بریده‌های کتاب مه زاد؛ چشمه ی معراج

وین اندیشید :هرکسی میتونه ادعای وفاداری کنه.اگه کسی یه قرار داد داره تا شرفش رو تضمین کنه، پس چه بهتر.وقتی که بهت خیانت می کنند،این غافلگیری رو تند وتلخ تر میکنه.

تیندویل یادآوری کرد: «آدمای خوب ممکنه پادشاهان افتضاحی باشن.» سیزد گفت: «اما آدمای بد نمی‌تونن پادشاهان خوبی باشن.»

این واژه ها را بر فولاد می‌نگارم، چرا که به هرچه بر فلز ننوشته باشد، اعتماد نتوان کرد...

وین نفس عمیقی کشید. «میدونی من عاشق چه چیزی هستم کاندرا؟» - نه بانو. «مه. قدرت. آزادی.»

زین دیوانگی را دلیلی موجه برای رفتارهای غیرعقلانی نمی‌دانست. بعضی از افراد کور بودند و برخی دیگر بداخلاق. بعضی‌ها هم صداهایی می‌شنیدند. در نهایت، هیچ فرقی نداشت. نقص‌ها و عیب‌ها شخصیت انسان را شکل نمی‌دهند؛ بلکه نحوه‌ی غلبه‌اش بر نقص‌هایش شخصیتش را می‌سازند.

درسته .میخوای مردمت باور کنن که میتونی ازشون محافظت کنی ؟خب ، یه پادشاه صرفا یه قانون گذار نیست . درعین حال ژنرال هم هست. وقتشه طوری عمل کنی که سزاوار مقامت باشی .

خطرناک ترین موضوع در زمینه تحقیق، اشتیاق شدید برای یافتن یک پاسخ معین است.