بریدههای کتاب اسپارتاکوس autumngirl 1404/1/28 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 368 من هرگز فکر نمیکردم که بعد از مرگ اسپارتاکوس بتوانم لبخند به لب بیاورم . فکر میکردم که زندگی همیشه بیابانی بیآب و علف خواهد بود ؛ در حالی که او همیشه به من میگفت زندگی از تمام چیزهای دیگر مهمتر است. من آنوقت منظورش را درک نمیکردم، اما حالا میفهمم چه میگفت.حالا شادم؛ میخواهم بخندم. علتش را نمیدانم، ولی خوشحالم و میخواهم بخندم. 0 6 autumngirl 1404/1/25 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 279 آه از این که به سرزمین و مردمی که وی را گرامی میداشتند آن همه نزدیک و در عین حال از آزادی آن همه دور بود ... 0 3 autumngirl 1404/1/25 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 284 گلادیاتور ، باور کن در جهان چیزی بهتر از زندگی نیست ، این را ما میدانیم ، ما که غلامیم و جز زندگی چیزی نداریم میدانیم که چقدر پرارزش است. 0 3 autumngirl 1404/1/6 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 142 مرد سیاهپوست با اندوه پرسید : " اسپارتاکوس، آدم برای چه به دنیا میآید؟" " به دنیا میآید که زندگی کند " "همین؟" " این تنها جوابی است که این سوال دارد " 0 4 autumngirl 1404/1/6 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 145 زندگی جوابِ زندگی است . 0 4 autumngirl 1404/1/23 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 225 حافظه مایه شادی و اندوه انسان است . 0 4 autumngirl 1404/1/28 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 292 وارینیا گفت : وقتی زنی مردی را دوست داشته باشد خیلی چیزها درباره او میداند. 0 4 autumngirl 1404/1/28 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 287 زندگی خود ، راز زندگی است. 0 2 autumngirl 1404/1/28 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 368 همیشه وقتی او را میدید احساس شوق و شادی میکرد؛ مانند حلقه ای بود که شکافته باشد و هنگامی که اسپارتاکوس ظاهر میشد دو سر حلقه به هم میپیوست و حلقه کامل میشد . 0 5 autumngirl 1404/1/25 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 284 آدمی قدری نیرو ، اندکی امید و مایهای عشق دارد . اینها چیزهایی هستن که مثل بذر در وجود همه افشانده شدهاند. اما اگر انسان از دنیا ببرد و در خود و در عوالم درون غرقه شود این بذر میپوسد و به سرعت از بین میرود، آن وفت خدا به این انسان تیرهروز رحم کند، چون دیگر چیزی ندارد و در این صورت زندگی اصولا ارزش ندارد. از طرف دیگر آدم اگر این نیرو و امید و عشق و محبت را به دیگران ببخشد مایه این مواهب روز به روز افزایش مییابد و از حد در میگذرد و هیچ وقت نمیخشکد.آن وقت زندگی ارزش دارد. 1 3 autumngirl 1404/1/25 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 280 در این زمان بود که حصار محکمی به دور خویش کشید و خود را در پناه آن گرفت ، در این حصار ، علائم جوانی از چهرهاش محو گردید . 0 3 autumngirl 1404/1/24 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 270 اما بهترین چیز نیز با مرور زمان لطف خود را از دست میدهد؛ بهترین شراب هم وقتی زیاد مصرف شد دل را میزند. 0 3
بریدههای کتاب اسپارتاکوس autumngirl 1404/1/28 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 368 من هرگز فکر نمیکردم که بعد از مرگ اسپارتاکوس بتوانم لبخند به لب بیاورم . فکر میکردم که زندگی همیشه بیابانی بیآب و علف خواهد بود ؛ در حالی که او همیشه به من میگفت زندگی از تمام چیزهای دیگر مهمتر است. من آنوقت منظورش را درک نمیکردم، اما حالا میفهمم چه میگفت.حالا شادم؛ میخواهم بخندم. علتش را نمیدانم، ولی خوشحالم و میخواهم بخندم. 0 6 autumngirl 1404/1/25 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 279 آه از این که به سرزمین و مردمی که وی را گرامی میداشتند آن همه نزدیک و در عین حال از آزادی آن همه دور بود ... 0 3 autumngirl 1404/1/25 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 284 گلادیاتور ، باور کن در جهان چیزی بهتر از زندگی نیست ، این را ما میدانیم ، ما که غلامیم و جز زندگی چیزی نداریم میدانیم که چقدر پرارزش است. 0 3 autumngirl 1404/1/6 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 142 مرد سیاهپوست با اندوه پرسید : " اسپارتاکوس، آدم برای چه به دنیا میآید؟" " به دنیا میآید که زندگی کند " "همین؟" " این تنها جوابی است که این سوال دارد " 0 4 autumngirl 1404/1/6 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 145 زندگی جوابِ زندگی است . 0 4 autumngirl 1404/1/23 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 225 حافظه مایه شادی و اندوه انسان است . 0 4 autumngirl 1404/1/28 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 292 وارینیا گفت : وقتی زنی مردی را دوست داشته باشد خیلی چیزها درباره او میداند. 0 4 autumngirl 1404/1/28 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 287 زندگی خود ، راز زندگی است. 0 2 autumngirl 1404/1/28 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 368 همیشه وقتی او را میدید احساس شوق و شادی میکرد؛ مانند حلقه ای بود که شکافته باشد و هنگامی که اسپارتاکوس ظاهر میشد دو سر حلقه به هم میپیوست و حلقه کامل میشد . 0 5 autumngirl 1404/1/25 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 284 آدمی قدری نیرو ، اندکی امید و مایهای عشق دارد . اینها چیزهایی هستن که مثل بذر در وجود همه افشانده شدهاند. اما اگر انسان از دنیا ببرد و در خود و در عوالم درون غرقه شود این بذر میپوسد و به سرعت از بین میرود، آن وفت خدا به این انسان تیرهروز رحم کند، چون دیگر چیزی ندارد و در این صورت زندگی اصولا ارزش ندارد. از طرف دیگر آدم اگر این نیرو و امید و عشق و محبت را به دیگران ببخشد مایه این مواهب روز به روز افزایش مییابد و از حد در میگذرد و هیچ وقت نمیخشکد.آن وقت زندگی ارزش دارد. 1 3 autumngirl 1404/1/25 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 280 در این زمان بود که حصار محکمی به دور خویش کشید و خود را در پناه آن گرفت ، در این حصار ، علائم جوانی از چهرهاش محو گردید . 0 3 autumngirl 1404/1/24 اسپارتاکوس هوارد فاست 4.0 3 صفحۀ 270 اما بهترین چیز نیز با مرور زمان لطف خود را از دست میدهد؛ بهترین شراب هم وقتی زیاد مصرف شد دل را میزند. 0 3