بریدههای کتاب حکومت نظامی (شهربندان) ابراهیم خالیدی 1403/5/30 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 29 در کتابها نوشتهاند که شریک جنایات خدا بودن به مراتب بهتر از قربانی او شدن است. 0 6 ابراهیم خالیدی 1403/6/3 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 73 این طرز بیان برای این است که مردم کمی با بهام و تاریکی آشنا شوند و بآن عادت کنند . هر چه آنها کمتر بفهمند بیشتر تسلیم و سربراه خواهند بود. 0 15 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 90 دیه گو( خطاب به گروه مردها): اسپانیا کجاست؟ کادیکس کجاست؟ این چشم انداز به هیچ دنیایی تعلق ندارد. ما در دنیای دیگری زندگی میکنیم که آدم ها نمیتوانند زندگی کنند. چرا ساکت مانده اید؟ گروه مردها: می ترسیم. آه چه خوب میشد باد شروع به وزیدن می کرد. دیه گو: من هم میترسم. آدم از ترس فریاد بزند بدچیزی نیست. فریاد بزنید، باد به شما جواب خواهد داد. گروه مردها: در گذشته ملتی بودیم و حالا شده ایم توده ای فشرده کنار هم. پیش از این از ما دعوت می شد و حالا احضارمان میکنند. نان و شیر را با یکدیگر ردوبدل می کردیم و حالا غذا را برای مان جیره بندی کرده اند. ما درجا میزنیم! همه درجا می زنند. درجا می زنیم و می گوییم هیچکس کاری برای هیچ کس نمی تواند بکند. باید سرجای مان توی صفی که برای مان تعیین کرده اند .بمانیم فریاد زدن چه فایده ای دارد؟" 0 3 مریم حبیب الهی 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 160 0 17 مریم حبیب الهی 1403/5/18 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 98 0 15 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 97 در شهر آدمهای بزدل و پست، هیچکاری پست و بزدلانه نیست. 1 4 Haniyeh 1403/5/18 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 65 0 5 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 99 حق از آن کسانی است که رنج میبرند، ناله میکنند، امیدوارند، نه، حق با کسانی نیست که که اهل حساب و کتابند و پول جمع میکنند، نمیتواند هم با آنها باشد. 0 6 ابراهیم خالیدی 1403/6/14 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 162 ناکامی قرین آنها باد که بدنهای ما را ترک میکنند و میروند ! بیچاره ما که تنها شده ایم و سالهاست که این دنیا را بر دوش خود داریم، دنیایی که مدعی است شرف و جوانمردی را باز یافته است . آه ! حالا که نمیتوانیم همه نجات یابیم اقلا حراست آشیانه های عشق را بیاموزم. اگر طاعون بیایدیا پیکر جنگ سایه بیفکند با همه درهای بسته ما و شما دوش بدوش یکدیگر تا پایان خواهیم جنگید . و بجای این که تنها و بی رفیق به آغوش مرگی که بخاطر تصورات و كلمات موهوم به آن رضایت داده اید بروید با ما خواهید مرد ، باهم به آغوش مرگ میرویم و آنجاست که شما و ما در گرفتاریهای عشق از هم بازشناحته نخواهیم شد ! اما افسوس مردان تصورات و منطق را ترجیح میدهند آنها از مادرانشان فرار میکنند و از معشوقگانشان پیوند میگسلند و بسوی سرنوشت میدوند مجروح بدون اینکه زخمی داشته باشند و مرده بدون اینکه نیزه ای سینه آنها را شکافته باشد و همچون شکارچیان سایه ها و آواز خوانان تنها و بی شنونده در زیر این آسمان گنگ تقاضای اتحادی غیر ممکن میکنند بسوی تنهائی میدوند و آنقدر میدوند که از تنهائی میگذرند و به تنهائی دیگر میرسند و در آخر به تنهائی وبه بی کسی آخرین میگروند ، یعنی مرگ در میان کویرها. 0 5 مریم حبیب الهی 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 133 0 10 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 119 "راست است که شما دروغ میگویید و از این پس هم تا آخر دنیا دروغ خواهید گفت. بله خیلی خوب ساختارتان را درک کرده ام! شما به مردم رنج گرسنگی کشیدن و جدا شدنها را دادهاید تا مانع طغیان کردن شان بشوید. فرسوده شان میکنید، نیرو و وقت شان را هدر میدهید تا نه فرصت و نه انگیزهی خشمگین شدن را داشته باشند. خیالتان آسوده، آنها درجا میزنند. به رغم تعداد زیادشان تنها هستند، مثل من که تنهایم! هر یک از ما به خاطر بزدلی دیگران تنها میماند اما من که مانند آنها به بردگی کشانده شده و تحقیر شدهام، به شما اعلام میکنم چیزی به شمار نمیآیید و این قدرتی را که تا چشم کار میکند تا تیرگی آسمان گسترش دادهاید، چیزی نیست جز سایه ای که روی زمین افکنده شده و بادی خشمناک طی یک ثانیه آن را میروید و بین می برد. 0 7 مریم حبیب الهی 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 150 1 18 Ms.nobody ؛)(= 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 68 0 4 مریم حبیب الهی 1403/5/17 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 44 3 16 Ms.nobody ؛)(= 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 43 0 2 Ms.nobody ؛)(= 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 67 0 3 Haniyeh 1403/5/18 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 65 0 2 مریم حبیب الهی 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 116 0 11 Ms.nobody ؛)(= 1403/5/19 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 43 0 2 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 99 وقتی که آن دختر جوانی را که از اربابش پیش تو شکایت میکرد که با او بدرفتاری میکند، به رختخوابت میکشاندی، باز هم قانون را اجرا میکردی؟ 0 6
بریدههای کتاب حکومت نظامی (شهربندان) ابراهیم خالیدی 1403/5/30 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 29 در کتابها نوشتهاند که شریک جنایات خدا بودن به مراتب بهتر از قربانی او شدن است. 0 6 ابراهیم خالیدی 1403/6/3 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 73 این طرز بیان برای این است که مردم کمی با بهام و تاریکی آشنا شوند و بآن عادت کنند . هر چه آنها کمتر بفهمند بیشتر تسلیم و سربراه خواهند بود. 0 15 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 90 دیه گو( خطاب به گروه مردها): اسپانیا کجاست؟ کادیکس کجاست؟ این چشم انداز به هیچ دنیایی تعلق ندارد. ما در دنیای دیگری زندگی میکنیم که آدم ها نمیتوانند زندگی کنند. چرا ساکت مانده اید؟ گروه مردها: می ترسیم. آه چه خوب میشد باد شروع به وزیدن می کرد. دیه گو: من هم میترسم. آدم از ترس فریاد بزند بدچیزی نیست. فریاد بزنید، باد به شما جواب خواهد داد. گروه مردها: در گذشته ملتی بودیم و حالا شده ایم توده ای فشرده کنار هم. پیش از این از ما دعوت می شد و حالا احضارمان میکنند. نان و شیر را با یکدیگر ردوبدل می کردیم و حالا غذا را برای مان جیره بندی کرده اند. ما درجا میزنیم! همه درجا می زنند. درجا می زنیم و می گوییم هیچکس کاری برای هیچ کس نمی تواند بکند. باید سرجای مان توی صفی که برای مان تعیین کرده اند .بمانیم فریاد زدن چه فایده ای دارد؟" 0 3 مریم حبیب الهی 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 160 0 17 مریم حبیب الهی 1403/5/18 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 98 0 15 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 97 در شهر آدمهای بزدل و پست، هیچکاری پست و بزدلانه نیست. 1 4 Haniyeh 1403/5/18 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 65 0 5 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 99 حق از آن کسانی است که رنج میبرند، ناله میکنند، امیدوارند، نه، حق با کسانی نیست که که اهل حساب و کتابند و پول جمع میکنند، نمیتواند هم با آنها باشد. 0 6 ابراهیم خالیدی 1403/6/14 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 162 ناکامی قرین آنها باد که بدنهای ما را ترک میکنند و میروند ! بیچاره ما که تنها شده ایم و سالهاست که این دنیا را بر دوش خود داریم، دنیایی که مدعی است شرف و جوانمردی را باز یافته است . آه ! حالا که نمیتوانیم همه نجات یابیم اقلا حراست آشیانه های عشق را بیاموزم. اگر طاعون بیایدیا پیکر جنگ سایه بیفکند با همه درهای بسته ما و شما دوش بدوش یکدیگر تا پایان خواهیم جنگید . و بجای این که تنها و بی رفیق به آغوش مرگی که بخاطر تصورات و كلمات موهوم به آن رضایت داده اید بروید با ما خواهید مرد ، باهم به آغوش مرگ میرویم و آنجاست که شما و ما در گرفتاریهای عشق از هم بازشناحته نخواهیم شد ! اما افسوس مردان تصورات و منطق را ترجیح میدهند آنها از مادرانشان فرار میکنند و از معشوقگانشان پیوند میگسلند و بسوی سرنوشت میدوند مجروح بدون اینکه زخمی داشته باشند و مرده بدون اینکه نیزه ای سینه آنها را شکافته باشد و همچون شکارچیان سایه ها و آواز خوانان تنها و بی شنونده در زیر این آسمان گنگ تقاضای اتحادی غیر ممکن میکنند بسوی تنهائی میدوند و آنقدر میدوند که از تنهائی میگذرند و به تنهائی دیگر میرسند و در آخر به تنهائی وبه بی کسی آخرین میگروند ، یعنی مرگ در میان کویرها. 0 5 مریم حبیب الهی 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 133 0 10 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 119 "راست است که شما دروغ میگویید و از این پس هم تا آخر دنیا دروغ خواهید گفت. بله خیلی خوب ساختارتان را درک کرده ام! شما به مردم رنج گرسنگی کشیدن و جدا شدنها را دادهاید تا مانع طغیان کردن شان بشوید. فرسوده شان میکنید، نیرو و وقت شان را هدر میدهید تا نه فرصت و نه انگیزهی خشمگین شدن را داشته باشند. خیالتان آسوده، آنها درجا میزنند. به رغم تعداد زیادشان تنها هستند، مثل من که تنهایم! هر یک از ما به خاطر بزدلی دیگران تنها میماند اما من که مانند آنها به بردگی کشانده شده و تحقیر شدهام، به شما اعلام میکنم چیزی به شمار نمیآیید و این قدرتی را که تا چشم کار میکند تا تیرگی آسمان گسترش دادهاید، چیزی نیست جز سایه ای که روی زمین افکنده شده و بادی خشمناک طی یک ثانیه آن را میروید و بین می برد. 0 7 مریم حبیب الهی 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 150 1 18 Ms.nobody ؛)(= 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 68 0 4 مریم حبیب الهی 1403/5/17 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 44 3 16 Ms.nobody ؛)(= 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 43 0 2 Ms.nobody ؛)(= 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 67 0 3 Haniyeh 1403/5/18 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 65 0 2 مریم حبیب الهی 1403/5/20 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 116 0 11 Ms.nobody ؛)(= 1403/5/19 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 43 0 2 ماهان خلیلی 1403/12/16 حکومت نظامی (شهربندان) آلبر کامو 3.6 7 صفحۀ 99 وقتی که آن دختر جوانی را که از اربابش پیش تو شکایت میکرد که با او بدرفتاری میکند، به رختخوابت میکشاندی، باز هم قانون را اجرا میکردی؟ 0 6