بریده‌های کتاب م. مهدی اسماعیلی

این مست، ز جام خود شناسایی شد با حسن ختام خود شناسایی شد متن رجز قطره به نام دریاست با عکس امام خود شناسایی شد...

گویند خیال دلبران تخت‌تر است آن یار که دل رباست، خوشبخت‌تر است زنهار مباد از کسی دل ببری معشوق شدن ز عاشقی سخت‌تر است

دم من زندگی و بازدمم زندگی است تا که روی لب من ذکر حسین و حسن است قلب آن است که لبریز محبت باشد تا ابد خانه اولاد علی قلب من است

روسها بی‌محابا دشمنی می‌کردند و انگلیسی‌ها ریاکارانه دوستی می‌کردند. روس ها خشم بر می‌انگیختند و انگلیسی‌ها اعتماد جلب می‌کردند. روس ها می‌قاپیدند و انگلیسی‌ها کلاهبرداری می‌کردند. روس ها غالباً اسلحه را زمین نمی‌گذاشتند و انگلیسی‌ها هرگاه لازم نبود سلحه را سر دست نمی‌گرفتند.

آنهایی که هرکاری دلشان می خواهد انجام می دهند ناقص الخلقه میشوند، دنیای گشادشان، زهرمارشان می شود یا اینکه زیاد عمر نمی کنند.

دنیا تنگ است. در جای تنگ هرکاری دلت بخواهد نمیتوانی انجام بدهی. درست مثل بچه ای که در شکم مادر است و برای اینکه از آنجا خلاص شود چاره ای ندارد جز آنکه هر آنچه مادرش به آن داد بخورد و حرکات اضافه نکند و صبر کند تا وقت تولدش در دنیای گشاد تر فراهم شود...

یا صاحب الزمان تکیه کلام سید علی آقا بود. در هر حرکت و گفتاری این ندا را از استاد می شنیدند. سید هاشم پرسید: آقا شما خدمت حضرت ولی عصر( ارواحناه فداه) مشرف شده اید؟ آقا سری تکان دادند و گفتند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود و در اولین نظر، نگاهش به امام زمان نیفتد.

برادر امیر نظری، که از معاونان تخریب بود گفت: برادرا، اینجا خرمشهره و این مرغدونی هم مقر ماست. و به یک مرغدانی نیمه مخروبه فوق العاده کثیف اشاره کرد. تکه پرانی ها شروع شد. یکی گفت: میخوان براشون تخم کنیم؟! یکی گفت: میخوان پروارمون کنن و بعد ما رو بدن سلاخی.

تا جایی که میتوانست با قلم نی می نوشت. می گفت: قلم آهنی تاثیر مطلب را کم می کند. چون بنای آهن بر جنگ و خونریزی است. و انزلنا الحدید فیه بأس شدید.