بریدههای کتاب سیدمصطفی سیدمصطفی 1404/5/11 تغییر اجتماعی و توسعه: مروری بر نظریات نوسازی، وابستگی و نظام جهانی سو آلوین 3.1 3 صفحۀ 110 برخلاف مکتب نوسازی که پیشنهاد میکند پیرامون به گسترش رابطه خود با کشورهای غربی (به شکل دریافت کمکهای بیشتر، تکنولوژی بیشتر و پذیرش ارزشهای جدید) بپردازد، مکتب وابستگی بر این اعتقاد است که ارتباط بیشتر با کشورهای مرکز به زیان کشورهای پیرامونی تمام می شود. اقتصاد سیاسی پیرامون از همان دوران استعمار کلا به گونه ای سازماندهی گردید که نیازمندیهای مرکز را بر طرف نماید و لذا همواره در این سوی، تنها توسعه نیافتگی رشد کرده است. در نتیجه، مکتب وابستگی پیشنهاد میکند که کشورهای پیرامونی پیوندهای خود را با کشورهای مرکز قطع نمایند. آنان به جای تکیه بر کمک خارجی و تکنولوژی خارجی، باید الگوی خود اتکایی را برپایه منابع خــودی برگزیده و به طراحی راههای توسعه مخصوص خود بپردازند تا بتوانند به استقلال و توسعه ملی دست یابند. البته خود اتکایی به معنای انزوای کامل از دیگر کشورها نیست؛ بلکه تنها بدین معنی است که کشورهای پیرامونی نباید تحت سلطه کشورهای مرکز قرار گیرند. آنها باید براساس شرایط متساوی و منافع متقابـل بـه تجارت با دیگر کشورهای پیرامونی بپردازند. 0 1 سیدمصطفی 1404/5/11 تغییر اجتماعی و توسعه: مروری بر نظریات نوسازی، وابستگی و نظام جهانی سو آلوین 3.1 3 صفحۀ 101 به عقیده فرانک، از آنجا که تجربیات کشورهای جهان سوم با تجربه کشورهای غربی متفاوت بوده است، این کشورها هیچگاه نمی توانند راه غرب را دنبال کنند. واضح تر می توان گفت که کشورهای غربی تجربه استعمار را پشت سر نگذاشته اند، در حالی که اغلب کشورهای جهان سوم مستعمرات سابق کشورهای غربی به شمار می روند. شگفت انگیز است که با وجودی که بسیاری از کشورهای جهان سوم برای مدت بیش از یک قرن تحت استعمار بوده اند، مکتب نوسازی به ندرت به بحث در مورد جزئیات نقش استعمار می پردازد. تجربه استعماری موجب تجدید سازمان کلی کشورهای جهان سوم گردیده و تغییراتی اساسی را در جریان توسعه آنها به وجود آورده است. 0 1 سیدمصطفی 1404/5/11 تغییر اجتماعی و توسعه: مروری بر نظریات نوسازی، وابستگی و نظام جهانی سو آلوین 3.1 3 صفحۀ 41 نوسازی یک فرایند اروپایی شدن (یا آمریکایی شدن) است. در ادبیات نوسازی گونه ای رضایت خاطر بیجا نسبت به اروپای غربی و ایالات متحده وجود دارد. تلقی این نظریات چنین است که این کشورها از رونق اقتصادی بینظیر و دموکراسی با ثبات برخوردارند و چون این کشورها پیشرفته ترین کشورهای جهان به شمار میروند، به عنوان الگویی جهت تقلید دیر رسیدگان در آمده اند. از این نظر، نوسازی صرفا یک فرایند اروپایی شدن یا آمریکایی شدن بوده و غالبا به همین ترتیب نیز توصیف میشود. 0 2 سیدمصطفی 1404/5/11 دوزخیان روی زمین فرانتس فانون 2.7 1 صفحۀ 94 ما امروز به هر کاری توانائیم به شرط آن که میمون وار از اروپا تقلید نکنیم و هم بدان شرط که آرزوی رسیدن به اروپا و اروپایی شدن وسوسه مان نکند . . . این راست است که ما را به نمونه و سرمشق، به گرده ها و سرمشق ها نیاز است. برای بسیاری از ما نمونه اروپایی هیجان انگیز و اغواگر است، اما دیدیم که این تقلید ما را به چه شکست ها و پریشان روزی های ناگوار کشانده است. 0 0 سیدمصطفی 1404/5/11 دوزخیان روی زمین فرانتس فانون 2.7 1 صفحۀ 11 این است دنیای استعمارزده. بومی موجودی است زندانی و زندانش وطن اوست. تبعیض نژادی جز چگونگی قطعه قطعه کردن و جز مرزبندی دنیای استعمارزده نیست. نخستین امری که استعمارزده یاد می گیرد این است که در جای خود بماند و پای از خط بیرون ننهد. به همین دلیل رویاهای بومی، رویاهای عضلانی است؛ رویاهای عمل است؛ رویای هجوم بردن است. من در خواب، خود را می بینم که می پرم و جست و خیز می کنم و شنا می کنم و می دوم و از بلندی خود را بالا می کشم.در خواب، خود را می بینم که قهقهه سر داده ام و از خنده خودم دارم روده بر می شوم. از شطی با یک شلنگ عبور می کنم. اتومبیل ها و سگان شکاری در تعقیبم هستند و هرگز به گردم نمی رسند. در تمام مدت استعمارزدگی، استعمارزده تنها از 9 شب تا 6 صبح آزاد می شود. 0 0 سیدمصطفی 1404/5/11 دوزخیان روی زمین فرانتس فانون 2.7 1 صفحۀ 20 در پوشاک الجزایریان، چادر پوششی بود در زمره پوشش های دیگر. پیش از آغاز انقلاب چادر خود موضوع مبارزه بود. استعمارگران برای آن که بهتر جامعه الجزایر را زیر سلطه درآورند و در آن نفوذ کنند و رامش سازند، به عنوان این که می خواهند زن را آزاد سازند، رفع حجاب را شروع کردند. خبرگان استعمارگر بدین نظر رسیده بودند که ملت الجزایر تا زمانی زنانشان تغییر نکرده اند تسلیم ناپذیر خواهد ماند. اگر می خواهید بر الجزایر جاودانه سلطه یابید کار تحمیل سلطه را از زنان شروع کنید. در مقابل این تصمیم استعمار، چادر از دیده الجزایریان مقدس شد و مقاومت در برابر رفع حجاب، خود وسیله مبارزه شد. جنگ انقلابی این رفتار را سراپا دگرگون ساخت. زنان که نخست برکنار بودند، از سال 1955 شروع به ایفای نقش سیاسی کردند و وارد مبارزه شدند . . . زن از خانه به در آمد و در نبرد شرکت جست. در کوچه، در میان دیگران، زن دستورات را دریافت می داشت و ابتکارها بود که به کار می زد. در انقلاب، در این کارگاه عظیم وی کارآموزی کرد. کارآموزی برای آزادی خودش و هنوز چادر به سر داشت. 0 0
بریدههای کتاب سیدمصطفی سیدمصطفی 1404/5/11 تغییر اجتماعی و توسعه: مروری بر نظریات نوسازی، وابستگی و نظام جهانی سو آلوین 3.1 3 صفحۀ 110 برخلاف مکتب نوسازی که پیشنهاد میکند پیرامون به گسترش رابطه خود با کشورهای غربی (به شکل دریافت کمکهای بیشتر، تکنولوژی بیشتر و پذیرش ارزشهای جدید) بپردازد، مکتب وابستگی بر این اعتقاد است که ارتباط بیشتر با کشورهای مرکز به زیان کشورهای پیرامونی تمام می شود. اقتصاد سیاسی پیرامون از همان دوران استعمار کلا به گونه ای سازماندهی گردید که نیازمندیهای مرکز را بر طرف نماید و لذا همواره در این سوی، تنها توسعه نیافتگی رشد کرده است. در نتیجه، مکتب وابستگی پیشنهاد میکند که کشورهای پیرامونی پیوندهای خود را با کشورهای مرکز قطع نمایند. آنان به جای تکیه بر کمک خارجی و تکنولوژی خارجی، باید الگوی خود اتکایی را برپایه منابع خــودی برگزیده و به طراحی راههای توسعه مخصوص خود بپردازند تا بتوانند به استقلال و توسعه ملی دست یابند. البته خود اتکایی به معنای انزوای کامل از دیگر کشورها نیست؛ بلکه تنها بدین معنی است که کشورهای پیرامونی نباید تحت سلطه کشورهای مرکز قرار گیرند. آنها باید براساس شرایط متساوی و منافع متقابـل بـه تجارت با دیگر کشورهای پیرامونی بپردازند. 0 1 سیدمصطفی 1404/5/11 تغییر اجتماعی و توسعه: مروری بر نظریات نوسازی، وابستگی و نظام جهانی سو آلوین 3.1 3 صفحۀ 101 به عقیده فرانک، از آنجا که تجربیات کشورهای جهان سوم با تجربه کشورهای غربی متفاوت بوده است، این کشورها هیچگاه نمی توانند راه غرب را دنبال کنند. واضح تر می توان گفت که کشورهای غربی تجربه استعمار را پشت سر نگذاشته اند، در حالی که اغلب کشورهای جهان سوم مستعمرات سابق کشورهای غربی به شمار می روند. شگفت انگیز است که با وجودی که بسیاری از کشورهای جهان سوم برای مدت بیش از یک قرن تحت استعمار بوده اند، مکتب نوسازی به ندرت به بحث در مورد جزئیات نقش استعمار می پردازد. تجربه استعماری موجب تجدید سازمان کلی کشورهای جهان سوم گردیده و تغییراتی اساسی را در جریان توسعه آنها به وجود آورده است. 0 1 سیدمصطفی 1404/5/11 تغییر اجتماعی و توسعه: مروری بر نظریات نوسازی، وابستگی و نظام جهانی سو آلوین 3.1 3 صفحۀ 41 نوسازی یک فرایند اروپایی شدن (یا آمریکایی شدن) است. در ادبیات نوسازی گونه ای رضایت خاطر بیجا نسبت به اروپای غربی و ایالات متحده وجود دارد. تلقی این نظریات چنین است که این کشورها از رونق اقتصادی بینظیر و دموکراسی با ثبات برخوردارند و چون این کشورها پیشرفته ترین کشورهای جهان به شمار میروند، به عنوان الگویی جهت تقلید دیر رسیدگان در آمده اند. از این نظر، نوسازی صرفا یک فرایند اروپایی شدن یا آمریکایی شدن بوده و غالبا به همین ترتیب نیز توصیف میشود. 0 2 سیدمصطفی 1404/5/11 دوزخیان روی زمین فرانتس فانون 2.7 1 صفحۀ 94 ما امروز به هر کاری توانائیم به شرط آن که میمون وار از اروپا تقلید نکنیم و هم بدان شرط که آرزوی رسیدن به اروپا و اروپایی شدن وسوسه مان نکند . . . این راست است که ما را به نمونه و سرمشق، به گرده ها و سرمشق ها نیاز است. برای بسیاری از ما نمونه اروپایی هیجان انگیز و اغواگر است، اما دیدیم که این تقلید ما را به چه شکست ها و پریشان روزی های ناگوار کشانده است. 0 0 سیدمصطفی 1404/5/11 دوزخیان روی زمین فرانتس فانون 2.7 1 صفحۀ 11 این است دنیای استعمارزده. بومی موجودی است زندانی و زندانش وطن اوست. تبعیض نژادی جز چگونگی قطعه قطعه کردن و جز مرزبندی دنیای استعمارزده نیست. نخستین امری که استعمارزده یاد می گیرد این است که در جای خود بماند و پای از خط بیرون ننهد. به همین دلیل رویاهای بومی، رویاهای عضلانی است؛ رویاهای عمل است؛ رویای هجوم بردن است. من در خواب، خود را می بینم که می پرم و جست و خیز می کنم و شنا می کنم و می دوم و از بلندی خود را بالا می کشم.در خواب، خود را می بینم که قهقهه سر داده ام و از خنده خودم دارم روده بر می شوم. از شطی با یک شلنگ عبور می کنم. اتومبیل ها و سگان شکاری در تعقیبم هستند و هرگز به گردم نمی رسند. در تمام مدت استعمارزدگی، استعمارزده تنها از 9 شب تا 6 صبح آزاد می شود. 0 0 سیدمصطفی 1404/5/11 دوزخیان روی زمین فرانتس فانون 2.7 1 صفحۀ 20 در پوشاک الجزایریان، چادر پوششی بود در زمره پوشش های دیگر. پیش از آغاز انقلاب چادر خود موضوع مبارزه بود. استعمارگران برای آن که بهتر جامعه الجزایر را زیر سلطه درآورند و در آن نفوذ کنند و رامش سازند، به عنوان این که می خواهند زن را آزاد سازند، رفع حجاب را شروع کردند. خبرگان استعمارگر بدین نظر رسیده بودند که ملت الجزایر تا زمانی زنانشان تغییر نکرده اند تسلیم ناپذیر خواهد ماند. اگر می خواهید بر الجزایر جاودانه سلطه یابید کار تحمیل سلطه را از زنان شروع کنید. در مقابل این تصمیم استعمار، چادر از دیده الجزایریان مقدس شد و مقاومت در برابر رفع حجاب، خود وسیله مبارزه شد. جنگ انقلابی این رفتار را سراپا دگرگون ساخت. زنان که نخست برکنار بودند، از سال 1955 شروع به ایفای نقش سیاسی کردند و وارد مبارزه شدند . . . زن از خانه به در آمد و در نبرد شرکت جست. در کوچه، در میان دیگران، زن دستورات را دریافت می داشت و ابتکارها بود که به کار می زد. در انقلاب، در این کارگاه عظیم وی کارآموزی کرد. کارآموزی برای آزادی خودش و هنوز چادر به سر داشت. 0 0