Kimia

Kimia

@kimia23
عضویت

فروردین 1404

70 دنبال شده

57 دنبال کننده

یادداشت‌ها

Kimia

Kimia

1404/5/24

        این کتاب یک شاهکار است!
یادداشت نوشتن درباره‌ چنین کتابی که اینقدر عجیب خوب است، واقعا برایم سخت می‌شود.

استونر در نهایت سادگی، عمقی حیرت‌انگیز دارد. از آن دست رمان‌هایی که آدم را وادار می‌کند تا مدت‌ها به روابط، شخصیت‌ها و حتی زندگی خودش فکر کند.

کتابی بسیار غمگین است، آن‌قدر که خواندن بخش‌های پایانی کتاب برایم آسان نبود، از فرط اندوهی که در دل روایت نشسته است. اما درست در همین غم است که زیبایی‌اش شکل می‌گیرد. شخصیت‌پردازی، چنان عمیق است که گاهی فراموش می‌کنی با یک داستان طرفی، نه با زندگی واقعی.

لذت خواندنش را واقعاً نمی‌توانم توصیف کنم؛ تجربه‌ای است هم‌زمان آزاردهنده و لذت‌بخش؛ آزار از رنج و تنهایی شخصیت‌ها، و لذت از روایت صادقانه‌ی جان ویلیامز و نثر روان کتاب.

این کتاب را تحسین می‌کنم، و همین‌طور نویسنده‌اش را، که با آرامش و بی‌ادعا، روایتی چنین عمیق و ماندگار خلق کرده است. مطمئنم بارها به استونر بازخواهم گشت.

شاید مهم‌ترین پرسش در پایان کتاب این باشد: آیا استونر یک قهرمان است یا انسانی شکست‌خورده؟ پاسخش آسان نیست. شاید هم قرار نیست آسان باشد. شاید تنها پرسشی که در آخر باقی می‌ماند همان پرسش چالش‌براگیز در پایان کتاب باشد: « چه انتظاری داشتی؟»
      

5

Kimia

Kimia

1404/5/10

        داستانش آرومه، اما پر از فکر و حس! 
زن‌ها تو این داستان، خاطراتی از گذشته خودشون رو بازگو میکنن و تا حدودی با خودشون و زندگیشون روبه میشن. نه با هیاهو، با سکوت.

تو این رمان، شخصیت‌ها پر از احساسات، فکرها، ترس‌ها و حسرت‌هایی هستن که نه گفته میشن،نه فریاد زده میشن. فقط در ذهن و رفتارهای ظریف جاری‌ان. احساسات زبان خاموشی دارن ولی کاملا برای خواننده ملموس هستن.

برای من، این فضا خیلی آشنا بود.
اقلیمی که در زندگی آدم‌ها بسیار تاثیرگذاره.
جایی که زن‌ها یاد می‌گیرن احساسات‌شون رو کنترل کنن و کمتر از دلشون حرف بزنن؛ این شکل زندگی غریبه نیست. فرهنگ سکوت، وقار اجباری، و خجالت از بیان درونیات، باعث می‌شه خیلی چیزها بیان نشه و هیچ‌وقت فرصت زندگی پیدا نکنه. حسرتِ تصمیم‌های نگرفته، حرف‌های نزده، راه‌های نرفته. اینا دقیقاً همون نشونه‌های یک زندگی نزیسته‌ یا «زندگی‌ای که می‌تونست باشه، ولی نشد» هستن.

مسافر داستان  اما، کسیه که خلاف جریان حرکت می‌کنه. اون از جایی میاد (سوئد)، که ابراز احساسات و انتخاب فردی تابو نیست، و توی کل داستان، حضورش یه جور آینه‌ست برای زنی که سال‌ها خودش رو سانسور کرده. 

وفی تو این رمان، با ظرافت خاصی، روابط خانوادگی، نقش زنان و خیلی چیزهای دیگه رو به چالش میکشه که به شخصه برای من یک رمان تاثیرگذار و قابل تأملی بود.🪴✨
      

10

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.