بریده کتابهای تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 136 نکته قابل تأمل در خصوص رفتار دکتر مصدق این است که پس از تصویب طرح توسعه مجلس، «غلامحسین رحیمیان»، نماینده چپ گرای مجلس (به تلافی محروم شدن شوروی از امتیاز نفت و جهت محروم کردن انگلیس ها) ماده واحده ای را جهت لغو قرارداد اعطای امتیاز نفت جنوب به انگلیس مطرح کرده و خطاب به مصدق گفت: شما که آن طرح مفید را پیشنهاد کردید و تصویب شد، اکنون باید اول کسی باشید که این طرح را امضاء می کنید، اما مصدق از امضای طرح (که باعث محرومیت دولت انگلستان میشد) خودداری ورزید. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 90 «آخوند زاده، نویسنده ای است که در قفقاز قلم می زده و مداح روس و سرهنگ دولت تزاری بوده و مأموریت های سیاسی داشته..... او می گفته است که نجات ایران در این است که خط عربی را رها کند، مردم دعا نخوانند و به دوران قبل از اسلام برگردند اما این حرف ها بهانه است، زیرا عمده سفارش و مطلب آخوند زاده این است که به طرف غرب بروند... آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی، در بیان ناسیونالیستشان یک پوسته و قشر از افکار کوچه و بازار سو غربی را گرفتند و روی این قشر را قشر دیگری کشیدند و به عبارت دیگر، قشر تعصبات قومی و قبیله ای را پوشش قشر آداب فرنگستانی قرار دادند... آخوند زاده مأمور امپراطور روس بود و در ظاهر خیلی به حال ایران دل می سوزاند و دایه مهربانتر از مادر و کاسه داغتر از آش بود و حرف های بسیار سطحی می زد... اصلاً تجدد ما با این سطحیت آغاز شد.» 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 169 احمد شاملو با حفظ پز دموکراتیک و مستقل خود، از برنامه رادیویی صبح برای نوجوانان دربارۀ شعر و شاعری سخن می گوید، در مطبوعات رسمی کشور مورد ارج و قرب و احترام قرار می گیرد و قلم می زند، همراه جمعی از روشنفکران به دیدار «شهبانو» شتافته و دست وی را می بوسد و با هواپیمای اختصاصی فرح و به خرج او، جهت درمان پزشکی به خارج اعزام می گردد. اخوان ثالث، باز هم با حفظ پز استقلال و وجهه دموکراتیک خود برای شاه مدیحه سرایی می کند و در تلویزیون، برنامه ((درودی، سرودی، بدرود)) اجرا می کند. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 108 دولت انگلستان، با پایان یافتن جنگ جهانی اول، بنا به چند دلیل، تصمیم به انجام کودتا در ایران و به روی کار آوردن یک دولت دست نشانده و متمرکز گرفت: ۱. به دلیل هزینه سنگین حضور نظامی انگلیس در ایران که دولت انگلیس پس از جنگ، قادر به تقبل و تحمل آن نبود. ۲. نیاز شدیدی که استعمار انگلیس به ایجاد یک دولت متمرکز و دست نشانده و نیرومند، جهت سرکوبی جنبشهای مردمی و نهضتهای منطقه ای و بومی و مقابله با نفوذ کمونیسم و از همه مهمتر، ترویج مدرنیسم احساس می کرد و این دولت مرکزی به ظاهر مستقل، طبعاً نیاز به حضور گسترده نظامی بریتانیا و هزینه شدید حفظ و نگهداری نیرو را مرتفع می ساخت. ٣. یک دولت مدرنیست به اصطلاح مستقل، به خوبی می توانست ایران را به بازاری جهت مصرف کالاهای انگلیسی تبدیل نماید و امکانات معدنی و مواد اولیه و به ویژه نفت ایران را در معرض تاراج استعمار پیر قرار دهد. ۴. یک دولت به ظاهر مستقل، طبعاً با حساسیت ها و مخالفت های کمتری (در مقایسه با حضور افراد ارتش بیگانه و اشغال مستقیم کشور) از طرف مردم رو به رو می شد و وعده ها و شعارهای دروغین آن تا مدتی می توانست در مردم آرامش و انتظار و امید به آینده ایجاد کرده و سبب کاهش حدت و شدت اوضاع بحرانی گردد. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/9 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 48 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 79 یکی از مورخین منورالفکر معاصر در این باره می نویسد: ((مستشار الدوله، رساله یک کلمه را در سال ۱۲۸۷ قمری در پاریس نوشت. این کتاب در حقیقت، ترجمه ی قانون اساسی فرانسه است و او برای آنکه از حدت مطالب آن بکاهد، دست به حیله ای زد و قوانین اساسی فرانسه را با آیات قرآن و احادیث اسلامی مقایسه و منطبق نمود... مستشار الدوله در تبریز با لیبرالیسم انگلیسی و در روسیه با افکار و آثار سوسیالیست ها آشنایی یافت... بیشترین تغذیه سیاسی او از مکتب اصالت فرد INDIVIDUALISME فرانسوی و فردگرایی وابسته به آن بود. بدین معنی که رساله ی یک کلمه، ترجمه ی قانون اساسی فرانسه است و قانون اساسی ((کنوانسیون)) و نیز اعلامیه حقوق بشر خود زائیده آثار فیلسوفان فرانسوی و وابسته به این دو مکتب، مثل روسو و منتسکیو است. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 127 خانم آن لمبتون، همان کسی است که با تألیف کتب مختلف در زمینه تاریخ اجتماعی ایران پس از اسلام، درصدد القاء تحليل ها و آراء مغرضانه و ماتریالیستی در مورد تاریخ و فرهنگ دوره اسلامی بود. بسیاری از آثار این جاسوس انگلیسی تا امروز نیز، به عنوان منابع معتبر، در بررسی تاریخ ایران دوره اسلامی، مورد استفاده روشنفکران ایرانی قرار می گیرد. (این نکته امری روشن و بدیهی است که آرا و قضاوتهای هدایت شده یک جاسوس سرسپرده بین المللی به هیچ روی نمیتواند منبع معتبری جهت بررسی تاریخ و حیات اجتماعی یک ملت باشد.) 0 2 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 65 چرا می گوییم عقل روشنفکری ایران، عین بی عقلی و بی خردی است؟ به این دلیل که جریان روشنفکری در ایران، محصول طبیعی سیر تاریخی ایران نبود، بلکه بالذات و به گونه ای جوهری، حیاتی مصنوعی و به اصطلاح ((تزریقی))(تزریق شده از خارج) داشت، این حیات تزریقی، بدان صبغه ای تقلیدی بخشید اما منورالفکری ایران، هرگز از حدود تقلید سطحی خارج نشد و در باطن تفکر غربی سهیم و شریک نگردید(که اگر شده بود، غرب زدگی ما نیز، در مراتبی عمیق تر محقق می شد) از این رو، جریان روشنفکری ایران (که عین مدرنسیم و غرب زدگی بود) تنها در ظواهر و سطحیات و نزاع های ایدئولوژیک و مراتب نازل عقل غربی با آن سهیم شد و در حقیقت از عقل جدید تکنیکی (عقل دكارتی) نیز بهره جدی ای نبرد؛ بدین سان روشنفکری ایران، نه تجسم خرد برتر ولایی و الهی و ماورایی دینی بود و نه نماینده تام و تمام عقل فلسفی و دکارتی بلکه تنها با برخی شعائر و ظواهر سطحی ایدئولوژی های غربی و نحله های سفسطی متأخر غربی آشنا شده بود و به دنبال آن راه افتاده بود. از این رو جوهر و باطن آن تفکر نبوده و نیست بلکه هیاهو، شعار و ایدئولوژی و سطحیت و دلالی و فرقه بازی و جاسوسی است. این بهترین دلیل حقارت ذاتی و وجودی و تاریخی روشنفکری سطحی و تقلیدی ایران است. نشانه آن هم همین بس نطفه ی روشنفکری، ایران در انجمن ها و لژهای ماسونی و در کوران یک که تهاجم استيلاجویانه استعماری بسته شد و چهره های سرشناس آن بیش از آن که کوچکترین نسبتی با تفکر داشته باشند، جاسوس و فراماسونر بوده اند. (بنگرید به ملکم خان، آخوند زاده، تقی زاده، فروغی، منوچهر اقبال و دیگران.) 0 6 سجاد علی پور 1403/6/9 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 22 ((متفکرین روشنگری (اولین روشنفکران تاریخ بشری) ستیز با دین و تعالیم آسمانی را جوهر جهان بینی روشنگری می دانستند.)) 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 125 حسین فردوست، ارتشبد سابق رژیم پهلوی می نویسد: «محمدرضا را انگلیسی ها به تخت نشاندند و واسطه آن با «ترات»، مسئول اطلاعات سفارت انگلیس در تهران، من بودم... به تخت نشاندن محمدرضا توسط انگلیسی ها به دستگاه اطلاعات انگلیس و در همکاری با دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و شوروی به طور کامل ارتباط داشت.» 0 0 سجاد علی پور 1403/6/9 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 22 0 0 سجاد علی پور 1403/6/9 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 33 0 0 سجاد علی پور 1403/6/8 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 18 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 61 او[میرزا ملکم خان] مدافع و مبلغ سرسخت دادن امتیاز به بیگانگان است و فقط می گوید، دقت کنیم که امتیاز را به اشخاص معتبر بدهیم نه هر بی سر و پایی: ((امتیاز را باید به اشخاص معتبر داد: یکی از بدبختی های ایران این شد که به اشخاص بی سر و پا امتیاز دادیم... کمپانی ها بدون امتیازات دولتی به ایران نخواهند آمد دولت ایران باید هر قدر که بتواند به کمپانی های خارجی امتیاز بدهد... بدگمانی و احتراز ما از کمپانی های خارجه تا امروز دلیل بی علمی و سدآبادی ایران بود... ایران باید خیلی متشکر و خوشوقت باشد که کمپانی های خارجه با احتمال بسیار مبهم، سرمایه مادی و علمی خود را بیاورند صرف آبادی ایران نمایند.)) 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 110 کودتای سیاه ۱۲۹۹ به اعتراف خود رضاخان، یک کودتای انگلیسی و استعماری بود: ((مصدق می گوید: سردار سپه( رضاخان) رئيس الوزراى وقت ، در منزل من با حضور مشیرالدوله و مستوفی الممالک و تقی زاده و علاء اظهار کرد مرا انگلیس آورد.)) 0 0
بریده کتابهای تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 136 نکته قابل تأمل در خصوص رفتار دکتر مصدق این است که پس از تصویب طرح توسعه مجلس، «غلامحسین رحیمیان»، نماینده چپ گرای مجلس (به تلافی محروم شدن شوروی از امتیاز نفت و جهت محروم کردن انگلیس ها) ماده واحده ای را جهت لغو قرارداد اعطای امتیاز نفت جنوب به انگلیس مطرح کرده و خطاب به مصدق گفت: شما که آن طرح مفید را پیشنهاد کردید و تصویب شد، اکنون باید اول کسی باشید که این طرح را امضاء می کنید، اما مصدق از امضای طرح (که باعث محرومیت دولت انگلستان میشد) خودداری ورزید. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 90 «آخوند زاده، نویسنده ای است که در قفقاز قلم می زده و مداح روس و سرهنگ دولت تزاری بوده و مأموریت های سیاسی داشته..... او می گفته است که نجات ایران در این است که خط عربی را رها کند، مردم دعا نخوانند و به دوران قبل از اسلام برگردند اما این حرف ها بهانه است، زیرا عمده سفارش و مطلب آخوند زاده این است که به طرف غرب بروند... آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی، در بیان ناسیونالیستشان یک پوسته و قشر از افکار کوچه و بازار سو غربی را گرفتند و روی این قشر را قشر دیگری کشیدند و به عبارت دیگر، قشر تعصبات قومی و قبیله ای را پوشش قشر آداب فرنگستانی قرار دادند... آخوند زاده مأمور امپراطور روس بود و در ظاهر خیلی به حال ایران دل می سوزاند و دایه مهربانتر از مادر و کاسه داغتر از آش بود و حرف های بسیار سطحی می زد... اصلاً تجدد ما با این سطحیت آغاز شد.» 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 169 احمد شاملو با حفظ پز دموکراتیک و مستقل خود، از برنامه رادیویی صبح برای نوجوانان دربارۀ شعر و شاعری سخن می گوید، در مطبوعات رسمی کشور مورد ارج و قرب و احترام قرار می گیرد و قلم می زند، همراه جمعی از روشنفکران به دیدار «شهبانو» شتافته و دست وی را می بوسد و با هواپیمای اختصاصی فرح و به خرج او، جهت درمان پزشکی به خارج اعزام می گردد. اخوان ثالث، باز هم با حفظ پز استقلال و وجهه دموکراتیک خود برای شاه مدیحه سرایی می کند و در تلویزیون، برنامه ((درودی، سرودی، بدرود)) اجرا می کند. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 108 دولت انگلستان، با پایان یافتن جنگ جهانی اول، بنا به چند دلیل، تصمیم به انجام کودتا در ایران و به روی کار آوردن یک دولت دست نشانده و متمرکز گرفت: ۱. به دلیل هزینه سنگین حضور نظامی انگلیس در ایران که دولت انگلیس پس از جنگ، قادر به تقبل و تحمل آن نبود. ۲. نیاز شدیدی که استعمار انگلیس به ایجاد یک دولت متمرکز و دست نشانده و نیرومند، جهت سرکوبی جنبشهای مردمی و نهضتهای منطقه ای و بومی و مقابله با نفوذ کمونیسم و از همه مهمتر، ترویج مدرنیسم احساس می کرد و این دولت مرکزی به ظاهر مستقل، طبعاً نیاز به حضور گسترده نظامی بریتانیا و هزینه شدید حفظ و نگهداری نیرو را مرتفع می ساخت. ٣. یک دولت مدرنیست به اصطلاح مستقل، به خوبی می توانست ایران را به بازاری جهت مصرف کالاهای انگلیسی تبدیل نماید و امکانات معدنی و مواد اولیه و به ویژه نفت ایران را در معرض تاراج استعمار پیر قرار دهد. ۴. یک دولت به ظاهر مستقل، طبعاً با حساسیت ها و مخالفت های کمتری (در مقایسه با حضور افراد ارتش بیگانه و اشغال مستقیم کشور) از طرف مردم رو به رو می شد و وعده ها و شعارهای دروغین آن تا مدتی می توانست در مردم آرامش و انتظار و امید به آینده ایجاد کرده و سبب کاهش حدت و شدت اوضاع بحرانی گردد. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/9 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 48 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 79 یکی از مورخین منورالفکر معاصر در این باره می نویسد: ((مستشار الدوله، رساله یک کلمه را در سال ۱۲۸۷ قمری در پاریس نوشت. این کتاب در حقیقت، ترجمه ی قانون اساسی فرانسه است و او برای آنکه از حدت مطالب آن بکاهد، دست به حیله ای زد و قوانین اساسی فرانسه را با آیات قرآن و احادیث اسلامی مقایسه و منطبق نمود... مستشار الدوله در تبریز با لیبرالیسم انگلیسی و در روسیه با افکار و آثار سوسیالیست ها آشنایی یافت... بیشترین تغذیه سیاسی او از مکتب اصالت فرد INDIVIDUALISME فرانسوی و فردگرایی وابسته به آن بود. بدین معنی که رساله ی یک کلمه، ترجمه ی قانون اساسی فرانسه است و قانون اساسی ((کنوانسیون)) و نیز اعلامیه حقوق بشر خود زائیده آثار فیلسوفان فرانسوی و وابسته به این دو مکتب، مثل روسو و منتسکیو است. 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 127 خانم آن لمبتون، همان کسی است که با تألیف کتب مختلف در زمینه تاریخ اجتماعی ایران پس از اسلام، درصدد القاء تحليل ها و آراء مغرضانه و ماتریالیستی در مورد تاریخ و فرهنگ دوره اسلامی بود. بسیاری از آثار این جاسوس انگلیسی تا امروز نیز، به عنوان منابع معتبر، در بررسی تاریخ ایران دوره اسلامی، مورد استفاده روشنفکران ایرانی قرار می گیرد. (این نکته امری روشن و بدیهی است که آرا و قضاوتهای هدایت شده یک جاسوس سرسپرده بین المللی به هیچ روی نمیتواند منبع معتبری جهت بررسی تاریخ و حیات اجتماعی یک ملت باشد.) 0 2 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 65 چرا می گوییم عقل روشنفکری ایران، عین بی عقلی و بی خردی است؟ به این دلیل که جریان روشنفکری در ایران، محصول طبیعی سیر تاریخی ایران نبود، بلکه بالذات و به گونه ای جوهری، حیاتی مصنوعی و به اصطلاح ((تزریقی))(تزریق شده از خارج) داشت، این حیات تزریقی، بدان صبغه ای تقلیدی بخشید اما منورالفکری ایران، هرگز از حدود تقلید سطحی خارج نشد و در باطن تفکر غربی سهیم و شریک نگردید(که اگر شده بود، غرب زدگی ما نیز، در مراتبی عمیق تر محقق می شد) از این رو، جریان روشنفکری ایران (که عین مدرنسیم و غرب زدگی بود) تنها در ظواهر و سطحیات و نزاع های ایدئولوژیک و مراتب نازل عقل غربی با آن سهیم شد و در حقیقت از عقل جدید تکنیکی (عقل دكارتی) نیز بهره جدی ای نبرد؛ بدین سان روشنفکری ایران، نه تجسم خرد برتر ولایی و الهی و ماورایی دینی بود و نه نماینده تام و تمام عقل فلسفی و دکارتی بلکه تنها با برخی شعائر و ظواهر سطحی ایدئولوژی های غربی و نحله های سفسطی متأخر غربی آشنا شده بود و به دنبال آن راه افتاده بود. از این رو جوهر و باطن آن تفکر نبوده و نیست بلکه هیاهو، شعار و ایدئولوژی و سطحیت و دلالی و فرقه بازی و جاسوسی است. این بهترین دلیل حقارت ذاتی و وجودی و تاریخی روشنفکری سطحی و تقلیدی ایران است. نشانه آن هم همین بس نطفه ی روشنفکری، ایران در انجمن ها و لژهای ماسونی و در کوران یک که تهاجم استيلاجویانه استعماری بسته شد و چهره های سرشناس آن بیش از آن که کوچکترین نسبتی با تفکر داشته باشند، جاسوس و فراماسونر بوده اند. (بنگرید به ملکم خان، آخوند زاده، تقی زاده، فروغی، منوچهر اقبال و دیگران.) 0 6 سجاد علی پور 1403/6/9 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 22 ((متفکرین روشنگری (اولین روشنفکران تاریخ بشری) ستیز با دین و تعالیم آسمانی را جوهر جهان بینی روشنگری می دانستند.)) 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 125 حسین فردوست، ارتشبد سابق رژیم پهلوی می نویسد: «محمدرضا را انگلیسی ها به تخت نشاندند و واسطه آن با «ترات»، مسئول اطلاعات سفارت انگلیس در تهران، من بودم... به تخت نشاندن محمدرضا توسط انگلیسی ها به دستگاه اطلاعات انگلیس و در همکاری با دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و شوروی به طور کامل ارتباط داشت.» 0 0 سجاد علی پور 1403/6/9 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 22 0 0 سجاد علی پور 1403/6/9 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 33 0 0 سجاد علی پور 1403/6/8 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 18 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 61 او[میرزا ملکم خان] مدافع و مبلغ سرسخت دادن امتیاز به بیگانگان است و فقط می گوید، دقت کنیم که امتیاز را به اشخاص معتبر بدهیم نه هر بی سر و پایی: ((امتیاز را باید به اشخاص معتبر داد: یکی از بدبختی های ایران این شد که به اشخاص بی سر و پا امتیاز دادیم... کمپانی ها بدون امتیازات دولتی به ایران نخواهند آمد دولت ایران باید هر قدر که بتواند به کمپانی های خارجی امتیاز بدهد... بدگمانی و احتراز ما از کمپانی های خارجه تا امروز دلیل بی علمی و سدآبادی ایران بود... ایران باید خیلی متشکر و خوشوقت باشد که کمپانی های خارجه با احتمال بسیار مبهم، سرمایه مادی و علمی خود را بیاورند صرف آبادی ایران نمایند.)) 0 0 سجاد علی پور 1403/6/10 تاملاتی درباره جریان "روشنفکری" در ایران شهریار زرشناس 4.0 0 صفحۀ 110 کودتای سیاه ۱۲۹۹ به اعتراف خود رضاخان، یک کودتای انگلیسی و استعماری بود: ((مصدق می گوید: سردار سپه( رضاخان) رئيس الوزراى وقت ، در منزل من با حضور مشیرالدوله و مستوفی الممالک و تقی زاده و علاء اظهار کرد مرا انگلیس آورد.)) 0 0