بریدههای کتاب ALL ABOUT SHIN ALL ABOUT SHIN 1404/1/9 عشق و ژلاتو ژیناایوانز ولش 3.7 15 صفحۀ 143 0 1 ALL ABOUT SHIN 1404/1/9 عشق و ژلاتو ژیناایوانز ولش 3.7 15 صفحۀ 107 ارواح هیچ وقت برایم معنا نداشتند. وقتی مادرم رفت، دیگر رفته بود. حاضر بودم هر چیزی را بدهم تا شرایط غیر از آن باشد. 0 0 ALL ABOUT SHIN 1404/1/9 عشق و ژلاتو ژیناایوانز ولش 3.7 15 صفحۀ 64 0 1 ALL ABOUT SHIN 1404/1/9 عشق و ژلاتو ژیناایوانز ولش 3.7 15 صفحۀ 50 و چرا درباره من میگفت ساکت؟ از اینکه کسی بگوید ساکت متنفر بودم مردم همیشه طوری این کلمه را میگفتم که انگار نوعی کمبود است؛ که اگر مثلاً بلافاصله همه چیز را نمیگفتم نامهربان یا مغرور بودم. مادرم این را درک کرده بود. تو شاید دیر گرم بشی ولی وقتی بشی به کل اتاق نور میبخشی. 0 2 ALL ABOUT SHIN 1403/11/25 شاید بهتر باشد تسلیم شوید بایرون موریسون 0.0 صفحۀ 22 مغزتان برای اینکه شما را حتی از شروع کردن بازدارد، تلاش میکند تا شما را با دو تختهسنگ بزرگ نگه دارد. این تختهسنگها میتوانند این احساس را ایجاد کنند که وزن دنیا روی دوش شماست. زمانی که وزن زیادی را تحمل میکنید، فکر میکنید چقدر میتوانید راه بروید؟ مطمئناً نه خیلی. این دقیقاً همان چیزی است که مغز شما برایتان میخواهد. از شما میخواهد که تمام تلاش خود را صرف فکر کردن به این سنگها کنید تا جایی که حتی سعی نکنید آنها را بردارید. 0 1 ALL ABOUT SHIN 1403/11/16 دفتر خاطرات ماری آنتوانت سحر وفایی 4.0 1 صفحۀ 25 0 6
بریدههای کتاب ALL ABOUT SHIN ALL ABOUT SHIN 1404/1/9 عشق و ژلاتو ژیناایوانز ولش 3.7 15 صفحۀ 143 0 1 ALL ABOUT SHIN 1404/1/9 عشق و ژلاتو ژیناایوانز ولش 3.7 15 صفحۀ 107 ارواح هیچ وقت برایم معنا نداشتند. وقتی مادرم رفت، دیگر رفته بود. حاضر بودم هر چیزی را بدهم تا شرایط غیر از آن باشد. 0 0 ALL ABOUT SHIN 1404/1/9 عشق و ژلاتو ژیناایوانز ولش 3.7 15 صفحۀ 64 0 1 ALL ABOUT SHIN 1404/1/9 عشق و ژلاتو ژیناایوانز ولش 3.7 15 صفحۀ 50 و چرا درباره من میگفت ساکت؟ از اینکه کسی بگوید ساکت متنفر بودم مردم همیشه طوری این کلمه را میگفتم که انگار نوعی کمبود است؛ که اگر مثلاً بلافاصله همه چیز را نمیگفتم نامهربان یا مغرور بودم. مادرم این را درک کرده بود. تو شاید دیر گرم بشی ولی وقتی بشی به کل اتاق نور میبخشی. 0 2 ALL ABOUT SHIN 1403/11/25 شاید بهتر باشد تسلیم شوید بایرون موریسون 0.0 صفحۀ 22 مغزتان برای اینکه شما را حتی از شروع کردن بازدارد، تلاش میکند تا شما را با دو تختهسنگ بزرگ نگه دارد. این تختهسنگها میتوانند این احساس را ایجاد کنند که وزن دنیا روی دوش شماست. زمانی که وزن زیادی را تحمل میکنید، فکر میکنید چقدر میتوانید راه بروید؟ مطمئناً نه خیلی. این دقیقاً همان چیزی است که مغز شما برایتان میخواهد. از شما میخواهد که تمام تلاش خود را صرف فکر کردن به این سنگها کنید تا جایی که حتی سعی نکنید آنها را بردارید. 0 1 ALL ABOUT SHIN 1403/11/16 دفتر خاطرات ماری آنتوانت سحر وفایی 4.0 1 صفحۀ 25 0 6