بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 15

برادر امیر نظری، که از معاونان تخریب بود گفت: برادرا، اینجا خرمشهره و این مرغدونی هم مقر ماست. و به یک مرغدانی نیمه مخروبه فوق العاده کثیف اشاره کرد. تکه پرانی ها شروع شد. یکی گفت: میخوان براشون تخم کنیم؟! یکی گفت: میخوان پروارمون کنن و بعد ما رو بدن سلاخی.

برادر امیر نظری، که از معاونان تخریب بود گفت: برادرا، اینجا خرمشهره و این مرغدونی هم مقر ماست. و به یک مرغدانی نیمه مخروبه فوق العاده کثیف اشاره کرد. تکه پرانی ها شروع شد. یکی گفت: میخوان براشون تخم کنیم؟! یکی گفت: میخوان پروارمون کنن و بعد ما رو بدن سلاخی.

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.