بریدههای کتاب آرش زمانی آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 89 حالا که دیگر نه بازی عاشقانهای در کار بود و نه نمایشی، بیشک در عالم حقیقت بهسر میبردم. اما حقیقت دوست عزیز سخت ملالانگیز است. 0 0 آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 72 آدمها خوشبختی و موفقیتهایی را که نصیبتان میشود به شما نمیبخشند مگر اینکه آنها را هم سهیم کنید. 0 0 آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 70 چهگونه میدانم دیگر دوستی ندارم؟ خیلی ساده است: این موضوع روزی دستگیرم شد که بهفکر افتادم برای تنبیهشان و بهعنوان یک شوخی وانمود کنم میخواهم خودم را بکشم. اما برای تنبیه کردن چه کسی؟ عدهای امکان دارد تعجب کنند، اما هیچکس احساس نخواهد کرد تنبیه شده است. آنوقت بود که دریافتم دوستی ندارم. 0 0 آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 24 شببهخیر! چی گفتید؟ این خانمهایی که توی ویترین ایستادهاند؟ رؤیایی بیش نیستند، آقا، رؤیایی ارزانقیمت. مثل سفرکردنی به هند. آنها عطر ادویههای گوناگونی را به خودشان میزنند، پردهها را میکشند و دریانوردی آغاز میشود. خدایان روی بدنهای نیمهعریان فرود میآیند و جزیرهها با گیسوان آشفتهای همچون نخلها، در مسیر وزش باد به بیراهه میروند. قبول ندارید، امتحان کنید. 0 0 آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 20 وقتی آدم بیشخصیت است، باید بهطور حتم پیرو نظم و ترتیبی باشد. 0 2 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 105 در جاودانگی نه امید هست و نه پشیمانی. زیستن هر لحظه در خودش یعنی گریختن از نسبیت سلایق و مقولات، یعنی آزاد شدن از درون بودگیای که زمان، ما را در آن حبس کرده. 0 32 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 103 اخلاقیات فقط زندگی را به سلسلهای طولانی از فرصتهای سوخته تبدیل خواهند کرد. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 103 رنج بکشید، سپس، لذت را تا ته دُردش بنوشید، بخندید یا بگریید، از سر ناامیدی یا شعف فریاد بکشید، نغمهٔ مرگ یا عشق سر دهید، چراکه هیچچیز پایدار نخواهد ماند! 0 2 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 103 هر لذت فروخوردهای هدردادن زندگی است. هرگز آن کسی نخواهم بود که، بهنام رنج، علیه خوشی، شادخواری و افراط موعظه کنم. 0 0 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 84 به هیچچیز اعتقاد ندارم و فراموشی تنها راه رستگاری است. 0 0 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 74 آثار زیبا برای درک شدن، نیازمند یک ذهن زیبا، حساس و متفکر هستند، برای داشتن چنین ذهنی باید واقعاً زندگی کرد و بودن را به معنای واقعی کلمه تجربه کرد. 0 2 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 61 فردی که تصور میکند موجودات فراانسانی اطلاعاتی راجع به هدف حیات یا هدف کل هستی به اجدادمان دادهاند، هنوز در دوران کودکی به سر میبرد. حقیقت این است که هیچ الهامی شنیده نمیشود جز اندیشهٔ خردمندان که به صورت داستانها و تمثیلاتی ارائه شده است. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 47 اگر واقعاً میخواهید بدانید که چه حسی به یک شخص دارید، به این فکر کنید که اگر نامهای غیرمنتظره از آن شخص را جلوی پادری خانهتان ببینید چه حسی پیدا میکنید. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 45 پول، عامل خوشبختی انسان در عالم مادی است، بنابراین فردی که نمیتواند با یک قطعهٔ موسیقی به سعادت برسد تمام روح خود را به پول میفروشد. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 30 هر موجود زندهای باید ابتدا با زندگی کردن و سپس با مرگ خویش، کفارهای بپردازد و تاوان پس دهد. 0 0 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 28 انسان در اعماق پنهانی خویش، حیوانی وحشی و ترسناک است. ما این حیوان وحشی را در قالب تمدن به حالت رام شده میشناسیم و به همین علت زمانی که با طبیعت واقعیاش روبهرو میشویم یکه میخوریم و انگشت به دهان میمانیم. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 18 دین همانند شرارتی لازمالحضور است که بر بال حماقت اکثریت نوع بشر سوار گشته، همان اکثریتی که قادر به درک حقیقت نیستند و نیازمند جانشینی برای آن هستند. 0 0 آرش زمانی 1404/4/7 The Old Man and the Sea ارنست همینگوی 3.9 4 صفحۀ 31 Every day is a new day. It is better to be lucky. But I would rather be exact. Then when luck comes you are ready. 0 1 آرش زمانی 1404/4/7 The Old Man and the Sea ارنست همینگوی 3.9 4 صفحۀ 25 Why do old men wake so early? Is it to have one longer day? 0 1 آرش زمانی 1404/3/21 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 84 در این لحظه نه به چیزی باور دارم و نه امیدی. تمام اشکال و تعابیری که مایهٔ فریبندگی زندگی است برایم بیمعناست. نه دلبستهٔ آیندهام و نه گذشته، اکنون نیز به کامم شوکران است. نمیدانم ناامیدم یا نه، چراکه فقدان امید الزاماً دال بر ناامیدی نیست. مرا هر چیزی میتوان نامید، چرا که چیزی برای باختن ندارم. پاکباختهام! پیرامون من گلها غنچه میکنند و عندلیبان نغمه سر میدهند! چقدر دورم از همهچیز. 0 2
بریدههای کتاب آرش زمانی آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 89 حالا که دیگر نه بازی عاشقانهای در کار بود و نه نمایشی، بیشک در عالم حقیقت بهسر میبردم. اما حقیقت دوست عزیز سخت ملالانگیز است. 0 0 آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 72 آدمها خوشبختی و موفقیتهایی را که نصیبتان میشود به شما نمیبخشند مگر اینکه آنها را هم سهیم کنید. 0 0 آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 70 چهگونه میدانم دیگر دوستی ندارم؟ خیلی ساده است: این موضوع روزی دستگیرم شد که بهفکر افتادم برای تنبیهشان و بهعنوان یک شوخی وانمود کنم میخواهم خودم را بکشم. اما برای تنبیه کردن چه کسی؟ عدهای امکان دارد تعجب کنند، اما هیچکس احساس نخواهد کرد تنبیه شده است. آنوقت بود که دریافتم دوستی ندارم. 0 0 آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 24 شببهخیر! چی گفتید؟ این خانمهایی که توی ویترین ایستادهاند؟ رؤیایی بیش نیستند، آقا، رؤیایی ارزانقیمت. مثل سفرکردنی به هند. آنها عطر ادویههای گوناگونی را به خودشان میزنند، پردهها را میکشند و دریانوردی آغاز میشود. خدایان روی بدنهای نیمهعریان فرود میآیند و جزیرهها با گیسوان آشفتهای همچون نخلها، در مسیر وزش باد به بیراهه میروند. قبول ندارید، امتحان کنید. 0 0 آرش زمانی 1404/4/24 سقوط آلبر کامو 3.9 102 صفحۀ 20 وقتی آدم بیشخصیت است، باید بهطور حتم پیرو نظم و ترتیبی باشد. 0 2 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 105 در جاودانگی نه امید هست و نه پشیمانی. زیستن هر لحظه در خودش یعنی گریختن از نسبیت سلایق و مقولات، یعنی آزاد شدن از درون بودگیای که زمان، ما را در آن حبس کرده. 0 32 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 103 اخلاقیات فقط زندگی را به سلسلهای طولانی از فرصتهای سوخته تبدیل خواهند کرد. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 103 رنج بکشید، سپس، لذت را تا ته دُردش بنوشید، بخندید یا بگریید، از سر ناامیدی یا شعف فریاد بکشید، نغمهٔ مرگ یا عشق سر دهید، چراکه هیچچیز پایدار نخواهد ماند! 0 2 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 103 هر لذت فروخوردهای هدردادن زندگی است. هرگز آن کسی نخواهم بود که، بهنام رنج، علیه خوشی، شادخواری و افراط موعظه کنم. 0 0 آرش زمانی 1404/4/23 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 84 به هیچچیز اعتقاد ندارم و فراموشی تنها راه رستگاری است. 0 0 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 74 آثار زیبا برای درک شدن، نیازمند یک ذهن زیبا، حساس و متفکر هستند، برای داشتن چنین ذهنی باید واقعاً زندگی کرد و بودن را به معنای واقعی کلمه تجربه کرد. 0 2 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 61 فردی که تصور میکند موجودات فراانسانی اطلاعاتی راجع به هدف حیات یا هدف کل هستی به اجدادمان دادهاند، هنوز در دوران کودکی به سر میبرد. حقیقت این است که هیچ الهامی شنیده نمیشود جز اندیشهٔ خردمندان که به صورت داستانها و تمثیلاتی ارائه شده است. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 47 اگر واقعاً میخواهید بدانید که چه حسی به یک شخص دارید، به این فکر کنید که اگر نامهای غیرمنتظره از آن شخص را جلوی پادری خانهتان ببینید چه حسی پیدا میکنید. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 45 پول، عامل خوشبختی انسان در عالم مادی است، بنابراین فردی که نمیتواند با یک قطعهٔ موسیقی به سعادت برسد تمام روح خود را به پول میفروشد. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 30 هر موجود زندهای باید ابتدا با زندگی کردن و سپس با مرگ خویش، کفارهای بپردازد و تاوان پس دهد. 0 0 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 28 انسان در اعماق پنهانی خویش، حیوانی وحشی و ترسناک است. ما این حیوان وحشی را در قالب تمدن به حالت رام شده میشناسیم و به همین علت زمانی که با طبیعت واقعیاش روبهرو میشویم یکه میخوریم و انگشت به دهان میمانیم. 0 1 آرش زمانی 1404/4/23 ترس ها و مزخرفات ذهنی آرتور شوپنهاور 4.0 2 صفحۀ 18 دین همانند شرارتی لازمالحضور است که بر بال حماقت اکثریت نوع بشر سوار گشته، همان اکثریتی که قادر به درک حقیقت نیستند و نیازمند جانشینی برای آن هستند. 0 0 آرش زمانی 1404/4/7 The Old Man and the Sea ارنست همینگوی 3.9 4 صفحۀ 31 Every day is a new day. It is better to be lucky. But I would rather be exact. Then when luck comes you are ready. 0 1 آرش زمانی 1404/4/7 The Old Man and the Sea ارنست همینگوی 3.9 4 صفحۀ 25 Why do old men wake so early? Is it to have one longer day? 0 1 آرش زمانی 1404/3/21 بر قلههای ناامیدی سوزان سانتاگ 4.1 3 صفحۀ 84 در این لحظه نه به چیزی باور دارم و نه امیدی. تمام اشکال و تعابیری که مایهٔ فریبندگی زندگی است برایم بیمعناست. نه دلبستهٔ آیندهام و نه گذشته، اکنون نیز به کامم شوکران است. نمیدانم ناامیدم یا نه، چراکه فقدان امید الزاماً دال بر ناامیدی نیست. مرا هر چیزی میتوان نامید، چرا که چیزی برای باختن ندارم. پاکباختهام! پیرامون من گلها غنچه میکنند و عندلیبان نغمه سر میدهند! چقدر دورم از همهچیز. 0 2