بریده کتابهای ریحانه معموری ریحانه معموری 1403/5/17 پرواز پای دماوند: برگ هایی از تاریخ شفاهی زندگی شهید دانشمند دکتر محسن فخری زاده محمدحسین علی جان زاده روشن 3.9 10 صفحۀ 155 کسانی که دشمن خارجی ندارند، زندگی میفرمایند و بادیگارد دارند؛ شاید برای آنکه از مردم کتک نخورند. معلوم نیست چرا کسانی که ضرر برای دشمن و سود برای ملت ندارند مالک پاویونها و تشریفات امنیتی شده اند و آنان که نباید ترور شوند، ترور میشوند؟ قرار بود پاویون ها برچیده شود اما نمیشود و فخری زاده و یارانش ترور میشوند! 0 1 ریحانه معموری 1403/5/13 تولد در سائوپائولو بهزاد دانشگر 4.2 11 صفحۀ 43 0 6 ریحانه معموری 1403/5/6 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.5 2 صفحۀ 89 راه هایی که یکی پس از دیگری پیمودم آیا مرا به مقصد رساندند که این قدر به راهی که تو نشانم داده ای، بی اعتنایم؟ آنها که راه تورا بی اعتنا به هر راه دیگری پیمودند به مقصد رسیدند و "من هنوز در پیچ و خم راهی هستم که بیراهه بودنش را باور نکرده ام". 0 3 ریحانه معموری 1403/4/28 کلیدر، جلد اول و دوم جلد 1 محمود دولت آبادی 4.5 44 صفحۀ 289 این خستگی آمده که آمده باشد.همچنین این کار، همچنین این گرفتاری های بی امان. بگذار بیایند. بگذار ببارند. مگر به باران میتوان گفت مبار؟ مرد است و کار، گرده مرد است و بار. خوش یمن باد این زحمت. دل قوی باید داشت! 0 3 ریحانه معموری 1403/4/19 کلیدر، جلد اول و دوم جلد 1 محمود دولت آبادی 4.5 44 صفحۀ 76 درد از همین نقطه پیدا میشود. گنگیِ زبان و گستردگی جان. صحرای به آتش درنشسته، پشت لبهای بسته. شعله، شعله ای که پایانیش نیست و پنداری آغازیش نیز نبوده است، از دریچه چشم ها زبانه میکشد. صحرای سوخته، صحرای سوخته! 0 2
بریده کتابهای ریحانه معموری ریحانه معموری 1403/5/17 پرواز پای دماوند: برگ هایی از تاریخ شفاهی زندگی شهید دانشمند دکتر محسن فخری زاده محمدحسین علی جان زاده روشن 3.9 10 صفحۀ 155 کسانی که دشمن خارجی ندارند، زندگی میفرمایند و بادیگارد دارند؛ شاید برای آنکه از مردم کتک نخورند. معلوم نیست چرا کسانی که ضرر برای دشمن و سود برای ملت ندارند مالک پاویونها و تشریفات امنیتی شده اند و آنان که نباید ترور شوند، ترور میشوند؟ قرار بود پاویون ها برچیده شود اما نمیشود و فخری زاده و یارانش ترور میشوند! 0 1 ریحانه معموری 1403/5/13 تولد در سائوپائولو بهزاد دانشگر 4.2 11 صفحۀ 43 0 6 ریحانه معموری 1403/5/6 با حمد جا را برای فرشته ها تنگ می کنیم: با حقیقت حمد آشنا بشیم محسن عباسی ولدی 4.5 2 صفحۀ 89 راه هایی که یکی پس از دیگری پیمودم آیا مرا به مقصد رساندند که این قدر به راهی که تو نشانم داده ای، بی اعتنایم؟ آنها که راه تورا بی اعتنا به هر راه دیگری پیمودند به مقصد رسیدند و "من هنوز در پیچ و خم راهی هستم که بیراهه بودنش را باور نکرده ام". 0 3 ریحانه معموری 1403/4/28 کلیدر، جلد اول و دوم جلد 1 محمود دولت آبادی 4.5 44 صفحۀ 289 این خستگی آمده که آمده باشد.همچنین این کار، همچنین این گرفتاری های بی امان. بگذار بیایند. بگذار ببارند. مگر به باران میتوان گفت مبار؟ مرد است و کار، گرده مرد است و بار. خوش یمن باد این زحمت. دل قوی باید داشت! 0 3 ریحانه معموری 1403/4/19 کلیدر، جلد اول و دوم جلد 1 محمود دولت آبادی 4.5 44 صفحۀ 76 درد از همین نقطه پیدا میشود. گنگیِ زبان و گستردگی جان. صحرای به آتش درنشسته، پشت لبهای بسته. شعله، شعله ای که پایانیش نیست و پنداری آغازیش نیز نبوده است، از دریچه چشم ها زبانه میکشد. صحرای سوخته، صحرای سوخته! 0 2