بریدههای کتاب آنی شرلی در گرین گیبلز مهری خانم🌻 1403/3/17 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 101 گیلبرت از زیر میزش یک شکلات صورتی قلبی شکل را بیرون آورد که رویش با حروف طلایی نوشته بود "تو چقدر شیرینی " و آن را میان بازو های آنه انداخت. 0 4 نیکو خوش خلقی 1403/5/7 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 9 بدن آدم به همه چیز عادت می کند حتی اویزان ماندن 0 1 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 151 خانم لیند می گوید که آدم خوشبخت کسی است که انتظار هیچ چیزی را نمی کشد؛ چون در این صورت هرگز نا امید نمی شود. اما به نظر من انتظار نکشیدن بدتر از ناامید شدن است. 0 0 زهرا قماشی 1403/5/25 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 217 «من فکر می کنم. نباید برای مشکلاتی که هنوز پیش نیامده اند غصه خورد ، موافقی ماریلا ؟» 6 68 barly 1403/1/5 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 89 0 5 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 346 وقتی دیگران را می بخشی، حس خوبی به تو دست می دهد، این طور نیست؟ از این به بعد می خواهم همه انرژی ام را صرف خوب بودن کنم و دیگر به زیبایی اهمیت ندهم. خوب بودن خیلی بهتر است. 0 0 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 324 عاقل و منظقی بودن همیشه بهترین راه است، ولی با این حال من دوست ندارم خیلی عاقل باشم؛ چون آدم های عاقل معمولا زیاد رمانتیک نیستند. 0 0 𝕵𝖆𝖈𝖐 𝕿𝖔𝖗𝖗𝖆𝖓𝖈𝖊 1404/4/6 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 12 ...متیو به برایت ریور رفته. ما پسر کوچکی را از یتیمخانهای در نووا اسکوشا برای سرپرستی قبول کردهای و او امشب با قطار میرسد.》 اگر ماریلا می گفت که متیو به برایت ریور رفته بود تا یک کانگوروی استرالیایی را ملاقات کند، خانم ریچل همانقدر تعحب میکرد. او تقریبا پنج ثانیه زبانش بند آمد. قابل تصور نبود که ماریلا با او شوخی کرده باشد، اما خانم ریچل بهزور میخواست به خود بقبولاند که آن یک شوخی بود. 0 2 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 257 "آنی" های زیاد و متفاوتی در من وجود دارد. گاهی اوقات فکر می کنم به همین دلیل است که انقدر مشکل سازم. اگر فقط یک آنی در من وجود داشت راحت تر بودم، ولی در عوض هیجانش هم کمتر بود. 0 0 mobina 1404/1/11 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 459 آنی! من تو را به دو جین پسر ترجیح میدهم. یادت نرود... به دو جین پسر ترجیح میدهم. راستش، همه میدانند کسی که بورس ایوری را برد یک پسر نبود. یک دختر بود... دختر من... دختری که به داشتنش افتخار میکنم. 1 2 فاطمه سادات رضادوست 1403/12/8 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 60 فرق دارد که حرفی را خودت بزنی یا از زبان دیگران بشنوی. تو عیب های خودت را قبول داری، اما همیشه امیدواری که دیگران با تو هم عقیده نباشند. 0 6 صبا 1403/8/3 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 93 اسم ها هیچ اهمیتی ندارند ، مهم این است که هر کسی مراقب رفتارش باشد. 0 2 توکلی 1403/12/13 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 25 _ نه، او به درد ما نمیخورد. ناگهان متیو با لحن غیر منتظرهای گفت: «ولی ما به درد او میخوریم.» 0 46 سیده حُسنا 1402/6/7 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 158 •🧡🌱• کمکم دارم میفهمم که بزرگ شدن چه اشکالهایی دارد؛ وقتی به آرزوهایی که در کودکی داشتی میرسی، میبینی آنقدرها هم که فکر میکردی جالب نبودهاند. 2 13 رضوان احتیاطی 1404/1/7 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 190 گاهی اوقات دانستن یک مطلب باعث نمیشود به راحتی بتوانی قبولش کنی. 0 7 فاطمه باقری 1402/12/25 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 202 مسلما انجام دادن کاری که نشود برای همسر کشیش تعریف کرد، اشتباه است. دوست بودن با همسر کشیش، مثل داشتن یک وجدان اضافه است. 0 4 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 364 در موردش حرف نمی زنم. چون اگر حرفش را بزنم و بعد نا امید شوم، تحملش برایم سخت تر می شود. 0 0 حانیه سادات 1404/1/20 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 33 شاد بودن و تحمل کردن غصه ها در یک روز آفتابی راحت تر است. احساس میکنم در روزهای آفتابی میتوانم با غصه هایم کنار بیایم. وقتی داستان های غمانگیز میخوانیم، با شهامت خودمان را در آن موقعیت ها تصور میکنیم، ولی به محض اینکه واقعا غصهدار میشویم ، تازه میفهمیم تحمل کردنش چه کار سختی است. این طور نیست ؟ 0 2 Fatemeh Dargahi 1402/3/8 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 265 ما دشمنهای خوبی بودیم. اما به این نتیجه رسیدیم که بهتر است از این به بعد دوستهای خوبی باشیم. :)💕 0 12 mahdiye 1404/1/4 آن شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 135 آن ناله ای کرد و گفت:《اوه، ولی خیلی فرق میکند آدم خودش چیزی را بگوید تا اینکه از دیگران بشنود. شاید آدم خودش چیزی را بداند، اما ته دلش امیدوار است دیگران ندانند. 》 0 2
بریدههای کتاب آنی شرلی در گرین گیبلز مهری خانم🌻 1403/3/17 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 101 گیلبرت از زیر میزش یک شکلات صورتی قلبی شکل را بیرون آورد که رویش با حروف طلایی نوشته بود "تو چقدر شیرینی " و آن را میان بازو های آنه انداخت. 0 4 نیکو خوش خلقی 1403/5/7 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 9 بدن آدم به همه چیز عادت می کند حتی اویزان ماندن 0 1 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 151 خانم لیند می گوید که آدم خوشبخت کسی است که انتظار هیچ چیزی را نمی کشد؛ چون در این صورت هرگز نا امید نمی شود. اما به نظر من انتظار نکشیدن بدتر از ناامید شدن است. 0 0 زهرا قماشی 1403/5/25 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 217 «من فکر می کنم. نباید برای مشکلاتی که هنوز پیش نیامده اند غصه خورد ، موافقی ماریلا ؟» 6 68 barly 1403/1/5 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 89 0 5 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 346 وقتی دیگران را می بخشی، حس خوبی به تو دست می دهد، این طور نیست؟ از این به بعد می خواهم همه انرژی ام را صرف خوب بودن کنم و دیگر به زیبایی اهمیت ندهم. خوب بودن خیلی بهتر است. 0 0 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 324 عاقل و منظقی بودن همیشه بهترین راه است، ولی با این حال من دوست ندارم خیلی عاقل باشم؛ چون آدم های عاقل معمولا زیاد رمانتیک نیستند. 0 0 𝕵𝖆𝖈𝖐 𝕿𝖔𝖗𝖗𝖆𝖓𝖈𝖊 1404/4/6 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 12 ...متیو به برایت ریور رفته. ما پسر کوچکی را از یتیمخانهای در نووا اسکوشا برای سرپرستی قبول کردهای و او امشب با قطار میرسد.》 اگر ماریلا می گفت که متیو به برایت ریور رفته بود تا یک کانگوروی استرالیایی را ملاقات کند، خانم ریچل همانقدر تعحب میکرد. او تقریبا پنج ثانیه زبانش بند آمد. قابل تصور نبود که ماریلا با او شوخی کرده باشد، اما خانم ریچل بهزور میخواست به خود بقبولاند که آن یک شوخی بود. 0 2 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 257 "آنی" های زیاد و متفاوتی در من وجود دارد. گاهی اوقات فکر می کنم به همین دلیل است که انقدر مشکل سازم. اگر فقط یک آنی در من وجود داشت راحت تر بودم، ولی در عوض هیجانش هم کمتر بود. 0 0 mobina 1404/1/11 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 459 آنی! من تو را به دو جین پسر ترجیح میدهم. یادت نرود... به دو جین پسر ترجیح میدهم. راستش، همه میدانند کسی که بورس ایوری را برد یک پسر نبود. یک دختر بود... دختر من... دختری که به داشتنش افتخار میکنم. 1 2 فاطمه سادات رضادوست 1403/12/8 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 60 فرق دارد که حرفی را خودت بزنی یا از زبان دیگران بشنوی. تو عیب های خودت را قبول داری، اما همیشه امیدواری که دیگران با تو هم عقیده نباشند. 0 6 صبا 1403/8/3 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 93 اسم ها هیچ اهمیتی ندارند ، مهم این است که هر کسی مراقب رفتارش باشد. 0 2 توکلی 1403/12/13 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 25 _ نه، او به درد ما نمیخورد. ناگهان متیو با لحن غیر منتظرهای گفت: «ولی ما به درد او میخوریم.» 0 46 سیده حُسنا 1402/6/7 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 158 •🧡🌱• کمکم دارم میفهمم که بزرگ شدن چه اشکالهایی دارد؛ وقتی به آرزوهایی که در کودکی داشتی میرسی، میبینی آنقدرها هم که فکر میکردی جالب نبودهاند. 2 13 رضوان احتیاطی 1404/1/7 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 190 گاهی اوقات دانستن یک مطلب باعث نمیشود به راحتی بتوانی قبولش کنی. 0 7 فاطمه باقری 1402/12/25 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 202 مسلما انجام دادن کاری که نشود برای همسر کشیش تعریف کرد، اشتباه است. دوست بودن با همسر کشیش، مثل داشتن یک وجدان اضافه است. 0 4 sanaz 1404/3/29 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 364 در موردش حرف نمی زنم. چون اگر حرفش را بزنم و بعد نا امید شوم، تحملش برایم سخت تر می شود. 0 0 حانیه سادات 1404/1/20 آنی شرلی در گرین گیبلز جلد 1 لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 33 شاد بودن و تحمل کردن غصه ها در یک روز آفتابی راحت تر است. احساس میکنم در روزهای آفتابی میتوانم با غصه هایم کنار بیایم. وقتی داستان های غمانگیز میخوانیم، با شهامت خودمان را در آن موقعیت ها تصور میکنیم، ولی به محض اینکه واقعا غصهدار میشویم ، تازه میفهمیم تحمل کردنش چه کار سختی است. این طور نیست ؟ 0 2 Fatemeh Dargahi 1402/3/8 آنی شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 265 ما دشمنهای خوبی بودیم. اما به این نتیجه رسیدیم که بهتر است از این به بعد دوستهای خوبی باشیم. :)💕 0 12 mahdiye 1404/1/4 آن شرلی در گرین گیبلز لوسی مود مونتگمری 4.7 195 صفحۀ 135 آن ناله ای کرد و گفت:《اوه، ولی خیلی فرق میکند آدم خودش چیزی را بگوید تا اینکه از دیگران بشنود. شاید آدم خودش چیزی را بداند، اما ته دلش امیدوار است دیگران ندانند. 》 0 2