بریده کتابهای شادی حسینی شادی حسینی 3 روز پیش داس مرگ؛ داس مرگ جلد 1 نیل شوسترمن 4.6 48 صفحۀ 267 بزرگترین آرزوی من برای انسان ها،آرامش یا آسایش و خوشی نیست . بلکه این است که هر بار شاهد مرگ دیگری هستیم . کمی از درون احساس مرگ کنیم . چون تنها احساس همدلی و همدردی است که ما را انسان نگه می دارد. اگر همدلی و همدردی ما از بین برود ، هیچ خدایی قادر به کمک به نیست 0 4 شادی حسینی 1403/6/22 داس مرگ؛ داس مرگ جلد 1 نیل شوسترمن 4.6 48 صفحۀ 242 به نظر می رسید ترکیبی از بسیاری از احساسات را تجربه می کرد ، اما همه آنها را مانند لباس هایی که دیگر مناسب نیست تا کرد و داخل کشو گذاشت و کشو را بست.. 0 5 شادی حسینی 1403/6/1 فابل جلد 1 آدرین یانگ 4.3 46 صفحۀ 16 0 10 شادی حسینی 1403/5/27 سه گانه ی نگهبانان: موزه ی دزدان لیان تنر 4.1 0 صفحۀ 191 0 2 شادی حسینی 1403/5/24 شعر زمان ما: سهراب سپهری سهراب سپهری 4.5 1 صفحۀ 120 تو مرا آزردی.. که خودم کوچ کنم از شهرت، تو خیالت راحت میروم از قلبت؛ میشوم دور ترین خاطره در شب هایت تو به من میخندی و به خود میگویی باز میآید و میسوزد از این عشق ولی بر نمیگردم، نه میروم آنجایی که دلی بهر دلی تب دارد عشق زیباست و حرمت دارد.. 🌿🍂 0 3 شادی حسینی 1403/5/21 سه گانه ی نگهبانان: موزه ی دزدان لیان تنر 4.1 0 صفحۀ 131 در دنیا هستند کسانی که خیال می کنند از بقیه بهترند یا لیاقتشان بیشتر است ؛کسانی که حتی تا آخرین سکه مادربزرگشان را هم میدزدند و به کارشان هم افتخار می کنند . من کاری به این جور آدم ها ندارم .. توانایی حرکت بی سر و صدا و داشتن نگاه و دست تیز و فرز، موهبت است ، ولی اگر از اینها به ضرر دیگران استفاده کنی ، فقط به خودت و همه اطرافیانت خیانت کرده ای . ولی چیزهایی هم هست که ناچار فقط باید آنها را بدزدی . یعنی اگر به قدر کافی شجاعت و عشق در وجودت باشد ، چاره ای جز دزدیدنشان نداری . مثلاً آزادی را باید از چنگ ستمگر بیرون کشید و دزدید . باید آدم های بیگناه را پیش از آنکه نابود شوند ، نجات داد و دزدید 0 5 شادی حسینی 1403/5/7 شعر زمان ما: سهراب سپهری سهراب سپهری 4.5 1 صفحۀ 220 باید امشب بروم باید امشب چمدانی را که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد ، بردارم و به سمتی بروم که درختان حماسی پیداست ، رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند. یک نفر باز صدا زد: سهراب! کفش هایم کو ؟ 0 11 شادی حسینی 1403/5/7 شعر زمان ما: سهراب سپهری سهراب سپهری 4.5 1 صفحۀ 215 در دل من چیزی ست ، مثل یک بیشه ی نور ، مثل خواب دم صبح و چنان بی تابم که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه. دورها آوایی ست که مرا میخواند.» 0 47 شادی حسینی 1403/4/10 کتابخانه نیمه شب 3.9 54 صفحۀ 174 در هر ثانیه از عمر ، با تصمیماتی که میگیریم ، وارد جهان تازه ای میشویم . مدام فکر میکنیم کاش زندگی مون متفاوت بود ؛ خودمون رو با دیگران مقایسه میکنیم و آرزو میکنیم کاش آدم دیگه ای بودیم ؛ در حالی که همه زندگی ها روز های خوب و بد دارن . 0 3 شادی حسینی 1403/4/10 کتابخانه نیمه شب 3.9 54 صفحۀ 150 شاید در مورد آنچه واقعا بدان علاقه مندم ، مطمئن نباشم ؛اما درباره چیزی که بدان علاقه ندارم ، کاملا مطمئنم . 0 2 شادی حسینی 1403/4/10 کتابخانه نیمه شب 3.9 54 صفحۀ 148 اگر مدام دنبال معنای زندگی باشی هرگز نمیتونی زندگی کنی ! (آلبر کامو) 0 6 شادی حسینی 1403/4/10 کتابخانه نیمه شب 3.9 54 صفحۀ 131 درک وسعت جهان برای هیچ انسانی مقدور نیست؛ اما وقتی انسان به وسعت جهان پی می برد ، وقتی اتفاقی باعث میشود پرده ها کنار بروند و عظمت هستی را به انسان نشان دهند، خواهی نخواهی ، امید ظاهر میشود و درست مانند گل سنگی که به سخره ها می چسبد ، با سر سختی در وجود انسان ریشه می دواند . 0 3 شادی حسینی 1403/4/10 عقاید یک دلقک هاینریش بل 3.8 2 صفحۀ 73 یکی از چیز هایی که هرگز نمی توان فهمید این است که انسان ها زیر فشار و تحت تأثیر نوع جهان بینی شان، چه واکنشی نشان خواهند داد. 0 2 شادی حسینی 1403/4/10 عقاید یک دلقک هاینریش بل 3.8 2 صفحۀ 39 هیچ کس در این دنیا نمی تواند حس درستی از بدی و خوبی در مواجهه با مسئله ای داشته باشد. 0 2 شادی حسینی 1403/4/10 عقاید یک دلقک هاینریش بل 3.8 2 صفحۀ 30 من فکر میکنم بر خلاف عقاید پروتستانی ها و کاتولیک ها ، خیلی از انسان های زنده در واقع مرده اند و آنها که جان باخته اند ، زنده هستند. 0 2 شادی حسینی 1403/4/9 آدم خواران ژان تولی 3.9 105 صفحۀ 79 مردم فهمیده بودند که کشتن یک انسان به راحتی برداشت محصول است 0 3 شادی حسینی 1403/4/9 شهر شیشه ای کاساندرا کلر 4.5 0 صفحۀ 283 تمام چیز های ترسناک همیشه بد نبودند 0 2 شادی حسینی 1403/4/4 نام باد پاتریک راتفاس 4.5 8 صفحۀ 3 شعر مثل آواز بدون آهنگه .آواز بدون آهنگ هم مثل جسم بدون روحه . 0 2 شادی حسینی 1403/4/4 نام باد پاتریک راتفاس 4.5 8 صفحۀ 3 ولی کلیشه ها خالی از حقیقت نیستن . حقیقت بذریه که ازش جوونه زدن 0 2 شادی حسینی 1403/3/22 سهراب سپهری: شعر زمان ما جلد 3 محمد حقوقی 4.5 1 صفحۀ 219 من که از باز ترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم حرفی از جنس زمان نشنیدم . هیچ چشمی، عاشقانه به زمین خیره نبود . کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد . هیچکس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت ... 0 0
بریده کتابهای شادی حسینی شادی حسینی 3 روز پیش داس مرگ؛ داس مرگ جلد 1 نیل شوسترمن 4.6 48 صفحۀ 267 بزرگترین آرزوی من برای انسان ها،آرامش یا آسایش و خوشی نیست . بلکه این است که هر بار شاهد مرگ دیگری هستیم . کمی از درون احساس مرگ کنیم . چون تنها احساس همدلی و همدردی است که ما را انسان نگه می دارد. اگر همدلی و همدردی ما از بین برود ، هیچ خدایی قادر به کمک به نیست 0 4 شادی حسینی 1403/6/22 داس مرگ؛ داس مرگ جلد 1 نیل شوسترمن 4.6 48 صفحۀ 242 به نظر می رسید ترکیبی از بسیاری از احساسات را تجربه می کرد ، اما همه آنها را مانند لباس هایی که دیگر مناسب نیست تا کرد و داخل کشو گذاشت و کشو را بست.. 0 5 شادی حسینی 1403/6/1 فابل جلد 1 آدرین یانگ 4.3 46 صفحۀ 16 0 10 شادی حسینی 1403/5/27 سه گانه ی نگهبانان: موزه ی دزدان لیان تنر 4.1 0 صفحۀ 191 0 2 شادی حسینی 1403/5/24 شعر زمان ما: سهراب سپهری سهراب سپهری 4.5 1 صفحۀ 120 تو مرا آزردی.. که خودم کوچ کنم از شهرت، تو خیالت راحت میروم از قلبت؛ میشوم دور ترین خاطره در شب هایت تو به من میخندی و به خود میگویی باز میآید و میسوزد از این عشق ولی بر نمیگردم، نه میروم آنجایی که دلی بهر دلی تب دارد عشق زیباست و حرمت دارد.. 🌿🍂 0 3 شادی حسینی 1403/5/21 سه گانه ی نگهبانان: موزه ی دزدان لیان تنر 4.1 0 صفحۀ 131 در دنیا هستند کسانی که خیال می کنند از بقیه بهترند یا لیاقتشان بیشتر است ؛کسانی که حتی تا آخرین سکه مادربزرگشان را هم میدزدند و به کارشان هم افتخار می کنند . من کاری به این جور آدم ها ندارم .. توانایی حرکت بی سر و صدا و داشتن نگاه و دست تیز و فرز، موهبت است ، ولی اگر از اینها به ضرر دیگران استفاده کنی ، فقط به خودت و همه اطرافیانت خیانت کرده ای . ولی چیزهایی هم هست که ناچار فقط باید آنها را بدزدی . یعنی اگر به قدر کافی شجاعت و عشق در وجودت باشد ، چاره ای جز دزدیدنشان نداری . مثلاً آزادی را باید از چنگ ستمگر بیرون کشید و دزدید . باید آدم های بیگناه را پیش از آنکه نابود شوند ، نجات داد و دزدید 0 5 شادی حسینی 1403/5/7 شعر زمان ما: سهراب سپهری سهراب سپهری 4.5 1 صفحۀ 220 باید امشب بروم باید امشب چمدانی را که به اندازه ی پیراهن تنهایی من جا دارد ، بردارم و به سمتی بروم که درختان حماسی پیداست ، رو به آن وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند. یک نفر باز صدا زد: سهراب! کفش هایم کو ؟ 0 11 شادی حسینی 1403/5/7 شعر زمان ما: سهراب سپهری سهراب سپهری 4.5 1 صفحۀ 215 در دل من چیزی ست ، مثل یک بیشه ی نور ، مثل خواب دم صبح و چنان بی تابم که دلم می خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه. دورها آوایی ست که مرا میخواند.» 0 47 شادی حسینی 1403/4/10 کتابخانه نیمه شب 3.9 54 صفحۀ 174 در هر ثانیه از عمر ، با تصمیماتی که میگیریم ، وارد جهان تازه ای میشویم . مدام فکر میکنیم کاش زندگی مون متفاوت بود ؛ خودمون رو با دیگران مقایسه میکنیم و آرزو میکنیم کاش آدم دیگه ای بودیم ؛ در حالی که همه زندگی ها روز های خوب و بد دارن . 0 3 شادی حسینی 1403/4/10 کتابخانه نیمه شب 3.9 54 صفحۀ 150 شاید در مورد آنچه واقعا بدان علاقه مندم ، مطمئن نباشم ؛اما درباره چیزی که بدان علاقه ندارم ، کاملا مطمئنم . 0 2 شادی حسینی 1403/4/10 کتابخانه نیمه شب 3.9 54 صفحۀ 148 اگر مدام دنبال معنای زندگی باشی هرگز نمیتونی زندگی کنی ! (آلبر کامو) 0 6 شادی حسینی 1403/4/10 کتابخانه نیمه شب 3.9 54 صفحۀ 131 درک وسعت جهان برای هیچ انسانی مقدور نیست؛ اما وقتی انسان به وسعت جهان پی می برد ، وقتی اتفاقی باعث میشود پرده ها کنار بروند و عظمت هستی را به انسان نشان دهند، خواهی نخواهی ، امید ظاهر میشود و درست مانند گل سنگی که به سخره ها می چسبد ، با سر سختی در وجود انسان ریشه می دواند . 0 3 شادی حسینی 1403/4/10 عقاید یک دلقک هاینریش بل 3.8 2 صفحۀ 73 یکی از چیز هایی که هرگز نمی توان فهمید این است که انسان ها زیر فشار و تحت تأثیر نوع جهان بینی شان، چه واکنشی نشان خواهند داد. 0 2 شادی حسینی 1403/4/10 عقاید یک دلقک هاینریش بل 3.8 2 صفحۀ 39 هیچ کس در این دنیا نمی تواند حس درستی از بدی و خوبی در مواجهه با مسئله ای داشته باشد. 0 2 شادی حسینی 1403/4/10 عقاید یک دلقک هاینریش بل 3.8 2 صفحۀ 30 من فکر میکنم بر خلاف عقاید پروتستانی ها و کاتولیک ها ، خیلی از انسان های زنده در واقع مرده اند و آنها که جان باخته اند ، زنده هستند. 0 2 شادی حسینی 1403/4/9 آدم خواران ژان تولی 3.9 105 صفحۀ 79 مردم فهمیده بودند که کشتن یک انسان به راحتی برداشت محصول است 0 3 شادی حسینی 1403/4/9 شهر شیشه ای کاساندرا کلر 4.5 0 صفحۀ 283 تمام چیز های ترسناک همیشه بد نبودند 0 2 شادی حسینی 1403/4/4 نام باد پاتریک راتفاس 4.5 8 صفحۀ 3 شعر مثل آواز بدون آهنگه .آواز بدون آهنگ هم مثل جسم بدون روحه . 0 2 شادی حسینی 1403/4/4 نام باد پاتریک راتفاس 4.5 8 صفحۀ 3 ولی کلیشه ها خالی از حقیقت نیستن . حقیقت بذریه که ازش جوونه زدن 0 2 شادی حسینی 1403/3/22 سهراب سپهری: شعر زمان ما جلد 3 محمد حقوقی 4.5 1 صفحۀ 219 من که از باز ترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم حرفی از جنس زمان نشنیدم . هیچ چشمی، عاشقانه به زمین خیره نبود . کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد . هیچکس زاغچه ای را سر یک مزرعه جدی نگرفت ... 0 0