بریدۀ کتاب

شعر زمان ما: سهراب سپهری
بریدۀ کتاب

صفحۀ 120

تو مرا آزردی.. که خودم کوچ کنم از شهرت، تو خیالت راحت میروم از قلبت؛ میشوم دور ترین خاطره در شب هایت تو به من میخندی و به خود میگویی باز می‌آید و می‌سوزد از این عشق ولی بر نمیگردم، نه میروم آنجایی که دلی بهر دلی تب دارد عشق زیباست و حرمت دارد.. 🌿🍂

تو مرا آزردی.. که خودم کوچ کنم از شهرت، تو خیالت راحت میروم از قلبت؛ میشوم دور ترین خاطره در شب هایت تو به من میخندی و به خود میگویی باز می‌آید و می‌سوزد از این عشق ولی بر نمیگردم، نه میروم آنجایی که دلی بهر دلی تب دارد عشق زیباست و حرمت دارد.. 🌿🍂

30

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.