Morva Morva دنبال کردن @Am09 عضویتتیر 1404 15 دنبال شده 10 دنبال کننده کتابدوست(36 کتاب)0امتیاز دنبال کردن0یادداشت0امتیاز0لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 36 کتاب در حال خواندن 0 کتاب خواهم خواند 49 کتاب یادداشتها این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است. باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است. بریدههای کتاب Morva 6 روز پیش مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 27 صفحۀ 242 گاهی مشکلات اونقدر بزرگن که برای آدم دل و دماغ نمیمونه. گاهی تنها راه بهتر کردن اوضاع اینه که به خودت فرصت بدی یه خرده غمگین باشی . 0 30 Morva 1404/5/9 زمان کاغذی ملانی کانکلین 4.3 19 صفحۀ 261 فکرمیکردم اگر برگردم خانه نگرانی هایم تمام میشود،اما هرجا که میرفتم همان مشکلات را داشتم، چون هنوز خودم بودم؛ نگرانی به آدم ها سنجاق میشود، نه به مکان ها.. . 0 65 Morva 1404/4/28 بادام وون پیونگ سون 3.9 319 صفحۀ 142 من فهمیده بودم که عشق موهبتی والاست؛ کلمه ای وصف ناشدنی که در چهارچوب حروف محبوس شده است. 0 5 Morva 1404/4/28 بادام وون پیونگ سون 3.9 319 صفحۀ 67 در قاب عکس،ما سه نفر در کنارهم بودیم.گاهی در رویایی بی معنی غرق میشدم و فکرمیکردم آنها به سفری طولانی رفته اند.اما این را هم میدانستم که این سفر پایانی ندارد. آنها همه ی دنیای من بودند.. . 0 4 Morva 1404/4/23 چتر تابستان لیزا گراف 3.9 30 صفحۀ 110 چقدر دلم میخواست آن لحظه را توی یک شیشه میریختم،درش را میبستم و برای همیشه با خودم نگه میداشتم...آن وقت میتوانستم هروقت که دلم خواست، در شیشه را باز کنم و با تمام وجود دوباره حسش کنم. 0 5 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.
Morva Morva دنبال کردن @Am09 عضویتتیر 1404 15 دنبال شده 10 دنبال کننده کتابدوست(36 کتاب)0امتیاز دنبال کردن0یادداشت0امتیاز0لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 36 کتاب در حال خواندن 0 کتاب خواهم خواند 49 کتاب یادداشتها این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است. باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است. بریدههای کتاب Morva 6 روز پیش مطلقا تقریبا لیزا گراف 4.2 27 صفحۀ 242 گاهی مشکلات اونقدر بزرگن که برای آدم دل و دماغ نمیمونه. گاهی تنها راه بهتر کردن اوضاع اینه که به خودت فرصت بدی یه خرده غمگین باشی . 0 30 Morva 1404/5/9 زمان کاغذی ملانی کانکلین 4.3 19 صفحۀ 261 فکرمیکردم اگر برگردم خانه نگرانی هایم تمام میشود،اما هرجا که میرفتم همان مشکلات را داشتم، چون هنوز خودم بودم؛ نگرانی به آدم ها سنجاق میشود، نه به مکان ها.. . 0 65 Morva 1404/4/28 بادام وون پیونگ سون 3.9 319 صفحۀ 142 من فهمیده بودم که عشق موهبتی والاست؛ کلمه ای وصف ناشدنی که در چهارچوب حروف محبوس شده است. 0 5 Morva 1404/4/28 بادام وون پیونگ سون 3.9 319 صفحۀ 67 در قاب عکس،ما سه نفر در کنارهم بودیم.گاهی در رویایی بی معنی غرق میشدم و فکرمیکردم آنها به سفری طولانی رفته اند.اما این را هم میدانستم که این سفر پایانی ندارد. آنها همه ی دنیای من بودند.. . 0 4 Morva 1404/4/23 چتر تابستان لیزا گراف 3.9 30 صفحۀ 110 چقدر دلم میخواست آن لحظه را توی یک شیشه میریختم،درش را میبستم و برای همیشه با خودم نگه میداشتم...آن وقت میتوانستم هروقت که دلم خواست، در شیشه را باز کنم و با تمام وجود دوباره حسش کنم. 0 5 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.