بریدهای از کتاب سرقت: یاقوت های نفرین شده اثر جود واتسون
دیروز
صفحۀ 25
« نمیتونم. » « به من نگاه کن. » اعتمادی که الان بینشان بود راحت به دست نیامده بود.
« نمیتونم. » « به من نگاه کن. » اعتمادی که الان بینشان بود راحت به دست نیامده بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.