بریدههای کتاب مرد بلعیده شده K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 61 بچه که بودم چه تخیلی داشتم،چنان بی پروا به استقبال غیرعادی ترین چیز های دنیا می رفتم که حالا حتی یادش که می کنم،سرخ می شوم.(بزرگ که شدم) همه را دور ریختم و چسبیدم به (واقعیت های خشک و بی روح زندگی،فکر می کردم این طور بهتر است،🖤🥀 (چون به هر حال،بالغ شده بودم.)💜 0 3 فاطمه شاهواری 1403/11/17 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 49 ولی با دیدن چوب دلگرم میشوم. به چوب میگویم تو زمانی درخت بودی! من هم زمانی آدم بودم. 0 13 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 80 پس نامیرایی همین است؟ 🎨🌈هنرمند می میرد،ولی هنر می ماند؟ اگر این طور است که حالم ازش بهم می خورد.به چه دردی می خورد؟برود به جهنم.تف به این هنر!چه فایده ای به حال من دارد؟هیچی.هیچ حسی بهم نمی دهد. 0 13 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 76 هیچ وقت نتوانستم دور بیندازمش،ما به هم تعلق داشتیم،هر دو در گذر سال ها فرسوده شده بودیم.هر چه زمان می گذشت ما چیز های بیشتری را از دست می دادیم: یک روز مو،روز بعدش دندان.چشم ها کم سو می شوند،گوش ها نمی شنوند،پاها نیاز به استراحت دارند،مفصل ها مثل چوب به غژغژ می افتند؛موتور درون هم به پت پت می افتد.😊 کاری اش نمی شود کرد.روال طبیعت همین است،(ولی خب گاهی درد دارد.)🖤 0 3 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 79 یک روز (ازم نپرسید چه روزی،چون اینجا دوشنبه عین جمعه است،زمستان مثل تابستان،عید ها همه شبیه به هم) 0 2 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 70 آدم های زندگی من اگر فرار کنند،دیگر پیدا نمی شوند! 0 4 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 32 آدم که به همه ی آرزوهایش نمی رسد. 0 3 K@nashi 1403/12/13 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 110 (بابا) پس من باید بی پدر ادامه می دادم🥀 قبلاً برایم اتفاق افتاده بود همیشه در حال اتفاق افتادن است. هنوز هم جریحه دار می شوم.🖤 0 9 K@nashi 1403/12/13 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 125 افتخاری که نصیبم شده بیشتر باعث دردم شده،چون هیچ کس به جز خودم از آن آگاه نیست.🖤 0 7 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 55 امروز آسمان را کشیدم،مبادا از یادم برود.آن صفحه ی نیلگون را بر دیوار آویختم و اسمش را گذاشتم،پنجره.از آن جا به بیرون نگاه می کنم و می گویم روشنی آسمان را باش:)💙🌊🐋 0 3 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 65 در کشتارگاه فقط جان می گیرند،به کسی جان نمی دهند. 0 8 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 56 طوری کشیدمش که انگار جان داشت،چه اشکالی دارد؟🎨😌💛 0 3
بریدههای کتاب مرد بلعیده شده K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 61 بچه که بودم چه تخیلی داشتم،چنان بی پروا به استقبال غیرعادی ترین چیز های دنیا می رفتم که حالا حتی یادش که می کنم،سرخ می شوم.(بزرگ که شدم) همه را دور ریختم و چسبیدم به (واقعیت های خشک و بی روح زندگی،فکر می کردم این طور بهتر است،🖤🥀 (چون به هر حال،بالغ شده بودم.)💜 0 3 فاطمه شاهواری 1403/11/17 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 49 ولی با دیدن چوب دلگرم میشوم. به چوب میگویم تو زمانی درخت بودی! من هم زمانی آدم بودم. 0 13 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 80 پس نامیرایی همین است؟ 🎨🌈هنرمند می میرد،ولی هنر می ماند؟ اگر این طور است که حالم ازش بهم می خورد.به چه دردی می خورد؟برود به جهنم.تف به این هنر!چه فایده ای به حال من دارد؟هیچی.هیچ حسی بهم نمی دهد. 0 13 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 76 هیچ وقت نتوانستم دور بیندازمش،ما به هم تعلق داشتیم،هر دو در گذر سال ها فرسوده شده بودیم.هر چه زمان می گذشت ما چیز های بیشتری را از دست می دادیم: یک روز مو،روز بعدش دندان.چشم ها کم سو می شوند،گوش ها نمی شنوند،پاها نیاز به استراحت دارند،مفصل ها مثل چوب به غژغژ می افتند؛موتور درون هم به پت پت می افتد.😊 کاری اش نمی شود کرد.روال طبیعت همین است،(ولی خب گاهی درد دارد.)🖤 0 3 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 79 یک روز (ازم نپرسید چه روزی،چون اینجا دوشنبه عین جمعه است،زمستان مثل تابستان،عید ها همه شبیه به هم) 0 2 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 70 آدم های زندگی من اگر فرار کنند،دیگر پیدا نمی شوند! 0 4 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 32 آدم که به همه ی آرزوهایش نمی رسد. 0 3 K@nashi 1403/12/13 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 110 (بابا) پس من باید بی پدر ادامه می دادم🥀 قبلاً برایم اتفاق افتاده بود همیشه در حال اتفاق افتادن است. هنوز هم جریحه دار می شوم.🖤 0 9 K@nashi 1403/12/13 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 125 افتخاری که نصیبم شده بیشتر باعث دردم شده،چون هیچ کس به جز خودم از آن آگاه نیست.🖤 0 7 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 55 امروز آسمان را کشیدم،مبادا از یادم برود.آن صفحه ی نیلگون را بر دیوار آویختم و اسمش را گذاشتم،پنجره.از آن جا به بیرون نگاه می کنم و می گویم روشنی آسمان را باش:)💙🌊🐋 0 3 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 65 در کشتارگاه فقط جان می گیرند،به کسی جان نمی دهند. 0 8 K@nashi 1403/12/12 مرد بلعیده شده ادوارد کری 3.3 2 صفحۀ 56 طوری کشیدمش که انگار جان داشت،چه اشکالی دارد؟🎨😌💛 0 3