بریدههای کتاب معصومه مینائی معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 205 وظیفه ی دین، کهنه کردنِ روح نیست؛ شفّاف و شاداب نگه داشتن آن است. خدا قدیم است، اما کهنه نیست؛ چرا که در هستی ِبی نهایت او ظرفیتِ همیشه نو ماندن هست. هستیِ خویش را قدری خدایی کنید تا نو شوید و نوتر شوید! انسان باید که، تا دمِ مرگ، روانِ خود را تازه و جلیل و سرزنده نگه دارد. 0 4 معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 198 آرمانِ محدود آرمان نیست، خرده آرزوست، و از آن نیز ریزتر: احتیاج است. و خدای واحدِ بی نهایت، حامی آرمان است نه احتیاج و آرزو... 0 11 معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 177 ملکِ پهناورِ درد را میان مادرها و پدرها تقسیم کرده اند. خارستان های فرودستش را به مادران داده اند، ارتفاعات کشت پذیرش را به پدران. این است که عرق ریزی تن به پدران می رسد، تحمل زخم تیغ به مادران. #بریده_کتاب 0 1 معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 158 آزادی هم مثل عدالت است. عدالتِ ظالم، ظلم است و آزادیِ مرحمتیِ حکومتِ ظالم، ضد آزادی. مردم، همان طور که نباید عدالت شاه را بپذیرند، همان طور هم نباید آزادی اهدایی حکومت فاسد را قبول کنند. 0 0 معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 158 آزادی، مثل آب، مثل هوا، مثل نان برای انسان واجب است. آزادی باید مایه ی خوشبختی آدم ها باشد نه اسباب بدبختی آن ها. 0 0 معصومه مینائی 1402/4/10 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 120 با موج رفتن، در واقع، رفتن نیست، تسلیم شدن به موج است. بُرده شدن است. سلب اراده کردن از خویشتن است... 0 3 معصومه مینائی 1402/4/10 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 105 فرصت، همیشه، در اختیار آدمیزاد بوده و آدمیزاد کاری از پیش نبرده است. این ایمان است که می تواند از فرصت ها به درستی استفاده کند.... 0 1 معصومه مینائی 1402/4/4 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 57 یک نهضت بزرگ ، بدون ایمان به حق، راه به جایی نخواهد برد. اینها، بدون توسل به دیانت و اتّکال به خداوند ، سقوط خواهند کرد ، و این تجربهیی خواهد شد برای آیندگان .... 0 3 معصومه مینائی 1402/4/3 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 41 برای ظالم زورمند، سخت است به سوی مرگ رفتن؛ بسیار سخت. ما دیده ییم که مثل سگ، هفت جانشان زنجیر شده به دنیاست. هر قدر عارف آسان می میرد، ستمگر، دشوار. عارف به دیدار می رود، نمی رود، که پرواز می کند، اما شقی، شورِ دیدنِ چه کسی را در سر داشته باشد؟ 0 1 معصومه مینائی 1402/4/3 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 29 دین، هیچ نیست الّا توکل، طهارت و خدمت. 0 1 معصومه مینائی 1402/4/3 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 27 دردهای انسان، محصول آن است که خداوند، برای رسیدنِ انسان به قلّه، به انسان فرصت داد و به رغم جمیع مصیبت هایی که انسان به آن ها مبتلاست، جهانِ متکی به حق، به مراتب نیکوتر از جهانی است معلّق و بدون خدا. 0 0 معصومه مینائی 1402/4/3 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 19 خدا، نَفسِ خوبی است، و خوب است نَفَسی _ حتی _از نَفس خوبی را در جسم و روح خویش داشتن 0 0 معصومه مینائی 1402/3/21 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها جلد 1 نادر ابراهیمی 4.5 74 صفحۀ 30 (( می دانیم ... می دانیم ... اما همه ی چیزهایی که می دانیم ممکن است درست نباشد. دانسته های ما، مسلّمات نیستند.)) 0 5 معصومه مینائی 1402/3/21 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها جلد 1 نادر ابراهیمی 4.5 74 صفحۀ 26 برای من، خیلی از مستحبات، مثل واجب است. زحمتی که ندارد. دارد؟ فایده اش این است که قبله را به یاد آدم می آورد، نماز را و خیلی چیزهای دیگر را که به اعتقاد آدم مربوط می شود. 0 6 معصومه مینائی 1402/3/21 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها جلد 1 نادر ابراهیمی 4.5 74 صفحۀ 22 یاد بگیر که خدا را دائما، مثل یک سایبان بزرگ، بالای سرت احساس کنی؛ مثل قلب در سینه ات، مثل تفنگ در دست هایت، مثل قدرت در روحت. 0 5 معصومه مینائی 1402/3/8 قاف: بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی یاسین حجازی 4.6 46 صفحۀ 227 ابوجهل چون بدانست که نجات و رستگاری نخواهد یافت الا به رسول، از رسول درخواست تا دعا کند تا خدای او را از آن سنگ خلاص دهد. رسول دعا کرد. 0 12 معصومه مینائی 1402/2/19 قاف: بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی یاسین حجازی 4.6 46 صفحۀ 185 خدای به نوبتِ مصطفا جواب سلامِ آدم بازداد. ( از آنجاست که سلام کردن سنّت است _ که از آدم درآمد _ و جوابِ سلام دادن فَریضه است _ که از خدای درآمد.) 0 8 معصومه مینائی 1402/2/19 قاف: بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی یاسین حجازی 4.6 46 صفحۀ 181 بگو: «...بسم الله الرحمان الرحیم» من این بگفتم. از برکت این نام راحتی در هفت اندام من آمد. 0 6
بریدههای کتاب معصومه مینائی معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 205 وظیفه ی دین، کهنه کردنِ روح نیست؛ شفّاف و شاداب نگه داشتن آن است. خدا قدیم است، اما کهنه نیست؛ چرا که در هستی ِبی نهایت او ظرفیتِ همیشه نو ماندن هست. هستیِ خویش را قدری خدایی کنید تا نو شوید و نوتر شوید! انسان باید که، تا دمِ مرگ، روانِ خود را تازه و جلیل و سرزنده نگه دارد. 0 4 معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 198 آرمانِ محدود آرمان نیست، خرده آرزوست، و از آن نیز ریزتر: احتیاج است. و خدای واحدِ بی نهایت، حامی آرمان است نه احتیاج و آرزو... 0 11 معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 177 ملکِ پهناورِ درد را میان مادرها و پدرها تقسیم کرده اند. خارستان های فرودستش را به مادران داده اند، ارتفاعات کشت پذیرش را به پدران. این است که عرق ریزی تن به پدران می رسد، تحمل زخم تیغ به مادران. #بریده_کتاب 0 1 معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 158 آزادی هم مثل عدالت است. عدالتِ ظالم، ظلم است و آزادیِ مرحمتیِ حکومتِ ظالم، ضد آزادی. مردم، همان طور که نباید عدالت شاه را بپذیرند، همان طور هم نباید آزادی اهدایی حکومت فاسد را قبول کنند. 0 0 معصومه مینائی 1402/4/11 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 158 آزادی، مثل آب، مثل هوا، مثل نان برای انسان واجب است. آزادی باید مایه ی خوشبختی آدم ها باشد نه اسباب بدبختی آن ها. 0 0 معصومه مینائی 1402/4/10 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 120 با موج رفتن، در واقع، رفتن نیست، تسلیم شدن به موج است. بُرده شدن است. سلب اراده کردن از خویشتن است... 0 3 معصومه مینائی 1402/4/10 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 105 فرصت، همیشه، در اختیار آدمیزاد بوده و آدمیزاد کاری از پیش نبرده است. این ایمان است که می تواند از فرصت ها به درستی استفاده کند.... 0 1 معصومه مینائی 1402/4/4 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 57 یک نهضت بزرگ ، بدون ایمان به حق، راه به جایی نخواهد برد. اینها، بدون توسل به دیانت و اتّکال به خداوند ، سقوط خواهند کرد ، و این تجربهیی خواهد شد برای آیندگان .... 0 3 معصومه مینائی 1402/4/3 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 41 برای ظالم زورمند، سخت است به سوی مرگ رفتن؛ بسیار سخت. ما دیده ییم که مثل سگ، هفت جانشان زنجیر شده به دنیاست. هر قدر عارف آسان می میرد، ستمگر، دشوار. عارف به دیدار می رود، نمی رود، که پرواز می کند، اما شقی، شورِ دیدنِ چه کسی را در سر داشته باشد؟ 0 1 معصومه مینائی 1402/4/3 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 29 دین، هیچ نیست الّا توکل، طهارت و خدمت. 0 1 معصومه مینائی 1402/4/3 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 27 دردهای انسان، محصول آن است که خداوند، برای رسیدنِ انسان به قلّه، به انسان فرصت داد و به رغم جمیع مصیبت هایی که انسان به آن ها مبتلاست، جهانِ متکی به حق، به مراتب نیکوتر از جهانی است معلّق و بدون خدا. 0 0 معصومه مینائی 1402/4/3 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: در میانه ی میدان جلد 2 نادر ابراهیمی 4.6 55 صفحۀ 19 خدا، نَفسِ خوبی است، و خوب است نَفَسی _ حتی _از نَفس خوبی را در جسم و روح خویش داشتن 0 0 معصومه مینائی 1402/3/21 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها جلد 1 نادر ابراهیمی 4.5 74 صفحۀ 30 (( می دانیم ... می دانیم ... اما همه ی چیزهایی که می دانیم ممکن است درست نباشد. دانسته های ما، مسلّمات نیستند.)) 0 5 معصومه مینائی 1402/3/21 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها جلد 1 نادر ابراهیمی 4.5 74 صفحۀ 26 برای من، خیلی از مستحبات، مثل واجب است. زحمتی که ندارد. دارد؟ فایده اش این است که قبله را به یاد آدم می آورد، نماز را و خیلی چیزهای دیگر را که به اعتقاد آدم مربوط می شود. 0 6 معصومه مینائی 1402/3/21 سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد: رجعت به ریشه ها جلد 1 نادر ابراهیمی 4.5 74 صفحۀ 22 یاد بگیر که خدا را دائما، مثل یک سایبان بزرگ، بالای سرت احساس کنی؛ مثل قلب در سینه ات، مثل تفنگ در دست هایت، مثل قدرت در روحت. 0 5 معصومه مینائی 1402/3/8 قاف: بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی یاسین حجازی 4.6 46 صفحۀ 227 ابوجهل چون بدانست که نجات و رستگاری نخواهد یافت الا به رسول، از رسول درخواست تا دعا کند تا خدای او را از آن سنگ خلاص دهد. رسول دعا کرد. 0 12 معصومه مینائی 1402/2/19 قاف: بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی یاسین حجازی 4.6 46 صفحۀ 185 خدای به نوبتِ مصطفا جواب سلامِ آدم بازداد. ( از آنجاست که سلام کردن سنّت است _ که از آدم درآمد _ و جوابِ سلام دادن فَریضه است _ که از خدای درآمد.) 0 8 معصومه مینائی 1402/2/19 قاف: بازخوانی زندگی آخرین پیامبر از سه متن کهن فارسی یاسین حجازی 4.6 46 صفحۀ 181 بگو: «...بسم الله الرحمان الرحیم» من این بگفتم. از برکت این نام راحتی در هفت اندام من آمد. 0 6