بریدههای کتاب ایلیاد پرنیان فلاحی 6 روز پیش ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 200 دریغا! زئوس خواسته است ما دچار سرنوشتی غمانگیز باشیم؛ رسوایی ما و نام هر دو ما به دورترین بازماندگان برسد. 0 0 لیدی شکس جوان 1403/8/20 ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 128 آن گاه آتنه چون دست پرودگار هراس انگیز جنگ را گرفت فریاد کرد که........(۴ خط بعد:) همانگاه آرس سرکش را از رزمگاه بیرون برد و اورا در کرانه های پر گل سکاماندر نشاند. پ.ن. : فقط یه لحظه آرسو تصور کنین که *آتنا* دستشو گرفته و از میدون جنگ برده *نشوندتش* توی دشت پر گل- 6 5 لیدی شکس جوان 1403/8/20 ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 138 آن گاه دیومد با بانگی بسیار بلند گفت: "ای دختر زئوس، از کارزار و خطر دور شو. آیا تو را همین بس نیست که زنان کمرو را می فریبی؟ اگر بار دیگر در میدان جنگ پدیدار شوی می آموزی چگونه از جنگ بهراسی و از این پس هرگاه دور از این جا تنها نام آن به گوشت برسد به خود می لرزی." پ.ن. : نه ببین- این خیلی خوب بود این. واقعا. خوب. بود. من اصلا دیومدو نمیشناسم ولی حقیقتا Bruh🤌🤌 1 3 Maedeh 1404/2/9 ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 377 پاتروکل پاسخ داد :« سرنوشت ما چه خواهد شد ؟ ای اوریپیل چگونه میتوان از این همه درد جان به درد برد؟» 0 4 فاضله 1404/4/6 ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 195 _درد بسیار درمانی ندارد 0 5
بریدههای کتاب ایلیاد پرنیان فلاحی 6 روز پیش ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 200 دریغا! زئوس خواسته است ما دچار سرنوشتی غمانگیز باشیم؛ رسوایی ما و نام هر دو ما به دورترین بازماندگان برسد. 0 0 لیدی شکس جوان 1403/8/20 ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 128 آن گاه آتنه چون دست پرودگار هراس انگیز جنگ را گرفت فریاد کرد که........(۴ خط بعد:) همانگاه آرس سرکش را از رزمگاه بیرون برد و اورا در کرانه های پر گل سکاماندر نشاند. پ.ن. : فقط یه لحظه آرسو تصور کنین که *آتنا* دستشو گرفته و از میدون جنگ برده *نشوندتش* توی دشت پر گل- 6 5 لیدی شکس جوان 1403/8/20 ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 138 آن گاه دیومد با بانگی بسیار بلند گفت: "ای دختر زئوس، از کارزار و خطر دور شو. آیا تو را همین بس نیست که زنان کمرو را می فریبی؟ اگر بار دیگر در میدان جنگ پدیدار شوی می آموزی چگونه از جنگ بهراسی و از این پس هرگاه دور از این جا تنها نام آن به گوشت برسد به خود می لرزی." پ.ن. : نه ببین- این خیلی خوب بود این. واقعا. خوب. بود. من اصلا دیومدو نمیشناسم ولی حقیقتا Bruh🤌🤌 1 3 Maedeh 1404/2/9 ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 377 پاتروکل پاسخ داد :« سرنوشت ما چه خواهد شد ؟ ای اوریپیل چگونه میتوان از این همه درد جان به درد برد؟» 0 4 فاضله 1404/4/6 ایلیاد هومر 3.8 14 صفحۀ 195 _درد بسیار درمانی ندارد 0 5