بریدههای کتاب برپا زکیه صلاحی پور 1402/4/12 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 1 یکی از اصول تربیتی: آن طوری که مخاطب می خواهد شروع کن و آن طوری که خودت می خواهی به پایان ببر. 1 15 عارفه 1403/1/6 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 151 اول همراه مخاطب شو و بعد تغییر جهت بده. 3 5 نرگس فلاح بردبار 1404/3/3 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 166 هنر ابزار بُرنده و پل لغزنده ای است. اگر در دست نا اهلش بیفتد او را زمین می زند. 0 0 نرگس فلاح بردبار 1404/3/3 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 160 بچه های مینی بوس دوم داشتند اواز می خواندند و دست می زدند. ترانه بدی هم نمی خواندند اما همین که من رفتم بالا ساکت شدند و صداهایشان قطع شد. تعجب کردم. گفتم:«چه شد؟ چرا نمیخوانید؟» هیچ کس جواب نداد جو اصلا خوب نبود. رفتم اخر مینی بوس و شروع کردم به خواندن و دست زدن. یکی از بچه ها گفت:«ا اقا، شما هم بلدید؟» خندیدم و گفتم:«بله، طوری که نیست.» کم کم یخ بچه ها باز شد و با من همراهی کردند 0 0 زهرا خرسندی 1403/3/11 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 123 یکی از اصول تربیتی میگوید:« آن طوری که مخاطب میخواهد شروع کن و آن طوری که خودت میخواهی به پایان ببر.» 7 12 نرگس فلاح بردبار 1404/3/3 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 160 متاسفانه ما مربی هایی داشتیم که تعصبی برخورد می کردند؛ با یقه های بسته، ریش های بلند و نوار اهنگران. از اول تا اخر سفر یا دعا بود یا سینه زنی، این برخورد دافعه ایجاد میکرد. بچه ها از سفر خسته می شدند و بهشان خوش نمیگذشت. من با این کار ها مخالف بودم 0 0 عارفه 1403/1/6 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 124 0 2
بریدههای کتاب برپا زکیه صلاحی پور 1402/4/12 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 1 یکی از اصول تربیتی: آن طوری که مخاطب می خواهد شروع کن و آن طوری که خودت می خواهی به پایان ببر. 1 15 عارفه 1403/1/6 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 151 اول همراه مخاطب شو و بعد تغییر جهت بده. 3 5 نرگس فلاح بردبار 1404/3/3 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 166 هنر ابزار بُرنده و پل لغزنده ای است. اگر در دست نا اهلش بیفتد او را زمین می زند. 0 0 نرگس فلاح بردبار 1404/3/3 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 160 بچه های مینی بوس دوم داشتند اواز می خواندند و دست می زدند. ترانه بدی هم نمی خواندند اما همین که من رفتم بالا ساکت شدند و صداهایشان قطع شد. تعجب کردم. گفتم:«چه شد؟ چرا نمیخوانید؟» هیچ کس جواب نداد جو اصلا خوب نبود. رفتم اخر مینی بوس و شروع کردم به خواندن و دست زدن. یکی از بچه ها گفت:«ا اقا، شما هم بلدید؟» خندیدم و گفتم:«بله، طوری که نیست.» کم کم یخ بچه ها باز شد و با من همراهی کردند 0 0 زهرا خرسندی 1403/3/11 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 123 یکی از اصول تربیتی میگوید:« آن طوری که مخاطب میخواهد شروع کن و آن طوری که خودت میخواهی به پایان ببر.» 7 12 نرگس فلاح بردبار 1404/3/3 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 160 متاسفانه ما مربی هایی داشتیم که تعصبی برخورد می کردند؛ با یقه های بسته، ریش های بلند و نوار اهنگران. از اول تا اخر سفر یا دعا بود یا سینه زنی، این برخورد دافعه ایجاد میکرد. بچه ها از سفر خسته می شدند و بهشان خوش نمیگذشت. من با این کار ها مخالف بودم 0 0 عارفه 1403/1/6 برپا سید مرتضی میرعزآبادی 4.3 11 صفحۀ 124 0 2