بریدههای کتاب سرقت: یاقوت های نفرین شده Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 249 « اون یکیش دست ماست. در ازای تحویل گرفتن تو معاملهش کردیم. » « ممنونم. » « ارزشش رو داشتی. » 0 5 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 249 «ما هیچ وقت مهم نبودیم. من توی بطن ماجرا بودم و خیلی زود فهمیدم براشون مهم نیستیم. هیچ وقت سرپرست موقت درست و حسابی نصیبم نشد. هر وقت در مورد چیزی شکایت میکردم ساکتم میکردن. حق حرف زدن نداشتم. ایزی رو ببین. چند سال طول کشید تا به حرف بیاد. با وجود اینکه تقریباً باهوش ترین آدم روی زمینه. » -داریوس- 0 1 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 281 همیش آهی کشید و گفت: «شما هم سربه راه شدین. فقدان وحشتناک یه مغز متفکر خلاف کار. شما بهترین گروهی بودین که تا حالا باهاشون کار کرده بودم.» مارچ گفت: «من آلفی نیستم.» 0 4 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 282 بدبختی سراغ همه میاد. بعضی ها تحملش میکنن و قویتر میشن. -افایکس- 0 5 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 208 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 124 « هر موقع حقیقت رو به من نشون دادی قبول میکنم. فرق من و تو اینه. » -مارچ- 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 165 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 25 « نمیتونم. » « به من نگاه کن. » اعتمادی که الان بینشان بود راحت به دست نیامده بود. 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 23 می دانست چرا مارچ این قدر ترسیده. مارچ با دو چشم خودش شاهد سقوط پدرش از پشت بام بود؛ صدای برخورد او با سنگ فرش را شنیده بود؛ حتی خون پدرش را هم دیده بود. موقع مردن دست مارچ توی دستش بوده. پشت بام جای محبوب مارچ نبود. 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 40 مارچ بالاخره یک روز میرفت سراغ آبی؛ به خاطر تمام کارهایی که کرده بود، ولی بیشتر به خاطر اینکه این نگاه سرد و خیره را در چشمهای جولز انداخته بود. از اینکه جولز بعضی وقت ها به جاهایی پناه میبرد که دست او بهش نمیرسید ترس به جانش می افتاد. 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 40 حتی شنیدن اسمش هم شبیه شنیدن صدای ناقوسی شکسته بود که آوای مرگ میداد. 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 47 چرا بزرگترها فکر میکنند مشکلاتشان خیلی جذاب است؟ 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 47 هیچ وقت به جمله ای که با بهت قول میدم شروع میشه اعتماد نکن. 0 5 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 47 « همه چی به نفع ماست. و من نفع رو وقتی یه پسربچهی کوچک بودی توی زمین مسابقه بهت یاد دادم. » -همیش تارشر- 0 5 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 49 « اول خبرهای بد که اگه قلبم از کار افتاد لااقل بیخبر نمیرم. » -همیش تارشر- 0 5
بریدههای کتاب سرقت: یاقوت های نفرین شده Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 249 « اون یکیش دست ماست. در ازای تحویل گرفتن تو معاملهش کردیم. » « ممنونم. » « ارزشش رو داشتی. » 0 5 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 249 «ما هیچ وقت مهم نبودیم. من توی بطن ماجرا بودم و خیلی زود فهمیدم براشون مهم نیستیم. هیچ وقت سرپرست موقت درست و حسابی نصیبم نشد. هر وقت در مورد چیزی شکایت میکردم ساکتم میکردن. حق حرف زدن نداشتم. ایزی رو ببین. چند سال طول کشید تا به حرف بیاد. با وجود اینکه تقریباً باهوش ترین آدم روی زمینه. » -داریوس- 0 1 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 281 همیش آهی کشید و گفت: «شما هم سربه راه شدین. فقدان وحشتناک یه مغز متفکر خلاف کار. شما بهترین گروهی بودین که تا حالا باهاشون کار کرده بودم.» مارچ گفت: «من آلفی نیستم.» 0 4 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 282 بدبختی سراغ همه میاد. بعضی ها تحملش میکنن و قویتر میشن. -افایکس- 0 5 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 208 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 124 « هر موقع حقیقت رو به من نشون دادی قبول میکنم. فرق من و تو اینه. » -مارچ- 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 165 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 25 « نمیتونم. » « به من نگاه کن. » اعتمادی که الان بینشان بود راحت به دست نیامده بود. 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 23 می دانست چرا مارچ این قدر ترسیده. مارچ با دو چشم خودش شاهد سقوط پدرش از پشت بام بود؛ صدای برخورد او با سنگ فرش را شنیده بود؛ حتی خون پدرش را هم دیده بود. موقع مردن دست مارچ توی دستش بوده. پشت بام جای محبوب مارچ نبود. 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 40 مارچ بالاخره یک روز میرفت سراغ آبی؛ به خاطر تمام کارهایی که کرده بود، ولی بیشتر به خاطر اینکه این نگاه سرد و خیره را در چشمهای جولز انداخته بود. از اینکه جولز بعضی وقت ها به جاهایی پناه میبرد که دست او بهش نمیرسید ترس به جانش می افتاد. 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 40 حتی شنیدن اسمش هم شبیه شنیدن صدای ناقوسی شکسته بود که آوای مرگ میداد. 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 47 چرا بزرگترها فکر میکنند مشکلاتشان خیلی جذاب است؟ 0 3 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 47 هیچ وقت به جمله ای که با بهت قول میدم شروع میشه اعتماد نکن. 0 5 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 47 « همه چی به نفع ماست. و من نفع رو وقتی یه پسربچهی کوچک بودی توی زمین مسابقه بهت یاد دادم. » -همیش تارشر- 0 5 Sh دیروز سرقت: یاقوت های نفرین شده جلد 2 جود واتسون 3.8 0 صفحۀ 49 « اول خبرهای بد که اگه قلبم از کار افتاد لااقل بیخبر نمیرم. » -همیش تارشر- 0 5