ 242 گاهی مشکلات اونقدر بزرگن که برای آدم دل و دماغ نمیمونه. گاهی تنها راه بهتر کردن اوضاع اینه که به خودت فرصت بدی یه خرده غمگین باشی . 0 30 Morva 1404/5/9 زمان کاغذی ملانی کانکلین 4.3 20 صفحۀ 261 فکرمیکردم اگر برگردم خانه نگرانی هایم تمام میشود،اما هرجا که میرفتم همان مشکلات را داشتم، چون هنوز خودم بودم؛ نگرانی به آدم ها سنجاق میشود، نه به مکان ها.. . 0 65 Morva 1404/4/28 بادام وون پیونگ سون 3.9 344 صفحۀ 142 من فهمیده بودم که عشق موهبتی والاست؛ کلمه ای وصف ناشدنی که در چهارچوب حروف محبوس شده است. 0 5 Morva 1404/4/28 بادام وون پیونگ سون 3.9 344 صفحۀ 67 در قاب عکس،ما سه نفر در کنارهم بودیم.گاهی در رویایی بی معنی غرق میشدم و فکرمیکردم آنها به سفری طولانی رفته اند.اما این را هم میدانستم که این سفر پایانی ندارد. آنها همه ی دنیای من بودند.. . 0 4 Morva 1404/4/23 چتر تابستان لیزا گراف 3.9 32 صفحۀ 110 چقدر دلم میخواست آن لحظه را توی یک شیشه میریختم،درش را میبستم و برای همیشه با خودم نگه میداشتم...آن وقت میتوانستم هروقت که دلم خواست، در شیشه را باز کنم و با تمام وجود دوباره حسش کنم. 0 6
بریدههای کتاب Morva Morva 1404/6/4 یکی برای خانواده ی مورفی لیندا مالیلی هانت 4.2 28 صفحۀ 268 خودت رو کاملا وقف کنی، برای اینکه خوشحالت میکنه به بقیه عشق بدی،نه برای اینکه در عوضش چیزی بگیری.وقتی کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی.این عشقِ بدون شرطه. 0 4 Morva 1404/6/4 یکی برای خانواده ی مورفی لیندا مالیلی هانت 4.2 28 صفحۀ 76 در حیرتم که چطور نقشه کشیده بودم آدم بده باشم،ولی نهایتاً اسم قهرمان روم موند.. . 0 0 Morva 1404/5/16 مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 29 صفحۀ 242 گاهی مشکلات اونقدر بزرگن که برای آدم دل و دماغ نمیمونه. گاهی تنها راه بهتر کردن اوضاع اینه که به خودت فرصت بدی یه خرده غمگین باشی . 0 30 Morva 1404/5/9 زمان کاغذی ملانی کانکلین 4.3 20 صفحۀ 261 فکرمیکردم اگر برگردم خانه نگرانی هایم تمام میشود،اما هرجا که میرفتم همان مشکلات را داشتم، چون هنوز خودم بودم؛ نگرانی به آدم ها سنجاق میشود، نه به مکان ها.. . 0 65 Morva 1404/4/28 بادام وون پیونگ سون 3.9 344 صفحۀ 142 من فهمیده بودم که عشق موهبتی والاست؛ کلمه ای وصف ناشدنی که در چهارچوب حروف محبوس شده است. 0 5 Morva 1404/4/28 بادام وون پیونگ سون 3.9 344 صفحۀ 67 در قاب عکس،ما سه نفر در کنارهم بودیم.گاهی در رویایی بی معنی غرق میشدم و فکرمیکردم آنها به سفری طولانی رفته اند.اما این را هم میدانستم که این سفر پایانی ندارد. آنها همه ی دنیای من بودند.. . 0 4 Morva 1404/4/23 چتر تابستان لیزا گراف 3.9 32 صفحۀ 110 چقدر دلم میخواست آن لحظه را توی یک شیشه میریختم،درش را میبستم و برای همیشه با خودم نگه میداشتم...آن وقت میتوانستم هروقت که دلم خواست، در شیشه را باز کنم و با تمام وجود دوباره حسش کنم. 0 6