بریدهای از کتاب مرد بلعیده شده اثر ادوارد کری
1403/12/12
صفحۀ 61
بچه که بودم چه تخیلی داشتم،چنان بی پروا به استقبال غیرعادی ترین چیز های دنیا می رفتم که حالا حتی یادش که می کنم،سرخ می شوم.(بزرگ که شدم) همه را دور ریختم و چسبیدم به (واقعیت های خشک و بی روح زندگی،فکر می کردم این طور بهتر است،🖤🥀 (چون به هر حال،بالغ شده بودم.)💜
بچه که بودم چه تخیلی داشتم،چنان بی پروا به استقبال غیرعادی ترین چیز های دنیا می رفتم که حالا حتی یادش که می کنم،سرخ می شوم.(بزرگ که شدم) همه را دور ریختم و چسبیدم به (واقعیت های خشک و بی روح زندگی،فکر می کردم این طور بهتر است،🖤🥀 (چون به هر حال،بالغ شده بودم.)💜
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.