بریدههای کتاب a km a km 1403/12/5 آداب و مراقبات عزاداری سیدالشهدا (ع) و دستورات زیارت اربعین محمدتقی فیاض بخش 4.2 11 صفحۀ 68 و در مظلومیت امیرالمومنین ﴿ع﴾ همین بس که ایشان در جایگاه خلیفه مسلمین و در کشوری به عظمت بزرگترین قدرت حاکم بر جهان آن روز ، به شهادت می رسد و نه تنها بدن مطهرش پنهانی به خاک سپرده می شود ، بلکه مزارش از ترس جسارت دشمنان ، تا ده ها سال مخفی می ماند . 0 0 a km 1403/12/5 انسان ۲۵۰ ساله - حلقه دوم سیدعلی خامنه ای 4.7 122 صفحۀ 169 آیا ما را به كشتن تهديد مىكنى؟ درحالیکه ما كرامتمان به شهادت است، ما كشته شدن در راه خدا را افتخار مىدانيم، از مرگ نمىترسيم. (امام سجاد﴿ع﴾) 0 1 a km 1403/12/2 انسان ۲۵۰ ساله - حلقه دوم سیدعلی خامنه ای 4.7 122 صفحۀ 146 شهادتى را كه ما در شرع مقدس مىشناسيم و در روايات و آيات قرآن از آن نشان مىبينيم، معنايش اين است كه انسان به دنبال هدف است، برود و در آن راه، تن به كشتن هم بدهد. 0 1 a km 1403/11/16 انسان ۲۵۰ ساله - حلقه دوم سیدعلی خامنه ای 4.7 122 صفحۀ 86 امیرالمومنین (ع): اگر کسی آدم خوبی است،شخص با ارزشی است، سابقه خوبی دارد و برای اسلام و کشور هم زحمت کشیده ؛ خیلی خب حق او مقبول و محفوظ و ما مخلص او هستیم؛ اما اگر تخطی کرد ، رعایت آن حق نباید موجب شود تخلفی که انجام داده ، نادیده گرفته شود . 0 1 a km 1403/11/16 آبنبات هل دار مهرداد صدقی 4.4 314 صفحۀ 265 + آقاجان ، من بالاخره نفهمیدم شهید شدن چیز خوبیه یا چیز بدیه! _معلومه... شهید شدن سعادته . رسیدن به کماله . 0 4 a km 1403/11/12 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 209 صفحۀ 208 عشق چون عقاب است. بالا میپرد و دور ؛ بی اعتنا به حقیران در روح. کینه چون لاشخور و کرکس است. کوتاه می پرد و سنگین . جز مردار، به هیچ چیز نمی اندیشد. 0 0 a km 1403/11/1 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.5 87 صفحۀ 72 می خواستم تکیه بدهم به گونی ها. می خواستم کمی از بقیه دور باشم .من مثل آن ها نبودم .در تمام این چند روز سعی کرده بودم چه در حرف زدن ، چه در حرکات از آنها تقلید کنم. حالا حس میکنم گم شده ام این وسط ، وسط اینجا و می ترسیدم که سوتی بدهم یک ترسوی بی عرضه هستم . 0 6 a km 1403/10/28 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.5 87 صفحۀ 38 از همین جا باید برگردم کمال آباد و با گردن کج جلوی دایی بگویم :« راست گفتی . ببین من حتی عرضهٔ جبهه رفتن هم نداشتم.» 0 3
بریدههای کتاب a km a km 1403/12/5 آداب و مراقبات عزاداری سیدالشهدا (ع) و دستورات زیارت اربعین محمدتقی فیاض بخش 4.2 11 صفحۀ 68 و در مظلومیت امیرالمومنین ﴿ع﴾ همین بس که ایشان در جایگاه خلیفه مسلمین و در کشوری به عظمت بزرگترین قدرت حاکم بر جهان آن روز ، به شهادت می رسد و نه تنها بدن مطهرش پنهانی به خاک سپرده می شود ، بلکه مزارش از ترس جسارت دشمنان ، تا ده ها سال مخفی می ماند . 0 0 a km 1403/12/5 انسان ۲۵۰ ساله - حلقه دوم سیدعلی خامنه ای 4.7 122 صفحۀ 169 آیا ما را به كشتن تهديد مىكنى؟ درحالیکه ما كرامتمان به شهادت است، ما كشته شدن در راه خدا را افتخار مىدانيم، از مرگ نمىترسيم. (امام سجاد﴿ع﴾) 0 1 a km 1403/12/2 انسان ۲۵۰ ساله - حلقه دوم سیدعلی خامنه ای 4.7 122 صفحۀ 146 شهادتى را كه ما در شرع مقدس مىشناسيم و در روايات و آيات قرآن از آن نشان مىبينيم، معنايش اين است كه انسان به دنبال هدف است، برود و در آن راه، تن به كشتن هم بدهد. 0 1 a km 1403/11/16 انسان ۲۵۰ ساله - حلقه دوم سیدعلی خامنه ای 4.7 122 صفحۀ 86 امیرالمومنین (ع): اگر کسی آدم خوبی است،شخص با ارزشی است، سابقه خوبی دارد و برای اسلام و کشور هم زحمت کشیده ؛ خیلی خب حق او مقبول و محفوظ و ما مخلص او هستیم؛ اما اگر تخطی کرد ، رعایت آن حق نباید موجب شود تخلفی که انجام داده ، نادیده گرفته شود . 0 1 a km 1403/11/16 آبنبات هل دار مهرداد صدقی 4.4 314 صفحۀ 265 + آقاجان ، من بالاخره نفهمیدم شهید شدن چیز خوبیه یا چیز بدیه! _معلومه... شهید شدن سعادته . رسیدن به کماله . 0 4 a km 1403/11/12 مردی در تبعید ابدی: بر اساس داستان زندگی ملاصدرای شیرازی صدرالمتالهین نادر ابراهیمی 4.6 209 صفحۀ 208 عشق چون عقاب است. بالا میپرد و دور ؛ بی اعتنا به حقیران در روح. کینه چون لاشخور و کرکس است. کوتاه می پرد و سنگین . جز مردار، به هیچ چیز نمی اندیشد. 0 0 a km 1403/11/1 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.5 87 صفحۀ 72 می خواستم تکیه بدهم به گونی ها. می خواستم کمی از بقیه دور باشم .من مثل آن ها نبودم .در تمام این چند روز سعی کرده بودم چه در حرف زدن ، چه در حرکات از آنها تقلید کنم. حالا حس میکنم گم شده ام این وسط ، وسط اینجا و می ترسیدم که سوتی بدهم یک ترسوی بی عرضه هستم . 0 6 a km 1403/10/28 معبد زیرزمینی معصومه میرابوطالبی 4.5 87 صفحۀ 38 از همین جا باید برگردم کمال آباد و با گردن کج جلوی دایی بگویم :« راست گفتی . ببین من حتی عرضهٔ جبهه رفتن هم نداشتم.» 0 3