بریدههای کتاب آرتمیس نازی آرتمیس نازی 1404/3/1 تماما مخصوص عباس معروفی 3.9 15 صفحۀ 3 0 6 آرتمیس نازی 1404/2/29 انجمن زیرشیروانی ارنست کرویدر 3.0 2 صفحۀ 226 کاش تنهای تنها بودم، شاید آنوقت کلمه را پیدا میکردم. انگار اعماق دوردست زمین بر این تاریکی حاکم بودند. صدایشان راهی به خلوت باستانی سنگها نداشت. سکوت قلمرو اعماق را فرا گرفته بود. هوا نه فقط بوی سنگها، که بوی گذشته های پوچی و نیستی را میداد.تاریکی و سکوت زمان را تارانده بودند. و با این حال به نظر میرسید که چیزی آنجا منتظر بود،متوجه تپش قلبم شدم،انگار تپشش در جواب چیزی بود، میتوانستم آن انتظار را حس کنم،انتظاری کمین کرده نبود، بیشتر انتظاری آرام بود، در سکوتی غیر قابل تصور. 0 4 آرتمیس نازی 1402/10/6 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 358 صفحۀ 32 چه تنهایی عجیبی! پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد، تنهاست. نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی میشود حس کرد. 0 12 آرتمیس نازی 1402/10/6 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 358 صفحۀ 19 آدم ها هر کار بخواهند میتوانند بکنند به شرطی که طبیعت سر جنگ نداشته باشد. 0 4 آرتمیس نازی 1402/9/14 ابله فیودور داستایفسکی 4.3 77 صفحۀ 111 هیچ چیز را نباید از بچهها پنهان کرد، به این بهانه که بچهاند و باید صبر کرد تا بزرگ شوند. چه فکر غمانگیز و نابجایی! بچهها خوب متوجه میشوند که والدینشان آنها را زیاد کوچک و بیشعور میشمارند، حال آنکه آنها همه چیز میفهمند. آدم بزرگها نمیدانند که کودکانشان حتی در تنگناهای دشوار می توانند با راهنماییهای بسیار هوشمندانه راهگشا باشند. 0 20 آرتمیس نازی 1402/9/14 ابله فیودور داستایفسکی 4.3 77 صفحۀ 39 مجازات اعدام به گناه آدم کشی، به مراتب وحشتناک تر از خود آدمکشی است. کشته شدن به حکم دادگاه به قدری هولناک است که هیچ تناسبی با کشته شدن به دست تبهکاران ندارد. 1 18
بریدههای کتاب آرتمیس نازی آرتمیس نازی 1404/3/1 تماما مخصوص عباس معروفی 3.9 15 صفحۀ 3 0 6 آرتمیس نازی 1404/2/29 انجمن زیرشیروانی ارنست کرویدر 3.0 2 صفحۀ 226 کاش تنهای تنها بودم، شاید آنوقت کلمه را پیدا میکردم. انگار اعماق دوردست زمین بر این تاریکی حاکم بودند. صدایشان راهی به خلوت باستانی سنگها نداشت. سکوت قلمرو اعماق را فرا گرفته بود. هوا نه فقط بوی سنگها، که بوی گذشته های پوچی و نیستی را میداد.تاریکی و سکوت زمان را تارانده بودند. و با این حال به نظر میرسید که چیزی آنجا منتظر بود،متوجه تپش قلبم شدم،انگار تپشش در جواب چیزی بود، میتوانستم آن انتظار را حس کنم،انتظاری کمین کرده نبود، بیشتر انتظاری آرام بود، در سکوتی غیر قابل تصور. 0 4 آرتمیس نازی 1402/10/6 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 358 صفحۀ 32 چه تنهایی عجیبی! پدر خیال میکرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد، تنهاست. نمیدانست که تنهایی را فقط در شلوغی میشود حس کرد. 0 12 آرتمیس نازی 1402/10/6 سمفونی مردگان عباس معروفی 4.3 358 صفحۀ 19 آدم ها هر کار بخواهند میتوانند بکنند به شرطی که طبیعت سر جنگ نداشته باشد. 0 4 آرتمیس نازی 1402/9/14 ابله فیودور داستایفسکی 4.3 77 صفحۀ 111 هیچ چیز را نباید از بچهها پنهان کرد، به این بهانه که بچهاند و باید صبر کرد تا بزرگ شوند. چه فکر غمانگیز و نابجایی! بچهها خوب متوجه میشوند که والدینشان آنها را زیاد کوچک و بیشعور میشمارند، حال آنکه آنها همه چیز میفهمند. آدم بزرگها نمیدانند که کودکانشان حتی در تنگناهای دشوار می توانند با راهنماییهای بسیار هوشمندانه راهگشا باشند. 0 20 آرتمیس نازی 1402/9/14 ابله فیودور داستایفسکی 4.3 77 صفحۀ 39 مجازات اعدام به گناه آدم کشی، به مراتب وحشتناک تر از خود آدمکشی است. کشته شدن به حکم دادگاه به قدری هولناک است که هیچ تناسبی با کشته شدن به دست تبهکاران ندارد. 1 18