بریدههای کتاب amitis amitis 2 روز پیش در قفل شده فریدا مک فادن 4.0 79 صفحۀ 118 ما، من و پدرم، خیلی شبیه هم هستیم. 0 2 amitis 3 روز پیش در قفل شده فریدا مک فادن 4.0 79 صفحۀ 44 اگر کار اشتباهی هم میخواهی انجام دهی آنقدر باهوش باش که کسی نفهمد آن کار را انجام دادهای. 0 3 amitis 3 روز پیش پیتر پن جیمزمتیو بری 3.9 14 صفحۀ 168 مردن ماجراجویی خیلی خیلی بزرگی است. 0 4 amitis 6 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 189 قلب آدم را بیچاره میکند. 0 9 amitis 6 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 188 تجربه تنها چیزی است که دانش را میسازد. 0 8 amitis 6 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 65 بزرگترین خسارتی که خوردهام از دست دادن قلبم بوده. تا روزی که عاشق بودم خوشحالترین انسان روی زمین بودم؛ اما کسی که قلب نداشته باشد نمیتواند عاشق باشد، برای همین میخواهم از اُز درخواست کنم قلبی به من بدهد. 0 5 amitis 6 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 51 تو اگر در سرت مغز داشتی، دیگر فرقی با بقیهشان نداشتی، شاید هم بهتر از خیلیهایشان می شدی. تنها چیزی که در این دنیا ارزش دارد مغز است، فرقی هم نمیکند برای کلاغ باشد یا انسان. 0 7 amitis 7 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 47 خانهی آدم هرقدر هم که ترسناک و دلگیر باشد، آدم هایی که از گوشت و خوناند ترجیح میدهند در خانهشان باشند تا هرجای دیگر. 0 10 amitis 1404/5/6 سریر شوم: سه تاج شوم جلد 1 کندارا بلیک 4.4 9 صفحۀ 156 نمیدونم بهت چی بگم. می خواهم همه چیز مثل قبلا باشه. 0 8 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 181 خفه نمیشد وقتی آدم ها می خواستند که خفه شود، آن ها را وادار به شنیدن می کرد و در مقابل گوش میداد. 0 45 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 180 جاناتان سینکلر دنیس، می توانستی برای خیلی ها نوری در تاریکی باشی. 0 2 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 139 بعضی آدم ها هیچی ندارند. ما همه چیز داریم، تنها کسی که از پول خانواده برای خیریه استفاده می کرد مادربزرگ بود. حالا اون رفته و همه نگران مرواریدهاش و زیورآلاتش و املاکش هستن. هیچکس سعی نمیکنه از پولش برای کار خیر استفاده کنه. هیچکس سعی نمیکنه دنیا رو جای بهتری کنه. 0 0 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 128 او حتی نگاهی به عقب، به قصری که خانهاش بود، نینداخت. در آنجا او حتی نامی نداشت. وجود او رازی شرمآور بود. حالا او آزاد بود که پیش برود و برای خودش در این دنیای پهناور پهناور نامی دست و پا کند. و شاید، فقط شاید، روزی بازگردد و آن قصر لعنتی را کاملا بسوزاند و خاکستر کند. 0 1 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 114 نمیبینی من ترجیح میدم از گت آزار ببینم، ولی ازش دور نباشم؟ من هزار بار ترجیح میدم با ریسک زندگی کنم و به عاقبت بد دچار بشم تا اینکه توی جعبهای بمونم که دو سال قبل توش سر کردم. جعبهی خیلی کوچیکیه، مرین. من و مامان. من و قرص هام. من و دردم. نمیخوام دیگه اونجا زندگی کنم. 0 4 amitis 1404/4/28 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 97 بخشی از من مرد که بهترین بخشش بود. 0 42 amitis 1404/4/26 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 90 اون آدمها در حق هم خیلی بدن. 0 9 amitis 1404/4/26 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 88 شرارتی رو که میتونی تغییر بدی نپذیر. 0 6 amitis 1404/4/26 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 80 مواد دوست تو نیستند و اینکه آدمها باید دوست تو باشند. 0 4 amitis 1404/4/25 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 50 این زن خرید میکند که خرید کرده باشد، نفرتانگیز است. 0 5 amitis 1404/4/25 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 47 هیچوقت شکایت نکن، هیچوقت توضیح نده. 0 7
بریدههای کتاب amitis amitis 2 روز پیش در قفل شده فریدا مک فادن 4.0 79 صفحۀ 118 ما، من و پدرم، خیلی شبیه هم هستیم. 0 2 amitis 3 روز پیش در قفل شده فریدا مک فادن 4.0 79 صفحۀ 44 اگر کار اشتباهی هم میخواهی انجام دهی آنقدر باهوش باش که کسی نفهمد آن کار را انجام دادهای. 0 3 amitis 3 روز پیش پیتر پن جیمزمتیو بری 3.9 14 صفحۀ 168 مردن ماجراجویی خیلی خیلی بزرگی است. 0 4 amitis 6 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 189 قلب آدم را بیچاره میکند. 0 9 amitis 6 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 188 تجربه تنها چیزی است که دانش را میسازد. 0 8 amitis 6 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 65 بزرگترین خسارتی که خوردهام از دست دادن قلبم بوده. تا روزی که عاشق بودم خوشحالترین انسان روی زمین بودم؛ اما کسی که قلب نداشته باشد نمیتواند عاشق باشد، برای همین میخواهم از اُز درخواست کنم قلبی به من بدهد. 0 5 amitis 6 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 51 تو اگر در سرت مغز داشتی، دیگر فرقی با بقیهشان نداشتی، شاید هم بهتر از خیلیهایشان می شدی. تنها چیزی که در این دنیا ارزش دارد مغز است، فرقی هم نمیکند برای کلاغ باشد یا انسان. 0 7 amitis 7 روز پیش جادوگر شهر از فرانک ال باوم 4.1 4 صفحۀ 47 خانهی آدم هرقدر هم که ترسناک و دلگیر باشد، آدم هایی که از گوشت و خوناند ترجیح میدهند در خانهشان باشند تا هرجای دیگر. 0 10 amitis 1404/5/6 سریر شوم: سه تاج شوم جلد 1 کندارا بلیک 4.4 9 صفحۀ 156 نمیدونم بهت چی بگم. می خواهم همه چیز مثل قبلا باشه. 0 8 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 181 خفه نمیشد وقتی آدم ها می خواستند که خفه شود، آن ها را وادار به شنیدن می کرد و در مقابل گوش میداد. 0 45 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 180 جاناتان سینکلر دنیس، می توانستی برای خیلی ها نوری در تاریکی باشی. 0 2 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 139 بعضی آدم ها هیچی ندارند. ما همه چیز داریم، تنها کسی که از پول خانواده برای خیریه استفاده می کرد مادربزرگ بود. حالا اون رفته و همه نگران مرواریدهاش و زیورآلاتش و املاکش هستن. هیچکس سعی نمیکنه از پولش برای کار خیر استفاده کنه. هیچکس سعی نمیکنه دنیا رو جای بهتری کنه. 0 0 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 128 او حتی نگاهی به عقب، به قصری که خانهاش بود، نینداخت. در آنجا او حتی نامی نداشت. وجود او رازی شرمآور بود. حالا او آزاد بود که پیش برود و برای خودش در این دنیای پهناور پهناور نامی دست و پا کند. و شاید، فقط شاید، روزی بازگردد و آن قصر لعنتی را کاملا بسوزاند و خاکستر کند. 0 1 amitis 1404/4/29 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 114 نمیبینی من ترجیح میدم از گت آزار ببینم، ولی ازش دور نباشم؟ من هزار بار ترجیح میدم با ریسک زندگی کنم و به عاقبت بد دچار بشم تا اینکه توی جعبهای بمونم که دو سال قبل توش سر کردم. جعبهی خیلی کوچیکیه، مرین. من و مامان. من و قرص هام. من و دردم. نمیخوام دیگه اونجا زندگی کنم. 0 4 amitis 1404/4/28 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 97 بخشی از من مرد که بهترین بخشش بود. 0 42 amitis 1404/4/26 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 90 اون آدمها در حق هم خیلی بدن. 0 9 amitis 1404/4/26 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 88 شرارتی رو که میتونی تغییر بدی نپذیر. 0 6 amitis 1404/4/26 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 80 مواد دوست تو نیستند و اینکه آدمها باید دوست تو باشند. 0 4 amitis 1404/4/25 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 50 این زن خرید میکند که خرید کرده باشد، نفرتانگیز است. 0 5 amitis 1404/4/25 ما دروغگو بودیم امیلی لاک هارت 3.6 97 صفحۀ 47 هیچوقت شکایت نکن، هیچوقت توضیح نده. 0 7