بریده کتابهای میثم و شهر ترسهای ممنوعه مینا خالقی 1403/6/9 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 251 اگر به دنبال رستگاری هستید، غفلت و نادانی و بازیگوشی را کنار بگذارید و همیشه تلاش و کوشش کنید. مولا علی علیهالسلام 0 1 مینا خالقی 1403/6/8 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 127 ابراهیم بدون اینکه به من نگاه کند میگوید: ".... من از مولاعلی شنیدم که گفتن وقتی از چیزی میترسی، باهاش روبهرو شو؛ چون سختی فرار از اون چیز، خیلی بیشتر از روبهرو شدن با خود اونه." 1 0 مینا خالقی 1403/6/8 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 157 آدم صبور در آخر به پیروزی میرسد؛ حتی اگر زمانی طولانی بگذرد. 0 1 مریم افشاری، کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی 1402/6/23 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 27 _ میثم غروب خورشید را ببین. به پشت سرم نگاه می کنم. خورشید تا نیمه غروب کرده است؛ اما الان اصلا منظره ی جالبی برای من نیست. من در فکر اینم که از فردا چطور از بین این بچه ها دوست خوب برای خودم پیدا کنم. هر مسافری که به سر کوچه ی خودش می رسد، خداحافظی بلندی از شبیر و باقی می کند.... 0 3 مینا خالقی 1403/6/8 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 115 - مولا علی گفتن ارزش هرکس به اندازه همت و تلاش اونه. پس تو با این تلاش و همتت ارزش خودت رو بیشتر میکنی. فهميدی؟ 0 0 مینا خالقی 1403/6/8 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 148 ... فقط الکی ترسیدی. اصلا تو به اون نباختی که، تو به ترسات باختی! 0 0
بریده کتابهای میثم و شهر ترسهای ممنوعه مینا خالقی 1403/6/9 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 251 اگر به دنبال رستگاری هستید، غفلت و نادانی و بازیگوشی را کنار بگذارید و همیشه تلاش و کوشش کنید. مولا علی علیهالسلام 0 1 مینا خالقی 1403/6/8 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 127 ابراهیم بدون اینکه به من نگاه کند میگوید: ".... من از مولاعلی شنیدم که گفتن وقتی از چیزی میترسی، باهاش روبهرو شو؛ چون سختی فرار از اون چیز، خیلی بیشتر از روبهرو شدن با خود اونه." 1 0 مینا خالقی 1403/6/8 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 157 آدم صبور در آخر به پیروزی میرسد؛ حتی اگر زمانی طولانی بگذرد. 0 1 مریم افشاری، کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی 1402/6/23 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 27 _ میثم غروب خورشید را ببین. به پشت سرم نگاه می کنم. خورشید تا نیمه غروب کرده است؛ اما الان اصلا منظره ی جالبی برای من نیست. من در فکر اینم که از فردا چطور از بین این بچه ها دوست خوب برای خودم پیدا کنم. هر مسافری که به سر کوچه ی خودش می رسد، خداحافظی بلندی از شبیر و باقی می کند.... 0 3 مینا خالقی 1403/6/8 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 115 - مولا علی گفتن ارزش هرکس به اندازه همت و تلاش اونه. پس تو با این تلاش و همتت ارزش خودت رو بیشتر میکنی. فهميدی؟ 0 0 مینا خالقی 1403/6/8 میثم و شهر ترسهای ممنوعه مرضیه مولوی 4.3 13 صفحۀ 148 ... فقط الکی ترسیدی. اصلا تو به اون نباختی که، تو به ترسات باختی! 0 0