بریدههای کتاب احضاریه 𝑺𝒎𝒖𝒅𝒈𝒆 𝒋𝒂𝒔𝒎𝒊𝒏𝒆🪐✨ 1403/7/24 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 157 معرفت سفر را به کسی میدهند که آب را نوشیده. 0 1 مژده ظهرابی دهدزی 1403/5/30 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 3 مژده ظهرابی دهدزی 1403/5/30 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 2 مغربی 1402/3/25 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 1 مغربی 1402/3/25 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 84 علی (ع) گفته بود اگر خوب باشی، که هستی، همین طبیعت رازهای پنهانش را به تو بیشتر از دیگران برخواهد نمایاند. 0 2 نرگس محمدی🌱 1403/1/13 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 66 0 4 𝑺𝒎𝒖𝒅𝒈𝒆 𝒋𝒂𝒔𝒎𝒊𝒏𝒆🪐✨ 1403/7/24 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 9 بوی عطر گل محمدی پخش بود. پس دارد نماز میخواند. یک شیشه عطر کوچک توی جانمازش داشت که چادر و مقنعهاش را به آن آغشته میکرد. مطمئنم متوجه حضورم نشد.اگر منع شرعی نداشت به او اقتدا میکردم. 0 0 مژده ظهرابی دهدزی 1403/5/30 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 2 راضیه محمدی 1404/4/15 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 141 گمان می کنم از شدت ضعف دچار مالیخولیا شدهام و به قول شما پزشکها گرفتار سندرم حاج ناصر شدهام و ویروسی در ذهن من به فحش فعال شده است که هر چه پیش تر میروم سلولهای بیشتری را از من در برمیگیرند. بفرما سروکله اش پیدا شد و این بار مشتی بادام ریخت توی مشتم و رفت. هیچ سؤالی نکرد. نپرسید «خوبی؟» نگفت «تصمیمت چیست؟»، عین فرفره رفت. چهارده تا بادام بود دستش را خواندم. حتما به نیت چهارده معصوم. میخورم. بسیار خب فحشت هم نمیدهم. چون اینجا نجف است و علی هست و آه... 0 0 راضیه محمدی 1404/4/15 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 143 در ذهنم اینها را ردیف کرده بودم به عارفه بگویم: عارفه جان، چقدر خوشحالم که مانع شدم بیایی. برادری کردم در حقت اذیت میشدی من اصلا منکر معنویت این سفر نیستم، اما حجمی چنین از بنی آدم و نبود امکانات یا کمبود امکانات قبول کن که آزار دهنده است. البته شاید برای من که عادتم را به سفر از دست دادهام سختیها بیشتر خود را نشان میدهند. دوست دارم با هم در وقتی دیگر که امکانات مناسبتر باشد، بیاییم و به زیارت امامها برویم. 0 1 راضیه محمدی 1404/4/15 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 162 دست بر شانه ام گذاشت فرمود: «اگر ما اهل بیت حسین با او همراه نمیبودیم دشمنش واقعه عاشورا را همان گونه تحریف میکرد که معاویه این اسیر آزاد شده وقایع دیگر مربوط به پدرم و برادرم حسن را تحریف کرده. است تو هم به همان دلیل این جایی که ما اینجاییم. ما اینجاییم تا حقیقت تکثیر شود.» 0 1 زهرا صفری 1404/6/3 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 197 «بهترین امان، امان حداوند است، زیرا کسی که در دنیا از او نهراسد، خداوند روز قیامت به او امان نخواهد داد، برای همین ما از خدا خوفش را در این دنیا میطلبیم تا موجب امانش در روز قیامت شویم…» 0 4 متین 1404/4/18 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 59 - کاش یک سر میآمدی اینجا. - لازم است؟ - دلم تنگ شده! - پس لازم است. 1 1 زهرا صفری 1404/6/4 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 199 «خدا همان قدر که کریم است، غیور هم هست.» 0 2 زهرا صفری 1404/5/11 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 66 صبح زود، يا بهتر است بگویم هنگام سحر لايه نفاق به شدت ضعيف است و دروغ گفتن و خود را پشت دیگری پنهان كردن سختتر از ساعات دیگر روز است. براى همين است كه دعا بيشتر اثر دارد! 0 0 زهرا صفری 1404/5/11 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 73 مىگفتهاند: «از اينجا كه رد مىشويم، غم دنيا ما را مىگیرد!» فاطمه میگفته: «غم دنيا نيست، بلكه آفت دنيايى شدن است!» 0 5 زهرا صفری 1404/5/21 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 128 من با ابرها مأنوس ترم تا با آفتاب. آفتاب را جز با عينک تيره نمىتوانم تحمل كنم، اما با ابرها رفيقم. يادم مىآيد اولين تجربه سفرم با هوابيما چقدر برايم هيجانانگیز بود وقتى ديدم بالاتر از ابرها حركت مىكنيم. و همان جا فهميدم ابرها چه نقش مهمى در معرفى آسمان دارند. وقتى نيستند، آسمان هم ديده نمىشود، اما وقتى به صورت حتى لكهاى پراکنده حضور دارند، چقدر در نمايش ابهت آسمان مؤثرند. 0 0 مژده ظهرابی دهدزی 1403/5/30 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 3 مغربی 1402/3/26 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 مبادا بترسید و احساس بی پناهی کنید که در این صورت خدا را نشناخته اید. 0 6 𝑺𝒎𝒖𝒅𝒈𝒆 𝒋𝒂𝒔𝒎𝒊𝒏𝒆🪐✨ 1403/7/24 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 99 0 0
بریدههای کتاب احضاریه 𝑺𝒎𝒖𝒅𝒈𝒆 𝒋𝒂𝒔𝒎𝒊𝒏𝒆🪐✨ 1403/7/24 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 157 معرفت سفر را به کسی میدهند که آب را نوشیده. 0 1 مژده ظهرابی دهدزی 1403/5/30 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 3 مژده ظهرابی دهدزی 1403/5/30 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 2 مغربی 1402/3/25 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 1 مغربی 1402/3/25 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 84 علی (ع) گفته بود اگر خوب باشی، که هستی، همین طبیعت رازهای پنهانش را به تو بیشتر از دیگران برخواهد نمایاند. 0 2 نرگس محمدی🌱 1403/1/13 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 66 0 4 𝑺𝒎𝒖𝒅𝒈𝒆 𝒋𝒂𝒔𝒎𝒊𝒏𝒆🪐✨ 1403/7/24 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 9 بوی عطر گل محمدی پخش بود. پس دارد نماز میخواند. یک شیشه عطر کوچک توی جانمازش داشت که چادر و مقنعهاش را به آن آغشته میکرد. مطمئنم متوجه حضورم نشد.اگر منع شرعی نداشت به او اقتدا میکردم. 0 0 مژده ظهرابی دهدزی 1403/5/30 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 2 راضیه محمدی 1404/4/15 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 141 گمان می کنم از شدت ضعف دچار مالیخولیا شدهام و به قول شما پزشکها گرفتار سندرم حاج ناصر شدهام و ویروسی در ذهن من به فحش فعال شده است که هر چه پیش تر میروم سلولهای بیشتری را از من در برمیگیرند. بفرما سروکله اش پیدا شد و این بار مشتی بادام ریخت توی مشتم و رفت. هیچ سؤالی نکرد. نپرسید «خوبی؟» نگفت «تصمیمت چیست؟»، عین فرفره رفت. چهارده تا بادام بود دستش را خواندم. حتما به نیت چهارده معصوم. میخورم. بسیار خب فحشت هم نمیدهم. چون اینجا نجف است و علی هست و آه... 0 0 راضیه محمدی 1404/4/15 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 143 در ذهنم اینها را ردیف کرده بودم به عارفه بگویم: عارفه جان، چقدر خوشحالم که مانع شدم بیایی. برادری کردم در حقت اذیت میشدی من اصلا منکر معنویت این سفر نیستم، اما حجمی چنین از بنی آدم و نبود امکانات یا کمبود امکانات قبول کن که آزار دهنده است. البته شاید برای من که عادتم را به سفر از دست دادهام سختیها بیشتر خود را نشان میدهند. دوست دارم با هم در وقتی دیگر که امکانات مناسبتر باشد، بیاییم و به زیارت امامها برویم. 0 1 راضیه محمدی 1404/4/15 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 162 دست بر شانه ام گذاشت فرمود: «اگر ما اهل بیت حسین با او همراه نمیبودیم دشمنش واقعه عاشورا را همان گونه تحریف میکرد که معاویه این اسیر آزاد شده وقایع دیگر مربوط به پدرم و برادرم حسن را تحریف کرده. است تو هم به همان دلیل این جایی که ما اینجاییم. ما اینجاییم تا حقیقت تکثیر شود.» 0 1 زهرا صفری 1404/6/3 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 197 «بهترین امان، امان حداوند است، زیرا کسی که در دنیا از او نهراسد، خداوند روز قیامت به او امان نخواهد داد، برای همین ما از خدا خوفش را در این دنیا میطلبیم تا موجب امانش در روز قیامت شویم…» 0 4 متین 1404/4/18 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 59 - کاش یک سر میآمدی اینجا. - لازم است؟ - دلم تنگ شده! - پس لازم است. 1 1 زهرا صفری 1404/6/4 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 199 «خدا همان قدر که کریم است، غیور هم هست.» 0 2 زهرا صفری 1404/5/11 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 66 صبح زود، يا بهتر است بگویم هنگام سحر لايه نفاق به شدت ضعيف است و دروغ گفتن و خود را پشت دیگری پنهان كردن سختتر از ساعات دیگر روز است. براى همين است كه دعا بيشتر اثر دارد! 0 0 زهرا صفری 1404/5/11 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 73 مىگفتهاند: «از اينجا كه رد مىشويم، غم دنيا ما را مىگیرد!» فاطمه میگفته: «غم دنيا نيست، بلكه آفت دنيايى شدن است!» 0 5 زهرا صفری 1404/5/21 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 128 من با ابرها مأنوس ترم تا با آفتاب. آفتاب را جز با عينک تيره نمىتوانم تحمل كنم، اما با ابرها رفيقم. يادم مىآيد اولين تجربه سفرم با هوابيما چقدر برايم هيجانانگیز بود وقتى ديدم بالاتر از ابرها حركت مىكنيم. و همان جا فهميدم ابرها چه نقش مهمى در معرفى آسمان دارند. وقتى نيستند، آسمان هم ديده نمىشود، اما وقتى به صورت حتى لكهاى پراکنده حضور دارند، چقدر در نمايش ابهت آسمان مؤثرند. 0 0 مژده ظهرابی دهدزی 1403/5/30 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 0 3 مغربی 1402/3/26 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 1 مبادا بترسید و احساس بی پناهی کنید که در این صورت خدا را نشناخته اید. 0 6 𝑺𝒎𝒖𝒅𝒈𝒆 𝒋𝒂𝒔𝒎𝒊𝒏𝒆🪐✨ 1403/7/24 احضاریه علی موذنی 3.2 46 صفحۀ 99 0 0