بریدههای کتاب داستان راستان محدثه حسنی 1403/3/20 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 184 خدایاای کاش میدانستم هنگامی که از تو غفلت میکنم تو از من رو میگردانی یا باز به من توجه داری. ای کاش میدانستم در این خوابهای طولانیم و در این کوتاهی کردنم در شکرگزاری، حالم نزد تو چگونه است.». استاد مطهری، داستان راستان، ج 2، ص184 0 6 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 208 کمتر از چهل و هشت سال طول کشید، اما علی این فرصت را از دست نداد، دقیقهای از پند و نصیحت و راهنمایی خودداری نکرد؛ وصیتی در بیست ماده به این شرح تقریر کرد و نوشته شد: «بسم الله الرحمن الرحیم. این آن چیزی است که علی پسر ابوطالب وصیت میکند. علی به وحدانیت و یگانگی خدا گواهی میدهد، و اقرار میکند که محمد بنده و پیغمبر خداست؛ خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دینهای دیگر غالب گرداند. همانا نماز و عبادت و حیات و ممات من از آن خدا و برای خداست. شریکی برای او نیست. من به این امر شدهام و از تسلیم شدگان خدایم. «فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هرکس را که این نوشته من به او برسد، به امور ذیل توصیه و سفارش میکنم: تقوای الهی را هرگز از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید. همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید، و بر مبنای ایمان و خدا شناسی متفق و متحد باشید، و از تفرقه بپرهیزید. پیغمبر فرمود: اصلاح میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو میکند فساد و اختلاف است. ... ادامه👇 2 2 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 58 علی علیه السلام از این پیشامد که امید هرگونه حسن نیتی را در جبهه مخالف بکلی از بین میبرد و راهی برای حل مشکلات به وسیله مذاکرات باقی نمیگذاشت، سخت ناراحت شد. راه را منحصر به اعمال زور و دست بردن به اسلحه دید. در مقابل سپاه خویش آمد و خطابهای کوتاه، اما مهیج و شورانگیز، به این مضمون انشاء کرد: «اینان ستمگری آغاز کردند، در ستیزه را گشودند و با روش خصمانه شما را پذیره شدند. اینان مانند گرسنهای که غذا میطلبد، جنگ و خونریزی میطلبند. جلوی آب آشامیدنی را بر شما گرفتهاند. اکنون یکی از دو راه را باید انتخاب کنید، راه سومی نیست: یا تن به ذلت و محرومیت بدهید و همچنان تشنه بمانید، یا شمشیرها را از خون پلید اینان سیراب کنید تا خودتان از آب گوارا سیراب شوید. زنده بودن این است که غالب و فاتح باشید هر چند به بهای مردن تمام شود، و مردن این است که مغلوب و زیردست باشید هرچند زنده بمانید. همانا معاویه گروهی گمراه و بدبخت را گرد خویش جمع کرده و از جهالت و بیخبری آنها استفاده میکند، تا آنجا که آن بدبختها گلوهای خودشان را هدف تیر مرگ قرار دادهاند.» ادامه... 👇 1 2 محدثه حسنی 1403/3/20 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 228 «سوم یاد کردن خداست در همه حال، اما مقصودم از یاد کردن خدا این نیست که پیوسته سبحان الله و الحمد للَّه بگوید، مقصودم این است که شخص آنچنان باشد که تا با کار حرامی مواجه شد، یاد خدا که همواره در دلش هست جلو او را بگیرد.» استاد مطهری، داستان راستان، ج 2، ص228 0 6 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 102 آن دسته از مسلمانان که درباره شتر پیغمبر عقاید خاصی پیدا کرده بودند، از این پیشامد بسیار ناراحت شدند؛ خیلی خلاف انتظارشان بود. قیافه هاشان درهم شد. رسول اکرم به آنها فرمود: «اینکه ناراحتی ندارد، شتر من از همه شتران جلو میافتاد، به خود بالید و مغرور شد، پیش خود گفت من بالا دست ندارم. اما سنت الهی است که روی هر دستی دستی دیگر پیدا شود، و پس از هر فرازی نشیبی برسد، و هر غروری درهم شکسته شود.». به این ترتیب رسول اکرم، ضمن بیان حکمتی آموزنده، آنها را به اشتباهشان واقف ساخت[1] 0 2 نعیمه علیمددی 1403/12/11 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 27 همه مردم از سفید و سیاه، قرشی و غیرقرشی، عربی و عجمی در یک درجهاند، هیچکس بر دیگری برتری ندارد مگر به وسیله تقوا و طاعت. 0 8 مخلوق او🇵🇸🌱 1403/9/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 126 0 2 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 116 خیلی معذرت میخواهم، از امروز دیگر نمیتوانم از تو به عنوان مهمان پذیرایی کنم، زیرا پیغمبر اکرم فرموده است: «هرگاه دعوایی نزد قاضی مطرح است، قاضی حق ندارد یکی از متخاصمین را ضیافت کند، مگر آنکه هر دو طرف با هم در مهمانی حاضر باشند.»[1] وسائل، ج 3/ ص 395. 0 2 مخلوق او🇵🇸🌱 1403/9/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 66 0 2 سیده نرگس ژیان اخوان 1403/12/10 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 45 0 5 azardokht 1403/6/7 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 166 0 3 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 240 «از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که در جهنم مارها و عقربهایی است بس بزرگ. آن مار و عقربها مأمور گزیدن امیری هستند که با مردم به عدالت رفتار نمیکند.». 0 2 نعیمه علیمددی 1403/12/12 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 61 هرگز سختیها و بیچارگیهای خود را برای مردم تشریح نکن؛ اولین اثرش این است که وانمود میشود تو در میدان زندگی زمینخوردهای و از روزگار شکست یافتهای؛ در نظرها کوچک میشوی، شخصیت و احترامت از میان میرود. 0 8 azardokht 1403/6/5 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 25 0 3 مخلوق او🇵🇸🌱 1403/9/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 258 0 2 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 183 ای نوف! آن کس که خدا را دوست بدارد و هرچه را دوست میدارد به خاطر خدا دوست بدارد، چیزی را بر دوستی خدا ترجیح نمیدهد، و آن کس که هرچه را دشمن میدارد به خاطر خدا دشمن بدارد، از این دشمنی جز نیکی به او نخواهد رسید. هر گاه به این درجه رسیدید، حقایق ایمان را به کمال دریافتهاید. 0 1 نعیمه علیمددی 1403/12/12 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 102 سنت الهی است که روی هر دستی دستی دیگر پیدا شود، و پس از هر فرازی نشیبی برسد، و هر غروری درهم شکسته شود. 0 13 azardokht 1403/6/5 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 48 0 4 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 113 بر تو باد به راستی و درستی. آدم راست و درست شریک مال مردم است...»[1] ۱. سفینة البحار، جلد 2، ماده «عبد». 0 2 azardokht 1403/6/7 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 217 0 3
بریدههای کتاب داستان راستان محدثه حسنی 1403/3/20 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 184 خدایاای کاش میدانستم هنگامی که از تو غفلت میکنم تو از من رو میگردانی یا باز به من توجه داری. ای کاش میدانستم در این خوابهای طولانیم و در این کوتاهی کردنم در شکرگزاری، حالم نزد تو چگونه است.». استاد مطهری، داستان راستان، ج 2، ص184 0 6 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 208 کمتر از چهل و هشت سال طول کشید، اما علی این فرصت را از دست نداد، دقیقهای از پند و نصیحت و راهنمایی خودداری نکرد؛ وصیتی در بیست ماده به این شرح تقریر کرد و نوشته شد: «بسم الله الرحمن الرحیم. این آن چیزی است که علی پسر ابوطالب وصیت میکند. علی به وحدانیت و یگانگی خدا گواهی میدهد، و اقرار میکند که محمد بنده و پیغمبر خداست؛ خدا او را فرستاده تا دین خود را بر دینهای دیگر غالب گرداند. همانا نماز و عبادت و حیات و ممات من از آن خدا و برای خداست. شریکی برای او نیست. من به این امر شدهام و از تسلیم شدگان خدایم. «فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هرکس را که این نوشته من به او برسد، به امور ذیل توصیه و سفارش میکنم: تقوای الهی را هرگز از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقی بمانید. همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید، و بر مبنای ایمان و خدا شناسی متفق و متحد باشید، و از تفرقه بپرهیزید. پیغمبر فرمود: اصلاح میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزی که دین را محو میکند فساد و اختلاف است. ... ادامه👇 2 2 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 58 علی علیه السلام از این پیشامد که امید هرگونه حسن نیتی را در جبهه مخالف بکلی از بین میبرد و راهی برای حل مشکلات به وسیله مذاکرات باقی نمیگذاشت، سخت ناراحت شد. راه را منحصر به اعمال زور و دست بردن به اسلحه دید. در مقابل سپاه خویش آمد و خطابهای کوتاه، اما مهیج و شورانگیز، به این مضمون انشاء کرد: «اینان ستمگری آغاز کردند، در ستیزه را گشودند و با روش خصمانه شما را پذیره شدند. اینان مانند گرسنهای که غذا میطلبد، جنگ و خونریزی میطلبند. جلوی آب آشامیدنی را بر شما گرفتهاند. اکنون یکی از دو راه را باید انتخاب کنید، راه سومی نیست: یا تن به ذلت و محرومیت بدهید و همچنان تشنه بمانید، یا شمشیرها را از خون پلید اینان سیراب کنید تا خودتان از آب گوارا سیراب شوید. زنده بودن این است که غالب و فاتح باشید هر چند به بهای مردن تمام شود، و مردن این است که مغلوب و زیردست باشید هرچند زنده بمانید. همانا معاویه گروهی گمراه و بدبخت را گرد خویش جمع کرده و از جهالت و بیخبری آنها استفاده میکند، تا آنجا که آن بدبختها گلوهای خودشان را هدف تیر مرگ قرار دادهاند.» ادامه... 👇 1 2 محدثه حسنی 1403/3/20 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 228 «سوم یاد کردن خداست در همه حال، اما مقصودم از یاد کردن خدا این نیست که پیوسته سبحان الله و الحمد للَّه بگوید، مقصودم این است که شخص آنچنان باشد که تا با کار حرامی مواجه شد، یاد خدا که همواره در دلش هست جلو او را بگیرد.» استاد مطهری، داستان راستان، ج 2، ص228 0 6 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 102 آن دسته از مسلمانان که درباره شتر پیغمبر عقاید خاصی پیدا کرده بودند، از این پیشامد بسیار ناراحت شدند؛ خیلی خلاف انتظارشان بود. قیافه هاشان درهم شد. رسول اکرم به آنها فرمود: «اینکه ناراحتی ندارد، شتر من از همه شتران جلو میافتاد، به خود بالید و مغرور شد، پیش خود گفت من بالا دست ندارم. اما سنت الهی است که روی هر دستی دستی دیگر پیدا شود، و پس از هر فرازی نشیبی برسد، و هر غروری درهم شکسته شود.». به این ترتیب رسول اکرم، ضمن بیان حکمتی آموزنده، آنها را به اشتباهشان واقف ساخت[1] 0 2 نعیمه علیمددی 1403/12/11 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 27 همه مردم از سفید و سیاه، قرشی و غیرقرشی، عربی و عجمی در یک درجهاند، هیچکس بر دیگری برتری ندارد مگر به وسیله تقوا و طاعت. 0 8 مخلوق او🇵🇸🌱 1403/9/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 126 0 2 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 116 خیلی معذرت میخواهم، از امروز دیگر نمیتوانم از تو به عنوان مهمان پذیرایی کنم، زیرا پیغمبر اکرم فرموده است: «هرگاه دعوایی نزد قاضی مطرح است، قاضی حق ندارد یکی از متخاصمین را ضیافت کند، مگر آنکه هر دو طرف با هم در مهمانی حاضر باشند.»[1] وسائل، ج 3/ ص 395. 0 2 مخلوق او🇵🇸🌱 1403/9/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 66 0 2 سیده نرگس ژیان اخوان 1403/12/10 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 45 0 5 azardokht 1403/6/7 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 166 0 3 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 240 «از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب شنیدم که در جهنم مارها و عقربهایی است بس بزرگ. آن مار و عقربها مأمور گزیدن امیری هستند که با مردم به عدالت رفتار نمیکند.». 0 2 نعیمه علیمددی 1403/12/12 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 61 هرگز سختیها و بیچارگیهای خود را برای مردم تشریح نکن؛ اولین اثرش این است که وانمود میشود تو در میدان زندگی زمینخوردهای و از روزگار شکست یافتهای؛ در نظرها کوچک میشوی، شخصیت و احترامت از میان میرود. 0 8 azardokht 1403/6/5 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 25 0 3 مخلوق او🇵🇸🌱 1403/9/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 258 0 2 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 183 ای نوف! آن کس که خدا را دوست بدارد و هرچه را دوست میدارد به خاطر خدا دوست بدارد، چیزی را بر دوستی خدا ترجیح نمیدهد، و آن کس که هرچه را دشمن میدارد به خاطر خدا دشمن بدارد، از این دشمنی جز نیکی به او نخواهد رسید. هر گاه به این درجه رسیدید، حقایق ایمان را به کمال دریافتهاید. 0 1 نعیمه علیمددی 1403/12/12 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 102 سنت الهی است که روی هر دستی دستی دیگر پیدا شود، و پس از هر فرازی نشیبی برسد، و هر غروری درهم شکسته شود. 0 13 azardokht 1403/6/5 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 48 0 4 FaMoSa 1403/8/1 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 113 بر تو باد به راستی و درستی. آدم راست و درست شریک مال مردم است...»[1] ۱. سفینة البحار، جلد 2، ماده «عبد». 0 2 azardokht 1403/6/7 داستان راستان جلد 2 مرتضی مطهری 4.6 20 صفحۀ 217 0 3