بریدههای کتاب ولفا ناجه نوروزی 1403/6/11 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 189 انگار معجزه ها فقط برای یک نفر اتفاق میافتند و فقط همان یک نفر میتواند ببیندشان بقیه هم از قبال آن خوشه چینی می.کنند برای همین است که عشق هم یک معجزه است؛ ناگهانی و ناغافل میپرد ،جلوات، فوت میکند توی صورتت و عقلت را از کار میاندازد از بین صدها نفر یکی را انتخاب میکند و چیزی را. نشانش میدهد که تا عمر ،دارد فراموشش نمیکند فقط هم بر یک نفر میتواند اثر کند، نه بر هر دو طرف برای همین است که عشق یک رابطهٔ دوطرفه نیست. همیشه یک نفر عاشق تر از دیگری است چون معجزه برای او اتفاق افتاده است و معشوق هر چقدر هم مجنون ،باشد خوشه چین معجزه عاشق است. عشق یکتاست، به یک نفر داده میشود و آن یک نفر فقط میتواند یک نفر را در دنیا دوست داشته باشد. 0 5 فآحُم 1404/4/30 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 37 در خواب همه چیز ممکن است،حتی شاید من بگویم دوستت دارم و تو بگویی من بیشتر. 0 0 نرگس حسینی 1403/11/14 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 25 عزیز من در میان جمع ما خارِ گلی بود که همه چاقو به دست از جانم میکندند. من هم در میان جمعیت آنها گرد و خاک لباسی بودم که هرکس از راه میرسید از تنش میتکاند. نه او خواسته بود خار باشد و نه من خواسته بودم خاکستر. نه آنها خوش داشتند ما را ببینند ، نه ما آنها را . دنیا هیچ وقت آن طور که میخواهیم پیش نخواهد رفت و گل فروشان هرگز نخواهند فهمید که چرا خارها به جان گلها چسبیدهاند. 0 2 زهره توکلی سراوانی 1403/5/21 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 43 هنر آن است که غم کسی را چقدر عاشق باشی. اصلاً غم اصالت ماست. ما با غمهایمان زندگی میکنیم. 0 5 مهنا 1404/3/28 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 43 اصلا من عاشق غمی شدم که توی چشمانش نشسته بود، و عاشق غم کسی شدن را خوب می دانم که یعنی چه. یعنی عاشق همهی او شدن. شادی و خنده را همه دوست دارند ، هنر آن است که غم کسی را چقدر عاشق باشی. اصلا غم اصالت ماست. ما با غمهایمان زندگی می کنیم. 0 3 نرگس حسینی 1403/11/17 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 43 اصلا من عاشق غمی شدم که توی چشمانش نشسته بود، و عاشق غم کسی شدن را خوب می دانم که یعنی چه. یعنی عاشق همهی او شدن. شادی و خنده را همه دوست دارند ، هنر آن است که غم کسی را چقدر عاشق باشی. اصلا غم اصالت ماست. ما با غمهایمان زندگی می کنیم. 0 1 نرگس حسینی 1403/11/21 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 140 خیلی از آدم ها منتظر نیمه گمشدهشان هستند. من حتی آدم هایی را دیدهام که برای معشوقهای که هنوز ندیدهاند گل خشک میکنند. شعر میخوانند ، هدیه میگیرند و منتظر میشوند. این انتظار خیلی قشنگ است. شاید این انتظار همان عشق باشد. میدانی چرا آنها منتظر میمانند؟ چون ایمان دارند که بالاخره یک روز به کسی میرسند که برایش ساخته شدهاند . من هم منتظر آن روزم... 0 1 بهار 1403/2/12 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 43 اصلا" من عاشق غمی شدم که توی چشمانش نشسته بود ،و عاشق غم کسی شدن را خوب می دانم که یعنی چه.یعنی عاشق همه ی او شدن. شادی و خنده را همه دوست دارند ،هنر آن است که غم کسی را چقدر عاشق باشی. 0 10 ناجه نوروزی 1403/6/11 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 293 عاشقانی که از عقل بگذرند به معشوقشان نمی رسند. 1 17
بریدههای کتاب ولفا ناجه نوروزی 1403/6/11 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 189 انگار معجزه ها فقط برای یک نفر اتفاق میافتند و فقط همان یک نفر میتواند ببیندشان بقیه هم از قبال آن خوشه چینی می.کنند برای همین است که عشق هم یک معجزه است؛ ناگهانی و ناغافل میپرد ،جلوات، فوت میکند توی صورتت و عقلت را از کار میاندازد از بین صدها نفر یکی را انتخاب میکند و چیزی را. نشانش میدهد که تا عمر ،دارد فراموشش نمیکند فقط هم بر یک نفر میتواند اثر کند، نه بر هر دو طرف برای همین است که عشق یک رابطهٔ دوطرفه نیست. همیشه یک نفر عاشق تر از دیگری است چون معجزه برای او اتفاق افتاده است و معشوق هر چقدر هم مجنون ،باشد خوشه چین معجزه عاشق است. عشق یکتاست، به یک نفر داده میشود و آن یک نفر فقط میتواند یک نفر را در دنیا دوست داشته باشد. 0 5 فآحُم 1404/4/30 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 37 در خواب همه چیز ممکن است،حتی شاید من بگویم دوستت دارم و تو بگویی من بیشتر. 0 0 نرگس حسینی 1403/11/14 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 25 عزیز من در میان جمع ما خارِ گلی بود که همه چاقو به دست از جانم میکندند. من هم در میان جمعیت آنها گرد و خاک لباسی بودم که هرکس از راه میرسید از تنش میتکاند. نه او خواسته بود خار باشد و نه من خواسته بودم خاکستر. نه آنها خوش داشتند ما را ببینند ، نه ما آنها را . دنیا هیچ وقت آن طور که میخواهیم پیش نخواهد رفت و گل فروشان هرگز نخواهند فهمید که چرا خارها به جان گلها چسبیدهاند. 0 2 زهره توکلی سراوانی 1403/5/21 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 43 هنر آن است که غم کسی را چقدر عاشق باشی. اصلاً غم اصالت ماست. ما با غمهایمان زندگی میکنیم. 0 5 مهنا 1404/3/28 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 43 اصلا من عاشق غمی شدم که توی چشمانش نشسته بود، و عاشق غم کسی شدن را خوب می دانم که یعنی چه. یعنی عاشق همهی او شدن. شادی و خنده را همه دوست دارند ، هنر آن است که غم کسی را چقدر عاشق باشی. اصلا غم اصالت ماست. ما با غمهایمان زندگی می کنیم. 0 3 نرگس حسینی 1403/11/17 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 43 اصلا من عاشق غمی شدم که توی چشمانش نشسته بود، و عاشق غم کسی شدن را خوب می دانم که یعنی چه. یعنی عاشق همهی او شدن. شادی و خنده را همه دوست دارند ، هنر آن است که غم کسی را چقدر عاشق باشی. اصلا غم اصالت ماست. ما با غمهایمان زندگی می کنیم. 0 1 نرگس حسینی 1403/11/21 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 140 خیلی از آدم ها منتظر نیمه گمشدهشان هستند. من حتی آدم هایی را دیدهام که برای معشوقهای که هنوز ندیدهاند گل خشک میکنند. شعر میخوانند ، هدیه میگیرند و منتظر میشوند. این انتظار خیلی قشنگ است. شاید این انتظار همان عشق باشد. میدانی چرا آنها منتظر میمانند؟ چون ایمان دارند که بالاخره یک روز به کسی میرسند که برایش ساخته شدهاند . من هم منتظر آن روزم... 0 1 بهار 1403/2/12 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 43 اصلا" من عاشق غمی شدم که توی چشمانش نشسته بود ،و عاشق غم کسی شدن را خوب می دانم که یعنی چه.یعنی عاشق همه ی او شدن. شادی و خنده را همه دوست دارند ،هنر آن است که غم کسی را چقدر عاشق باشی. 0 10 ناجه نوروزی 1403/6/11 ولفا پگاه صراف 4.3 7 صفحۀ 293 عاشقانی که از عقل بگذرند به معشوقشان نمی رسند. 1 17