بریدههای کتاب عاشقانه ها مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 328 من به شادی محتاجم، و به شادیِ تو، بیشک بیش از شادمانی خودم. 0 0 امیر محمد 1402/11/20 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 49 من، ایمان دارم که عشق، تنها تعلق است. عشق، وابستگی است. انحلالِ کاملِ فردی است در جمع. عشق، مجموعِ تخیلاتِ یک بیمار نیست. آنچه هر جدایی را تحمل پذیر میکند اندیشهی پایانِ آن جدایی ست. زندگی، تنهایی را نفی میکند، و عشق، بارورترینِ تمامِ میوههای زندگیست. 0 1 مهدیه میرزاپور 1404/3/5 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 54 0 0 زینب احرامیان 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 120 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 327 مگذار غم، سراسرِ سرزمین روحت را به تصرفِ خویش درآورَد. 0 0 امیر محمد 1403/8/14 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 117 0 0 امیر محمد 1403/8/28 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 175 چه دشوار است رویا را نوشتن. سرما، یخ را نمیشکند. ما سرمازدگان آرزویی جز شکستن یخ وجود دیگران را نداریم. مگر میشود؟ این است که افسرده میشویم، و باید از از افسردگی درآییم. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 330 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 323 عظیمترین دروازههای ابر شهرهای جهان را میتوان بست؛ اما دهانِ حقیر آن موجودی را که نتوانسته نیروهایش را در راستای تولید مفید یا در خدمت به ملت، میهن، فرهنگ، جامعه، و آرمان به کار گیرد، حتی برای لحظهیی نمیتوان بست. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 323 عزیزمن! یادت باشد، اضطرابِ تو، همهی چیزیست که تنگنظران، آرزومندِ آنند. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 328 غم، محصولِ نوع روابطیست که در جامعهی شهری ما و در جهان ما وجود دارد. نه؟ علیه محصول، علیه طبیعت، و علیه هر چیز که غم را سلطهگرانه و مستبدانه به پیش میرانَد، بر پا باش! 0 0 امیر محمد 1402/11/20 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 82 یک سنگ بر پیشانیِ سنگیِ کوه خورد. کوه خندید و سنگ شکست. یک روز کوه میشکند. خواهی دید. 0 2 komi 1403/5/5 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 258 اما نمی شود؛ نمی شود که با چیزی که به آن اعتقاد نداری کنار بیایی و باز هم کَسی باشی. آبرومند باشی. شریف باشی. چیزی باشی. می فهمی؟ حالا برو به کارهای روز جمعه ات بِرِس! 0 4 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 323 آیا میدانی با سازِ همگان رقصیدن، و آنگونه پای کوبیدن و گل افشاندن که همگان را خوش آید و تحسین همگان را برانگیزد، از ما چه چیز خواهد ساخت؟ عمیقا یک دلقک؛ یک دلقکِ درباریِ دردمندِ دلآزرده، که بر دارِ رفتارِ خویشتن آونگ است. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/3/3 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 40 0 3 komi 1403/5/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 181 هرگز انتظار ندارم مرا همان قدر دوست داشته باشی که دوستت دارم. این توقعی ست غیر منصفانه . من باید عاشق تو باشم در حد ممکنِ عشق ، و آرزومندِآن باشم که مرا بخواهی ـ هر قدر که می خواهی. 0 25 مهدیه میرزاپور 1404/3/5 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 50 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 328 عزیزمن! قایق کوچکِ دل به دست دریای پهناورِ اندوه مسپار! لااقل بادبانی برافراز، پارویی بزن، و برخلاف جهتِ باد، تقلایی کن! سختترین طوفان، مهمان دریاست نه صاحبخانه آن. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 322 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 328 زمانی که اندوه به عنوان یک مهاجمِ بدقصدِ سخت جان میآید نه یک شاعرِ تلطیف کنندهی روان، حق است که چنین مهاجمی را به رگبار خنده ببندی... 📚 چهل نامه کوتاه به همسرم ✍🏻 نادر ابراهیمی #کتاب_گردی 0 0
بریدههای کتاب عاشقانه ها مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 328 من به شادی محتاجم، و به شادیِ تو، بیشک بیش از شادمانی خودم. 0 0 امیر محمد 1402/11/20 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 49 من، ایمان دارم که عشق، تنها تعلق است. عشق، وابستگی است. انحلالِ کاملِ فردی است در جمع. عشق، مجموعِ تخیلاتِ یک بیمار نیست. آنچه هر جدایی را تحمل پذیر میکند اندیشهی پایانِ آن جدایی ست. زندگی، تنهایی را نفی میکند، و عشق، بارورترینِ تمامِ میوههای زندگیست. 0 1 مهدیه میرزاپور 1404/3/5 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 54 0 0 زینب احرامیان 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 120 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 327 مگذار غم، سراسرِ سرزمین روحت را به تصرفِ خویش درآورَد. 0 0 امیر محمد 1403/8/14 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 117 0 0 امیر محمد 1403/8/28 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 175 چه دشوار است رویا را نوشتن. سرما، یخ را نمیشکند. ما سرمازدگان آرزویی جز شکستن یخ وجود دیگران را نداریم. مگر میشود؟ این است که افسرده میشویم، و باید از از افسردگی درآییم. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 330 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 323 عظیمترین دروازههای ابر شهرهای جهان را میتوان بست؛ اما دهانِ حقیر آن موجودی را که نتوانسته نیروهایش را در راستای تولید مفید یا در خدمت به ملت، میهن، فرهنگ، جامعه، و آرمان به کار گیرد، حتی برای لحظهیی نمیتوان بست. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 323 عزیزمن! یادت باشد، اضطرابِ تو، همهی چیزیست که تنگنظران، آرزومندِ آنند. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 328 غم، محصولِ نوع روابطیست که در جامعهی شهری ما و در جهان ما وجود دارد. نه؟ علیه محصول، علیه طبیعت، و علیه هر چیز که غم را سلطهگرانه و مستبدانه به پیش میرانَد، بر پا باش! 0 0 امیر محمد 1402/11/20 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 82 یک سنگ بر پیشانیِ سنگیِ کوه خورد. کوه خندید و سنگ شکست. یک روز کوه میشکند. خواهی دید. 0 2 komi 1403/5/5 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 258 اما نمی شود؛ نمی شود که با چیزی که به آن اعتقاد نداری کنار بیایی و باز هم کَسی باشی. آبرومند باشی. شریف باشی. چیزی باشی. می فهمی؟ حالا برو به کارهای روز جمعه ات بِرِس! 0 4 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 323 آیا میدانی با سازِ همگان رقصیدن، و آنگونه پای کوبیدن و گل افشاندن که همگان را خوش آید و تحسین همگان را برانگیزد، از ما چه چیز خواهد ساخت؟ عمیقا یک دلقک؛ یک دلقکِ درباریِ دردمندِ دلآزرده، که بر دارِ رفتارِ خویشتن آونگ است. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/3/3 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 40 0 3 komi 1403/5/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 181 هرگز انتظار ندارم مرا همان قدر دوست داشته باشی که دوستت دارم. این توقعی ست غیر منصفانه . من باید عاشق تو باشم در حد ممکنِ عشق ، و آرزومندِآن باشم که مرا بخواهی ـ هر قدر که می خواهی. 0 25 مهدیه میرزاپور 1404/3/5 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 50 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 328 عزیزمن! قایق کوچکِ دل به دست دریای پهناورِ اندوه مسپار! لااقل بادبانی برافراز، پارویی بزن، و برخلاف جهتِ باد، تقلایی کن! سختترین طوفان، مهمان دریاست نه صاحبخانه آن. 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 322 0 0 مهدیه میرزاپور 1404/4/2 عاشقانه ها نادر ابراهیمی 4.5 4 صفحۀ 328 زمانی که اندوه به عنوان یک مهاجمِ بدقصدِ سخت جان میآید نه یک شاعرِ تلطیف کنندهی روان، حق است که چنین مهاجمی را به رگبار خنده ببندی... 📚 چهل نامه کوتاه به همسرم ✍🏻 نادر ابراهیمی #کتاب_گردی 0 0