بریده کتابهای زندگی در پیش رو مهران م 1402/10/28 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 59 0 4 زهره عالیپور 1403/2/29 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 16 این یهودی، زن خوبی بود اما بالأخره خوبی هم اندازه داشت. 1 8 نرگس عابدی 1403/8/7 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 51 آدمها بیش از هرچیزی به زندگی چسبیدهاند و شنیدن این حرف وقتی بامزه میشود که به تمام چیزهای قشنگی که در این دنیا هست فکر کنیم. 0 3 زینب 1403/5/8 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 57 - وقتی میترسم، خودم را اینجا قایم میکنم. + رزا خانم ترس از چی؟ - مومو، ترسیدن دلیل نمیخواهد. 0 4 سارا علیمردانی 1402/2/16 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 12 0 1 زهره عالیپور 1403/2/31 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 1 آقای هامیل میگفت که ترس مطمئنترین متحد ماست و بدون آن خدا میداند چه بر سرمان میآید. 1 4 MARYAM DANESHVAR 1403/11/24 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 50 0 2 زهره عالیپور 1403/2/17 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 11 _ آقای هامیل، آیا بدون عشق میشود زندگی کرد؟ گفت: «بله» بعد، انگار که خجالت کشیده باشد، سرش را پایین انداخت. 0 17 محمدرضا زاهدی 1403/10/9 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 90 در زندگی باید برای همه چیز تاوان پس داد. 1 0 زهرا عشقی مُعز 1403/10/11 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 220 دیگر نفس نمی کشد اما به حال من فرقی نمی کرد. بدون نفس کشیدن هم دوستش داشتم. 0 0 محمد رضاییپور 1402/11/5 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 107 اما کشتن را خیلی نمیپسندیدم، برعکسش را ترجیح میدهم. نه، چیزی که دوست دارم، این است که کسی بشوم مثل ویکتور هوگو. آقای هامیل میگوید با کلمات میشود همه کار کرد، بیآنکه کسی را به کشتن بدهی. به وقتش خواهیم دید. آقای هامیل میگوید کلمات از هرچیزی قویترند. اگر عقیده مرا بخواهید، میگویم اگر جوانکها تفنگ به دست دارند به خاطر این است که وقتی بچه بودهام کسی بهشان محل نگذاشته؛ نه کسی آنها را دیده و نه کسی آنها را شناخته. بچههای اینجوری آنقدر زیادند که مردم متوجهشان نمیشوند. حتا هستند بچههایی که مجبور میشوند از گرسنگی بمیرند تا کسی بهشان توجهی بکند. 0 1 نیک 1402/12/24 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 22 اگر چیزی را خوب بلد باشم، همین دویدن است. بدون دویدن، در زندگی هیچ کاری نمیشود کرد. 0 16 ☆ ثنــــا ☆ 1403/6/9 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 50 در درونم چیزی اتفاق افتاده بود و بدترین چیزها همیشه در درون آدم اتفاق میافتد . اگر اتفاق در بیرون بیفتد ، مثل وقتی که اردنگی میخوریم میشود زد به چاک . اما از درون غیر ممکن است . 0 1 محمد رضاییپور 1402/10/5 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 88 آقای هامیل میگوید که بشریت ویرگولی است در کتاب قطور زندگی و وقتی پیرمردی چنین حرف چرندی میزند دیگر واقعا نمیدانم من چه میتوانم اضافه کنم. بشریت فقط یک ویرگول نیست، چون وقتی رزا خانم با آن چشمان جهودیاش مرا نگاه میکنند نه تنها ویرگول نیست، بلکه حتی تمام کتاب قطور زندگی است، و من علاقهای به دیدنش ندارم. 0 10 زهره عالیپور 1403/3/1 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 71 فکر میکنم آدم برای زندگی کردن باید از زمان جوانی دست به کار شود، چون بعدا تمام ارزشهایش را از دست میدهد و هیچکس هم در حقش لطفی نمیکند. 0 4 زهره عالیپور 1403/2/31 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 67 چیزی که همیشه برایم عجیب بوده این است که اصولا اشک در برنامهی خلقت پیشبینی شده. یعنی آدم بناست گریه کند. باید پیش بینی شده باشد. واقعا که هیچ سازنده محترمی همچین کاری نمیکند. 0 2 محمدرضا زاهدی 1403/10/5 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 50 آدمها بیش از هر چیزی به زندگی چسبیدهاند و شنیدن این حرف وقتی بامزه میشود که به تمام چیزهای قشنگی که در این دنیا هست فکر کنی. 1 23 زهره عالیپور 1403/3/13 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 180 _ میترسم. + میدانم رزا خانم و همین میرساند که شما حسابی زندهاید. 0 9 محمد رضاییپور 1402/10/3 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 78 اما من میل چندانی به خوشحالی نداشتم. زندگی را ترجیح میدادم. اینجور خوشبختی آشغال است، آبِ زیرِ کاه است. 1 8 علی 1402/7/9 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 1 فکر میکنم این گناهکارانند که شبها راحت میخوابند، چون چیزی حالیشان نیست و برعکس، بیگناهان نمیتوانند حتی یک لحظه چشم روی هم بگذارند، چون نگران همه چیز هستند. اگر غیر از این بود، بیگناه نمیشدند. 0 8
بریده کتابهای زندگی در پیش رو مهران م 1402/10/28 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 59 0 4 زهره عالیپور 1403/2/29 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 16 این یهودی، زن خوبی بود اما بالأخره خوبی هم اندازه داشت. 1 8 نرگس عابدی 1403/8/7 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 51 آدمها بیش از هرچیزی به زندگی چسبیدهاند و شنیدن این حرف وقتی بامزه میشود که به تمام چیزهای قشنگی که در این دنیا هست فکر کنیم. 0 3 زینب 1403/5/8 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 57 - وقتی میترسم، خودم را اینجا قایم میکنم. + رزا خانم ترس از چی؟ - مومو، ترسیدن دلیل نمیخواهد. 0 4 سارا علیمردانی 1402/2/16 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 12 0 1 زهره عالیپور 1403/2/31 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 1 آقای هامیل میگفت که ترس مطمئنترین متحد ماست و بدون آن خدا میداند چه بر سرمان میآید. 1 4 MARYAM DANESHVAR 1403/11/24 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 50 0 2 زهره عالیپور 1403/2/17 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 11 _ آقای هامیل، آیا بدون عشق میشود زندگی کرد؟ گفت: «بله» بعد، انگار که خجالت کشیده باشد، سرش را پایین انداخت. 0 17 محمدرضا زاهدی 1403/10/9 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 90 در زندگی باید برای همه چیز تاوان پس داد. 1 0 زهرا عشقی مُعز 1403/10/11 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 220 دیگر نفس نمی کشد اما به حال من فرقی نمی کرد. بدون نفس کشیدن هم دوستش داشتم. 0 0 محمد رضاییپور 1402/11/5 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 107 اما کشتن را خیلی نمیپسندیدم، برعکسش را ترجیح میدهم. نه، چیزی که دوست دارم، این است که کسی بشوم مثل ویکتور هوگو. آقای هامیل میگوید با کلمات میشود همه کار کرد، بیآنکه کسی را به کشتن بدهی. به وقتش خواهیم دید. آقای هامیل میگوید کلمات از هرچیزی قویترند. اگر عقیده مرا بخواهید، میگویم اگر جوانکها تفنگ به دست دارند به خاطر این است که وقتی بچه بودهام کسی بهشان محل نگذاشته؛ نه کسی آنها را دیده و نه کسی آنها را شناخته. بچههای اینجوری آنقدر زیادند که مردم متوجهشان نمیشوند. حتا هستند بچههایی که مجبور میشوند از گرسنگی بمیرند تا کسی بهشان توجهی بکند. 0 1 نیک 1402/12/24 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 22 اگر چیزی را خوب بلد باشم، همین دویدن است. بدون دویدن، در زندگی هیچ کاری نمیشود کرد. 0 16 ☆ ثنــــا ☆ 1403/6/9 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 50 در درونم چیزی اتفاق افتاده بود و بدترین چیزها همیشه در درون آدم اتفاق میافتد . اگر اتفاق در بیرون بیفتد ، مثل وقتی که اردنگی میخوریم میشود زد به چاک . اما از درون غیر ممکن است . 0 1 محمد رضاییپور 1402/10/5 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 88 آقای هامیل میگوید که بشریت ویرگولی است در کتاب قطور زندگی و وقتی پیرمردی چنین حرف چرندی میزند دیگر واقعا نمیدانم من چه میتوانم اضافه کنم. بشریت فقط یک ویرگول نیست، چون وقتی رزا خانم با آن چشمان جهودیاش مرا نگاه میکنند نه تنها ویرگول نیست، بلکه حتی تمام کتاب قطور زندگی است، و من علاقهای به دیدنش ندارم. 0 10 زهره عالیپور 1403/3/1 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 71 فکر میکنم آدم برای زندگی کردن باید از زمان جوانی دست به کار شود، چون بعدا تمام ارزشهایش را از دست میدهد و هیچکس هم در حقش لطفی نمیکند. 0 4 زهره عالیپور 1403/2/31 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 67 چیزی که همیشه برایم عجیب بوده این است که اصولا اشک در برنامهی خلقت پیشبینی شده. یعنی آدم بناست گریه کند. باید پیش بینی شده باشد. واقعا که هیچ سازنده محترمی همچین کاری نمیکند. 0 2 محمدرضا زاهدی 1403/10/5 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 50 آدمها بیش از هر چیزی به زندگی چسبیدهاند و شنیدن این حرف وقتی بامزه میشود که به تمام چیزهای قشنگی که در این دنیا هست فکر کنی. 1 23 زهره عالیپور 1403/3/13 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 180 _ میترسم. + میدانم رزا خانم و همین میرساند که شما حسابی زندهاید. 0 9 محمد رضاییپور 1402/10/3 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 78 اما من میل چندانی به خوشحالی نداشتم. زندگی را ترجیح میدادم. اینجور خوشبختی آشغال است، آبِ زیرِ کاه است. 1 8 علی 1402/7/9 زندگی در پیش رو رومن گاری 3.9 53 صفحۀ 1 فکر میکنم این گناهکارانند که شبها راحت میخوابند، چون چیزی حالیشان نیست و برعکس، بیگناهان نمیتوانند حتی یک لحظه چشم روی هم بگذارند، چون نگران همه چیز هستند. اگر غیر از این بود، بیگناه نمیشدند. 0 8