بریدهای از کتاب بادام اثر وون پیونگ سون
دیروز
صفحۀ 67
در قاب عکس،ما سه نفر در کنارهم بودیم.گاهی در رویایی بی معنی غرق میشدم و فکرمیکردم آنها به سفری طولانی رفته اند.اما این را هم میدانستم که این سفر پایانی ندارد. آنها همه ی دنیای من بودند.. .
در قاب عکس،ما سه نفر در کنارهم بودیم.گاهی در رویایی بی معنی غرق میشدم و فکرمیکردم آنها به سفری طولانی رفته اند.اما این را هم میدانستم که این سفر پایانی ندارد. آنها همه ی دنیای من بودند.. .
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.