بریدههای کتاب قرنطینه Hoora nazemnia 1403/11/22 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 312 کرم نه ... اسمم آنیه 0 0 آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛ 1403/9/4 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 84 این ذات انسان است که آدم ها را به بهتر و بدتر تقسیم بندی می کنند . 1 78 نیلا 1403/8/4 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 82 (باید به خانوادم کنار رودخونه خبر بدین که کجا رفتم، بهشون بگین که مُردم و مرگ آرومی داشتم :) 0 6 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/12 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 109 مردم چیزی را کع نمیبینند فراموش میکنند 0 2 N.Z.Hajali 1403/12/4 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 30 از اینکه با خودم صادق باشم متنفر بودم :) 0 1 هانیه 1402/6/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 70 0 4 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/12 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 111 0 1 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/12 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 130 ما بع انتخلب خودمان زندانی بودیم 0 1 Sara 1403/4/29 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 185 اما مهم نبود چقدر تلاش کردم؛ هیچوقت نمیتوانستم دروغ های خودم را باور کنم. 0 16 Vanda ; ☆ 1403/5/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 166 گاهی از طرز کارکردن مغزم متنفر بودم؛ مثل آهنربا، فکرها و کارهای ممنوع را جذب میکرد. 0 3 هانیه 1402/6/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 12 بعضی وقتها دوستی این که کاری بکنی که به نفع دوستت باشه، حتی اگر این چیزی نباشه که اون خودش می خواد. 0 10 Vanda ; ☆ 1403/5/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 137 زیر لب گفتم:《چرا اونها اینقدر از ما متنفرن؟》 گفت:《چون ما رو نمیشناسن و ما اونها رو نمیشناسیم. متنفر بودن از چیزی که نمیشناسیش آسونه.》 0 4 Vanda ; ☆ 1403/4/30 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 34 بیشتر مردم دوستی من و ویول را به اندازهی وقتگذرانی اخیتاریِ یک آهو با یک گراز وحشی، بعید میدانستند. من و او هرکدام به یک چیز خاص معروف بودیم؛ همه میدانستند کدامیک از ما آهو است و کدام گراز. اغلب از ویول میپرسیدند چطور میتواند با من دوست باشد، انگار او فقط با من از روی لطف، خوب بود، یا شاید چون مادرم در عوضش بهش پول میداد. هیچکس نمیپرسید چرا من با ویول دوست هستم. انگار او فقط قرار بود با من مهربانی بکند. 0 5 Sara 1403/4/29 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 13 آن ها جهانی را میشناختند که از کتاب ها بیرون آمده بود، و ما جهانی را میشناختیم که در آن زندگی میکردیم. 0 13 Vanda ; ☆ 1403/5/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 171 این چیزی بود که دربارهی دوستم خیلی دوست داشتم. همان لحظهای که من را متقاعد کرد قوانین بیشتری را زیر پا نگذارم، خودش پیشنهاد میداد که عجله کنیم تا قانونهای دیگری را بشکنیم. 0 6 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/14 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 152 داشت خسته ام میکرد اما هم زمان قوی ترم نیز میکرد 0 1 Sara 1403/4/29 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 60 در واقع، او یکی از معدود افرادی بود که ظاهرا میتوانست من را همانطور که واقعا هستم، بفهمد. 0 16 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/14 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 157 من یکی از اهالی رودخونه م و به هیچکس به جز خودم خدمت نمیکنم 0 1 هانیه 1402/5/23 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 3 0 18 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/10 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 59 شاید این ذات انسان است که آدم ها را به بهتر و بد تر تقسیم بندی می کنند 0 1
بریدههای کتاب قرنطینه Hoora nazemnia 1403/11/22 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 312 کرم نه ... اسمم آنیه 0 0 آوایگمشدهدرورقهایفراموشی؛ 1403/9/4 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 84 این ذات انسان است که آدم ها را به بهتر و بدتر تقسیم بندی می کنند . 1 78 نیلا 1403/8/4 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 82 (باید به خانوادم کنار رودخونه خبر بدین که کجا رفتم، بهشون بگین که مُردم و مرگ آرومی داشتم :) 0 6 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/12 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 109 مردم چیزی را کع نمیبینند فراموش میکنند 0 2 N.Z.Hajali 1403/12/4 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 30 از اینکه با خودم صادق باشم متنفر بودم :) 0 1 هانیه 1402/6/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 70 0 4 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/12 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 111 0 1 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/12 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 130 ما بع انتخلب خودمان زندانی بودیم 0 1 Sara 1403/4/29 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 185 اما مهم نبود چقدر تلاش کردم؛ هیچوقت نمیتوانستم دروغ های خودم را باور کنم. 0 16 Vanda ; ☆ 1403/5/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 166 گاهی از طرز کارکردن مغزم متنفر بودم؛ مثل آهنربا، فکرها و کارهای ممنوع را جذب میکرد. 0 3 هانیه 1402/6/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 12 بعضی وقتها دوستی این که کاری بکنی که به نفع دوستت باشه، حتی اگر این چیزی نباشه که اون خودش می خواد. 0 10 Vanda ; ☆ 1403/5/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 137 زیر لب گفتم:《چرا اونها اینقدر از ما متنفرن؟》 گفت:《چون ما رو نمیشناسن و ما اونها رو نمیشناسیم. متنفر بودن از چیزی که نمیشناسیش آسونه.》 0 4 Vanda ; ☆ 1403/4/30 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 34 بیشتر مردم دوستی من و ویول را به اندازهی وقتگذرانی اخیتاریِ یک آهو با یک گراز وحشی، بعید میدانستند. من و او هرکدام به یک چیز خاص معروف بودیم؛ همه میدانستند کدامیک از ما آهو است و کدام گراز. اغلب از ویول میپرسیدند چطور میتواند با من دوست باشد، انگار او فقط با من از روی لطف، خوب بود، یا شاید چون مادرم در عوضش بهش پول میداد. هیچکس نمیپرسید چرا من با ویول دوست هستم. انگار او فقط قرار بود با من مهربانی بکند. 0 5 Sara 1403/4/29 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 13 آن ها جهانی را میشناختند که از کتاب ها بیرون آمده بود، و ما جهانی را میشناختیم که در آن زندگی میکردیم. 0 13 Vanda ; ☆ 1403/5/1 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 171 این چیزی بود که دربارهی دوستم خیلی دوست داشتم. همان لحظهای که من را متقاعد کرد قوانین بیشتری را زیر پا نگذارم، خودش پیشنهاد میداد که عجله کنیم تا قانونهای دیگری را بشکنیم. 0 6 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/14 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 152 داشت خسته ام میکرد اما هم زمان قوی ترم نیز میکرد 0 1 Sara 1403/4/29 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 60 در واقع، او یکی از معدود افرادی بود که ظاهرا میتوانست من را همانطور که واقعا هستم، بفهمد. 0 16 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/14 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 157 من یکی از اهالی رودخونه م و به هیچکس به جز خودم خدمت نمیکنم 0 1 هانیه 1402/5/23 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 3 0 18 ☆"ملکهٔ عذاداری"☆ 1403/5/10 قرنطینه جنیفرای. نیلسن 4.3 42 صفحۀ 59 شاید این ذات انسان است که آدم ها را به بهتر و بد تر تقسیم بندی می کنند 0 1