بریده کتابهای حامد خواجه حامد خواجه 1403/2/21 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 344 0 4 حامد خواجه 1403/1/21 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 276 0 1 حامد خواجه 1403/1/17 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 203 0 1 حامد خواجه 1403/1/14 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 227 0 0 حامد خواجه 1403/1/3 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 69 0 4 حامد خواجه 1402/12/15 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 57 0 5 حامد خواجه 1402/12/15 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 49 0 9 حامد خواجه 1402/5/5 سقای آب و ادب سیدمهدی شجاعی 4.4 78 صفحۀ 1 0 4 حامد خواجه 1402/4/29 سقای آب و ادب سیدمهدی شجاعی 4.4 78 صفحۀ 1 0 7 حامد خواجه 1402/4/8 به من دست نزن: رونوشت های کرونایی یک زن خانه دار نویسنده فائضه حدادی 3.6 3 صفحۀ 1 0 0 حامد خواجه 1402/3/16 به من دست نزن: رونوشت های کرونایی یک زن خانه دار نویسنده فائضه حدادی 3.6 3 صفحۀ 1 0 1 حامد خواجه 1402/2/1 خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری 4.1 220 صفحۀ 137 & به حرف استاد خیلی فک کردم، آدم فهیمی بود ۲۰ سال با تئوریام کنفرانس دادم و برام دست زدن ... و امروز هِروه خلاف اون حرفا رو ثابت میکنه و براش همونقدر دست میزنن ... حضار کارشون دست زدنه ... این تویی که باید بدونی زندگیت رو داری وقف اثبات چی میکنی ... میفهمی دخترم؟ ... این مهمترین درس زندگی من بود. کاش توی دنیایی زندگی میکردم که استاداش حکیم بودن. کاش استادی داشتم که علم رو با حکمت یاد میداد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بُرشی از کتاب خاطرات سفیر / مهمترین درس استاد / ص۱۳۷ 0 9 حامد خواجه 1402/2/1 فلسفه معاصر ایران رضا داوری اردکانی 3.5 1 صفحۀ 147 آنجا که درد و عشق نیست، چه هست؟! فلسفه و دین و هنر هرجا باشند، آنجا درد هم هست. کسی که درد ندارد ممکن است به شغل فلسفه و دین و هنر مشغول باشد اما شغل فلسفه را با درد فلسفه اشتباه نکنیم. میتوان شاغل شغل فلسفه بود و یک عمر فلسفه خواند و فلسفه گفت و با فلسفه هیچ نسبتی نداشت. از لابهلای کتاب فلسفه معاصر ایران صفحه ۱۴۷ به قلم رضا داوری اردکانی ............................................. 0 2 حامد خواجه 1402/2/1 از چیزی نمی ترسیدم: زندگی نامه خودنوشت قاسم سلیمانی 1335 تا 1357 قاسم سلیمانی 4.5 143 صفحۀ 1 روش کتاب خواندن سردار شهید قاسم سلیمانی: کتاب را با دقت میخواند. بر ابتدا و انتهای کتاب یادداشت مینوشت. گاهی حتی یادداشتهای مفصلترش را در دفتر جداگانهای ثبت میکرد. بسیاری کتابها را ماژیک رنگی نشانهگذاری میکرد و خط میکشید. 0 16 حامد خواجه 1402/2/1 اینترنت با مغز ما چه می کند؟ نیکلاس کار 4.0 19 صفحۀ 1 قسمتی از کتاب : کم عمقها: اینترنت با مغز ما چه می کند؟ نیکلاس کار طی چند سال اخیر همیشه این حس ناخوشایند را داشته ام که انگار کسی یا چیزی با مغز من ور می رود، نقشه مدارهای عصبی ام را بازسازی و حافظه ام را دوباره برنامه نویسی می کند. البته، ذهنم از دست نمی رود تا جایی که فعلا میدانم - اما در حال تغییر است. دیگر به سیاق گذشته فکر نمی کنم. این حس غریب بیشتر حین مطالعه به من دست می دهد. پیشتر، غرق شدن در کتاب یا مقاله ای بلند برایم آسان بود. ذهنم درگیر پیچش های روایت یا چرخشهای بحث میشد و می توانستم ساعت ها در درازای یک نوشته پرسه بزنم. اما دیگر این طور نیستم. اکنون تمرکزم بعد از دو یا سه صفحه از بین می رود. بی قرار می شوم، سر نخ را گم می کنم و دنبال کار دیگری برای انجام دادن می گردم. مثل این است که باید دایما ذهن خودسرم را سر متن برگردانم. مطالعه عمیقی که قبلا به صورت طبیعی به سراغم می آمد، الان به یک چالش تبدیل شده است. در ابتدا به نظرم آمد که شاید من گمراه یا منزوی شده باشم. اما گمان نمیکنم این طور باشد، چون وقتی مشکلاتم در مورد مطالعه را با دوستانم در میان می گذارم، می گویند که آنها هم از همین مصیبت رنج می برند. هر چه بیشتر از وب استفاده می کنند، برای متمرکز ماندن روی یک متن بلند، با چالش بیشتری مواجهند. بعضی شان حتی نگرانند که شاید به پریشان فکری مزمن دچار شده باشند! چند نفر از وبلاگ نویس هایی هم که نوشته های شان را می خوانم، به همین پدیده اشاره کرده اند. اسکات کارپ، که پیشتر برای ایک مجله کار می کرد، ولی الان وبلاگی در باب رسانه های برخط دارد، اعتراف می کند که دیگر اصلا کتاب نمی خواند. او در وبلاگش می نویسد «رشته اصلی من در دانشکده ادبیات بود و خوره کتاب خوانی بودم. اما چه شد؟» و خودش در مورد پاسخ سوالش گمانه می زند: «شاید دلیل این که بیشتر مطالعه ام را روی وب انجام می دهم، به این خاطر نباشد که شیوه مطالعه ام عوض شده چون دنبال راحتی در مطالعه هستم بلکه از این جهت باشد که شیوه تفکرم تغییر کرده است.»" 1 7 حامد خواجه 1402/2/1 جرعه هایی از زلال معنویت: «شرح مختصر زیارت امین الله» «به ضمیمه شرح زیارت مطلقه دوم اباعبدالله (ع)» سیدیدالله یزدان پناه 0.0 صفحۀ 1 وقتی دست برسینه میگذاریم و السلام علیک را به امام میگوییم یعنی به محضر ایشان مشرف شدهایم، این اصلی در خور توجه است که دوری یا نزدیکی و یا حیات و ممات در این گفت و گوی مستقیم و تشرف باطنی و قلبی بیتاثیر است. #کتاب جرعههایی از زلال معنویت 0 0 حامد خواجه 1402/2/1 حرکت علی صفایی حائری 4.5 9 صفحۀ 1 کفر متحرک به اسلام میرسد، ولی اسلام راکد، پدربزرگِ کفر است. سلمانها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آنها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند، رکودِشان آنها را به کفر پیوند زد. #کتاب حرکت از عین صاد 0 11
بریده کتابهای حامد خواجه حامد خواجه 1403/2/21 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 344 0 4 حامد خواجه 1403/1/21 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 276 0 1 حامد خواجه 1403/1/17 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 203 0 1 حامد خواجه 1403/1/14 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 227 0 0 حامد خواجه 1403/1/3 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 69 0 4 حامد خواجه 1402/12/15 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 57 0 5 حامد خواجه 1402/12/15 لوازم نویسندگی نادر ابراهیمی 4.2 8 صفحۀ 49 0 9 حامد خواجه 1402/5/5 سقای آب و ادب سیدمهدی شجاعی 4.4 78 صفحۀ 1 0 4 حامد خواجه 1402/4/29 سقای آب و ادب سیدمهدی شجاعی 4.4 78 صفحۀ 1 0 7 حامد خواجه 1402/4/8 به من دست نزن: رونوشت های کرونایی یک زن خانه دار نویسنده فائضه حدادی 3.6 3 صفحۀ 1 0 0 حامد خواجه 1402/3/16 به من دست نزن: رونوشت های کرونایی یک زن خانه دار نویسنده فائضه حدادی 3.6 3 صفحۀ 1 0 1 حامد خواجه 1402/2/1 خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری 4.1 220 صفحۀ 137 & به حرف استاد خیلی فک کردم، آدم فهیمی بود ۲۰ سال با تئوریام کنفرانس دادم و برام دست زدن ... و امروز هِروه خلاف اون حرفا رو ثابت میکنه و براش همونقدر دست میزنن ... حضار کارشون دست زدنه ... این تویی که باید بدونی زندگیت رو داری وقف اثبات چی میکنی ... میفهمی دخترم؟ ... این مهمترین درس زندگی من بود. کاش توی دنیایی زندگی میکردم که استاداش حکیم بودن. کاش استادی داشتم که علم رو با حکمت یاد میداد. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بُرشی از کتاب خاطرات سفیر / مهمترین درس استاد / ص۱۳۷ 0 9 حامد خواجه 1402/2/1 فلسفه معاصر ایران رضا داوری اردکانی 3.5 1 صفحۀ 147 آنجا که درد و عشق نیست، چه هست؟! فلسفه و دین و هنر هرجا باشند، آنجا درد هم هست. کسی که درد ندارد ممکن است به شغل فلسفه و دین و هنر مشغول باشد اما شغل فلسفه را با درد فلسفه اشتباه نکنیم. میتوان شاغل شغل فلسفه بود و یک عمر فلسفه خواند و فلسفه گفت و با فلسفه هیچ نسبتی نداشت. از لابهلای کتاب فلسفه معاصر ایران صفحه ۱۴۷ به قلم رضا داوری اردکانی ............................................. 0 2 حامد خواجه 1402/2/1 از چیزی نمی ترسیدم: زندگی نامه خودنوشت قاسم سلیمانی 1335 تا 1357 قاسم سلیمانی 4.5 143 صفحۀ 1 روش کتاب خواندن سردار شهید قاسم سلیمانی: کتاب را با دقت میخواند. بر ابتدا و انتهای کتاب یادداشت مینوشت. گاهی حتی یادداشتهای مفصلترش را در دفتر جداگانهای ثبت میکرد. بسیاری کتابها را ماژیک رنگی نشانهگذاری میکرد و خط میکشید. 0 16 حامد خواجه 1402/2/1 اینترنت با مغز ما چه می کند؟ نیکلاس کار 4.0 19 صفحۀ 1 قسمتی از کتاب : کم عمقها: اینترنت با مغز ما چه می کند؟ نیکلاس کار طی چند سال اخیر همیشه این حس ناخوشایند را داشته ام که انگار کسی یا چیزی با مغز من ور می رود، نقشه مدارهای عصبی ام را بازسازی و حافظه ام را دوباره برنامه نویسی می کند. البته، ذهنم از دست نمی رود تا جایی که فعلا میدانم - اما در حال تغییر است. دیگر به سیاق گذشته فکر نمی کنم. این حس غریب بیشتر حین مطالعه به من دست می دهد. پیشتر، غرق شدن در کتاب یا مقاله ای بلند برایم آسان بود. ذهنم درگیر پیچش های روایت یا چرخشهای بحث میشد و می توانستم ساعت ها در درازای یک نوشته پرسه بزنم. اما دیگر این طور نیستم. اکنون تمرکزم بعد از دو یا سه صفحه از بین می رود. بی قرار می شوم، سر نخ را گم می کنم و دنبال کار دیگری برای انجام دادن می گردم. مثل این است که باید دایما ذهن خودسرم را سر متن برگردانم. مطالعه عمیقی که قبلا به صورت طبیعی به سراغم می آمد، الان به یک چالش تبدیل شده است. در ابتدا به نظرم آمد که شاید من گمراه یا منزوی شده باشم. اما گمان نمیکنم این طور باشد، چون وقتی مشکلاتم در مورد مطالعه را با دوستانم در میان می گذارم، می گویند که آنها هم از همین مصیبت رنج می برند. هر چه بیشتر از وب استفاده می کنند، برای متمرکز ماندن روی یک متن بلند، با چالش بیشتری مواجهند. بعضی شان حتی نگرانند که شاید به پریشان فکری مزمن دچار شده باشند! چند نفر از وبلاگ نویس هایی هم که نوشته های شان را می خوانم، به همین پدیده اشاره کرده اند. اسکات کارپ، که پیشتر برای ایک مجله کار می کرد، ولی الان وبلاگی در باب رسانه های برخط دارد، اعتراف می کند که دیگر اصلا کتاب نمی خواند. او در وبلاگش می نویسد «رشته اصلی من در دانشکده ادبیات بود و خوره کتاب خوانی بودم. اما چه شد؟» و خودش در مورد پاسخ سوالش گمانه می زند: «شاید دلیل این که بیشتر مطالعه ام را روی وب انجام می دهم، به این خاطر نباشد که شیوه مطالعه ام عوض شده چون دنبال راحتی در مطالعه هستم بلکه از این جهت باشد که شیوه تفکرم تغییر کرده است.»" 1 7 حامد خواجه 1402/2/1 جرعه هایی از زلال معنویت: «شرح مختصر زیارت امین الله» «به ضمیمه شرح زیارت مطلقه دوم اباعبدالله (ع)» سیدیدالله یزدان پناه 0.0 صفحۀ 1 وقتی دست برسینه میگذاریم و السلام علیک را به امام میگوییم یعنی به محضر ایشان مشرف شدهایم، این اصلی در خور توجه است که دوری یا نزدیکی و یا حیات و ممات در این گفت و گوی مستقیم و تشرف باطنی و قلبی بیتاثیر است. #کتاب جرعههایی از زلال معنویت 0 0 حامد خواجه 1402/2/1 حرکت علی صفایی حائری 4.5 9 صفحۀ 1 کفر متحرک به اسلام میرسد، ولی اسلام راکد، پدربزرگِ کفر است. سلمانها در حالی که کافر بودند، حرکتشان آنها را به رسول منتهی کرد و زبیرها در حالی که با رسول بودند، رکودِشان آنها را به کفر پیوند زد. #کتاب حرکت از عین صاد 0 11