بریدههای کتاب امیر من مهران 1404/3/30 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 18 0 0 مهران 1404/3/30 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 19 0 0 یک دوست 1403/6/29 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 9 میشنید صدایی از جنینی که باردار بود: _انا عطشان.. منتهی الامال، ج1، ص337 0 1 فروغ شفیعی کیا 1402/12/15 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 14 1 12 نون.آر🌱 1404/3/11 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 43 گریه را دو وجه است: پیش از عاشورا و پس از آن. پیش از حسین و پس از حسین! آن که دلشورهی حسینی دارد، پیش از کربلا چشمه میشود چشمهایش... و همراه .... میشود با کاروان... او کربلایی است و منتظر ظهور.... نمینشیند، رزمنده است کنار امام جامعه، و با خون سرخش، راه سبز ظهور را باز میکند... گریهی بعد از کربلا، اما برای توایین است: سوزاندند با حرکت دیر هنگامشان... و دود شدند... 0 6 یک دوست 1403/6/29 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 7 وقتی در قلبت جاری میشود بی اختیار اشک در چشمانت حلقه می زند و آرام آرام شوقی همه وجودت را فرا میگرد. دلت آرامشش را از دست می دهد و به شور و غوغا می افتد و لبت زمزمه می گیرد :حسین حسین حسین 0 1 یک دوست 1403/6/29 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 7 انسان را از خاک آفرید، سپس از روح خودش در آن دمید. 0 1 فروغ شفیعی کیا 1402/12/15 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 12 0 15 محیصـــــا؛🇮🇷 1403/4/19 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 2 خواب بودم سخن عشق تو بیدارم کرد مست بودم تشر قهر تو هوشیارم کرد من که بودم همه جا ذره دور از نظری مهر صاحب نظران نقطهٔ پرگارم کرد... 0 0 محیصـــــا؛🇮🇷 1403/4/19 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 8 0 0 یک دوست 1403/6/29 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 8 در وجود محب حسین، ذره ای از خاک کربلا، قطره ای از آب فرات، نسیمی از عصر عاشورا جاری است که حرارت قلبش را خاموش نمیکند. 0 1
بریدههای کتاب امیر من مهران 1404/3/30 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 18 0 0 مهران 1404/3/30 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 19 0 0 یک دوست 1403/6/29 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 9 میشنید صدایی از جنینی که باردار بود: _انا عطشان.. منتهی الامال، ج1، ص337 0 1 فروغ شفیعی کیا 1402/12/15 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 14 1 12 نون.آر🌱 1404/3/11 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 43 گریه را دو وجه است: پیش از عاشورا و پس از آن. پیش از حسین و پس از حسین! آن که دلشورهی حسینی دارد، پیش از کربلا چشمه میشود چشمهایش... و همراه .... میشود با کاروان... او کربلایی است و منتظر ظهور.... نمینشیند، رزمنده است کنار امام جامعه، و با خون سرخش، راه سبز ظهور را باز میکند... گریهی بعد از کربلا، اما برای توایین است: سوزاندند با حرکت دیر هنگامشان... و دود شدند... 0 6 یک دوست 1403/6/29 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 7 وقتی در قلبت جاری میشود بی اختیار اشک در چشمانت حلقه می زند و آرام آرام شوقی همه وجودت را فرا میگرد. دلت آرامشش را از دست می دهد و به شور و غوغا می افتد و لبت زمزمه می گیرد :حسین حسین حسین 0 1 یک دوست 1403/6/29 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 7 انسان را از خاک آفرید، سپس از روح خودش در آن دمید. 0 1 فروغ شفیعی کیا 1402/12/15 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 12 0 15 محیصـــــا؛🇮🇷 1403/4/19 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 2 خواب بودم سخن عشق تو بیدارم کرد مست بودم تشر قهر تو هوشیارم کرد من که بودم همه جا ذره دور از نظری مهر صاحب نظران نقطهٔ پرگارم کرد... 0 0 محیصـــــا؛🇮🇷 1403/4/19 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 8 0 0 یک دوست 1403/6/29 امیر من نرجس شکوریان فرد 4.4 8 صفحۀ 8 در وجود محب حسین، ذره ای از خاک کربلا، قطره ای از آب فرات، نسیمی از عصر عاشورا جاری است که حرارت قلبش را خاموش نمیکند. 0 1