بریدههای کتاب بانوی میزبان بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 68 اگر دلت تشنه عشق است، عشقی مثل عشق من نصیبت نمیشود، من دلم را، که از عشق یک تکه آتش است، به تو میدهم و همیشه مثل حالا دوستت میدارم. 0 2 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 31 آزادی از نون بهتره،؛از آب و آفتاب خوشتره. 0 36 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 108 آنجور زندگی کن که دلت میخواهد. گذشته را دور انداز... فراموش کن. 0 2 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 108 دختر میتواند راه خود را پیدا کند، و به نرمی و مهارت از میان خطرات بگذرد و آزادی خود را با زیرکی حفظ کند. 0 2 علیرضا وحدتی 1402/6/21 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 127 به یک آدم ضعیف آزادی بده، خودش آن آزادی را دستبسته برایت پس می آورد. 1 18 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 102 چه فایده دارد این زندگی با بار سنگین کینهای که عقبت میکشی؟ فقط زهرش در دلت میجوشد و فکرهای سیاه مغزت را ضایع میکند. این فکر بد حاصل غصه است و خودش غصه میآورد. دلت را صاف کن، کینهات را دور بینداز. 0 2 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 67 چرا برای درد یک نفر دیگر اشک میریزی؟ اشکهایت را نگهدار برای وقت ماتم خودت، وقتی تنها شدی! وقتی تنهایی خواست دلت را بشکند و کسی را نداشتی... 0 12 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 124 درد حضرت والا از کتاب خواندن زیاد است. سنگینی بار کتاب! حضرت والا بیش از اندازه دانشمند شده. ما دهاتیها در زبان روسی خودمان میگوییم از بس کتاب خوانده از مرز عقل گذشته، کمالاتش زیادی بالا رفته... 0 2 زهرا قاسمی (برقی) 1402/8/27 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 107 ابلیس زورمند است.راه گناه صاف و لغزان است. 0 12 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 69 این بار که باز غصه مرا از پا انداخت در دل خودت جایم بده. 0 1 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 108 درد تیغ خود را فقط برای دلهای استوار تیز میکند. 0 1 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 68 دلم میخواهد آزادی خودم را فدایت کنم چون اگر توانستی در دل کسی راه پیدا کنی لذت بزرگیست که کنیزش باشی... 0 3 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 127 اگر میخواهی زندگی به کامت باشد، نباید مخالفت کنی. مخالفت یه چیزی را درست نمیکند. 0 1 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 35 میگویند کتاب زیاد مخ آدم را معیوب میکند. تو خیلی دوست داری کتاب بخوانی؟ 0 0 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 107 ابلیس زورمند است. راه گناه صاف و لغزان است. 0 1 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 127 به یک آدم ضعیف آزادی بده، خودشان آزادی را دست بسته برایت پس میآورد. 0 1 نوید 1403/10/18 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 126 خُلق زن غار ته دریا نیست که پیبردن به راز های آن غیرممکن باشد. 0 0 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 126 ضعیف نباش! آدم که ضعیف بود تاب تنهایی ندارد. 0 29 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 133 وقتی دوست سادهای که شاید خواسته به سبب همین ساده دلیش دوستش میداریم ناگهان هوس کند در پوست بصیرت رود، دیگر چنگی به دل نمیزند. 0 1 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 103 خیلی تلخ است که آدم فقط گذشتهاش را نشخوار کند. گذشته مثل شرابی است که خوردهای! خوشبختی گذشته چه فایده دارد؟ مثل پوستین کهنه است. دور انداختنی است. 0 1
بریدههای کتاب بانوی میزبان بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 68 اگر دلت تشنه عشق است، عشقی مثل عشق من نصیبت نمیشود، من دلم را، که از عشق یک تکه آتش است، به تو میدهم و همیشه مثل حالا دوستت میدارم. 0 2 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 31 آزادی از نون بهتره،؛از آب و آفتاب خوشتره. 0 36 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 108 آنجور زندگی کن که دلت میخواهد. گذشته را دور انداز... فراموش کن. 0 2 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 108 دختر میتواند راه خود را پیدا کند، و به نرمی و مهارت از میان خطرات بگذرد و آزادی خود را با زیرکی حفظ کند. 0 2 علیرضا وحدتی 1402/6/21 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 127 به یک آدم ضعیف آزادی بده، خودش آن آزادی را دستبسته برایت پس می آورد. 1 18 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 102 چه فایده دارد این زندگی با بار سنگین کینهای که عقبت میکشی؟ فقط زهرش در دلت میجوشد و فکرهای سیاه مغزت را ضایع میکند. این فکر بد حاصل غصه است و خودش غصه میآورد. دلت را صاف کن، کینهات را دور بینداز. 0 2 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 67 چرا برای درد یک نفر دیگر اشک میریزی؟ اشکهایت را نگهدار برای وقت ماتم خودت، وقتی تنها شدی! وقتی تنهایی خواست دلت را بشکند و کسی را نداشتی... 0 12 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 124 درد حضرت والا از کتاب خواندن زیاد است. سنگینی بار کتاب! حضرت والا بیش از اندازه دانشمند شده. ما دهاتیها در زبان روسی خودمان میگوییم از بس کتاب خوانده از مرز عقل گذشته، کمالاتش زیادی بالا رفته... 0 2 زهرا قاسمی (برقی) 1402/8/27 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 107 ابلیس زورمند است.راه گناه صاف و لغزان است. 0 12 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 69 این بار که باز غصه مرا از پا انداخت در دل خودت جایم بده. 0 1 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 108 درد تیغ خود را فقط برای دلهای استوار تیز میکند. 0 1 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 68 دلم میخواهد آزادی خودم را فدایت کنم چون اگر توانستی در دل کسی راه پیدا کنی لذت بزرگیست که کنیزش باشی... 0 3 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 127 اگر میخواهی زندگی به کامت باشد، نباید مخالفت کنی. مخالفت یه چیزی را درست نمیکند. 0 1 بتول فته پور 1403/8/6 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 35 میگویند کتاب زیاد مخ آدم را معیوب میکند. تو خیلی دوست داری کتاب بخوانی؟ 0 0 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 107 ابلیس زورمند است. راه گناه صاف و لغزان است. 0 1 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 127 به یک آدم ضعیف آزادی بده، خودشان آزادی را دست بسته برایت پس میآورد. 0 1 نوید 1403/10/18 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 126 خُلق زن غار ته دریا نیست که پیبردن به راز های آن غیرممکن باشد. 0 0 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 126 ضعیف نباش! آدم که ضعیف بود تاب تنهایی ندارد. 0 29 بتول فته پور 1403/8/11 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 133 وقتی دوست سادهای که شاید خواسته به سبب همین ساده دلیش دوستش میداریم ناگهان هوس کند در پوست بصیرت رود، دیگر چنگی به دل نمیزند. 0 1 بتول فته پور 1403/8/10 بانوی میزبان فیودور داستایفسکی 3.1 18 صفحۀ 103 خیلی تلخ است که آدم فقط گذشتهاش را نشخوار کند. گذشته مثل شرابی است که خوردهای! خوشبختی گذشته چه فایده دارد؟ مثل پوستین کهنه است. دور انداختنی است. 0 1