بریده‌های کتاب عشقی همانند گلبرگ های درحال سقوط

بعضی چیزها هستن که هیچ وقت تغییر نمی کنن...

یادت میاد؟ یه بار که موهات رو کوتاه کردم بهم گفتی: خیلی خوشحالم که عاشقت شدم. من هم خوشحالم. من هم خیلی خوشحالم که عاشقت شدم و عاشقت می‌مونم. برای همیشه. من همیشه عاشقت می‌مونم.

میساکی در عزای عشقی که دیگر هرگز مال او نمی‌شد و معشوقی که هرگز نمی‌توانست فراموشش کند، اشک می‌ریخت.

"درسته که برای عکاسی حرفه‌ای، استعداد و تکنیک مهمه. اما عکس‌ها شخصیت و روحیات عکاس رو هم به تصویر می‌کشن. به نظر من، مهم‌ترین چیز، قلب کسیه که عکس می‌گیره." "قلب کسی که عکس می‌گیره؟" "اون لحظه‌ای که شاتر رو فشار می‌دی، چه چیزی رو تصور می‌کنی؟ چه امیدی داری...؟ این همون چیزیه که به عکس روح می‌ده."

چی فکر می‌کردم؟ من برای چی زندگی می‌کنم؟ برای اینکه بدبختیم رو جلوی چشم بقیه نمایش بدم؟ احساس بدبختی دارم.

زندگی انسان میتواند در طی یک لحظه تغییر کند.حتی در بازه ی زمانی کوتاه بین قرمز و سبز شدن چراغ راهنما،یک نفر میتواند بی نهایت خوشحال شود.

مردم دلشون نمیخواد بعضی چیزها رو فراموش کنن اما بالاخره به موقعی فراموششون میکنن زمان میگذره و اون لحظه از بین میره. اما اگه یه عکس از اون لحظه داشته باشن میتونن اون لحظه رو واسه همیشه زنده نگه دارن و هیچ وقت فراموشش نکنن حس من به عکاسی اینه که می تونم لحظات ارزشمند به نفر رو ثبت کنم و همین باعث شد بخوام وارد این کار بشم.

باید برای رؤیاهات رنج بکشی!

احساس می‌کرد که می‌خواهد خودش را از دنیا پاک کند.

شکست فقط یه مانع موقت است و علی‌رغم تلخ بودنش، درس‌های ارزشمندی به انسان می‌دهد.

_داشتم فکر می‌کردم هر اتفاقی هم که بیفته مردم باز گرسنه میشن. _ هر اتفاقی که بیفته؟ _او گفت:《 آره حتی اگه توی محل کار یکی سرمون داد بزنه یا کارمون رو اشتباه انجام بدیم بازم گرسنه‌‌‌‌مون میشه.》

دوست داشته شدن اتفاق شگفت انگیزی است.

+فکر نمی‌کنی یکی خوشگل تر از من سر راهت قرار بگیره؟خیلی از دخترها از من خوشگل تر و بهترن.تو نباید موقعیت‌هات رو از دست بدی. -آره.شایدم تو درست بگی.ممکنه یه میلیون دختر بهتر از تو وجود داشته باشه.مطمئنم خیلی‌ها از تو خوشگل تر یا بامزه تر هستن.ولی...این مهم نیست.من تو رو دوست دارم.شاید ما فقط سه ماهه باهم دوستیم،اما برام مهم نیست که چندتا دختر بهتر از تو توی دنیا وجود دارن.عشق زندگی من تویی...

مردم اغلب می‌گویند که عاشق شدن در نگاه اول مانند صاعقه خوردن است اما در مورد هاروتو اینطور نبود، او انگار در خیابان به خدای رعد و برق برخورد کرده بود.

مردم اغلب می گویند که عاشق شدن در نگاه اول مانند 《صاعقه خوردن》است، اما در مورد هاروتو اینطور نبود. او انگار در خیابان به خدای رعد و برق برخورد کرده بود.

+من خیلی خاص نیستم. زیاد به من فکر نکن!من از اون دخترهایی ام که همه جا میتونی شبیه شون رو پیدا کنی. خیلی خوشگل نیستم، اصلاً شیک نیستم.اخلاقم مثل پیرمردهاست. عصبی ام. دوست دارم سر مردم داد بزنم و..... -اما تو همونی هستی که من میخوام

"دوربین یه چیز جادوییه." "جادویی؟" "احساس می‌کردم داره با قیچی دور منظره‌ها و لبخند آدم‌ها رو می‌بُره و اونا رو روی کاغذ ثبت می‌کنه. جادو بود دیگه!"

هاروتو احساس می‌کرد باید از پدر و مادر میساکی به خاطر به وجود آوردن او ممنون باشد.

گویی هزاران تکه شیشه در قلبش فرو رفته بودند.

عشق معمولا یه دوره زمانی داره.