بریدهای از کتاب سرقت: یاقوت های نفرین شده اثر جود واتسون
دیروز
صفحۀ 249
«ما هیچ وقت مهم نبودیم. من توی بطن ماجرا بودم و خیلی زود فهمیدم براشون مهم نیستیم. هیچ وقت سرپرست موقت درست و حسابی نصیبم نشد. هر وقت در مورد چیزی شکایت میکردم ساکتم میکردن. حق حرف زدن نداشتم. ایزی رو ببین. چند سال طول کشید تا به حرف بیاد. با وجود اینکه تقریباً باهوش ترین آدم روی زمینه. » -داریوس-
«ما هیچ وقت مهم نبودیم. من توی بطن ماجرا بودم و خیلی زود فهمیدم براشون مهم نیستیم. هیچ وقت سرپرست موقت درست و حسابی نصیبم نشد. هر وقت در مورد چیزی شکایت میکردم ساکتم میکردن. حق حرف زدن نداشتم. ایزی رو ببین. چند سال طول کشید تا به حرف بیاد. با وجود اینکه تقریباً باهوش ترین آدم روی زمینه. » -داریوس-
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.