بریده‌های کتاب زندگی کوتاه است

زندگی بهونه ی خوبی نیست. همیشه باید یه ماجراجویی توی برنامه ات بزاری. داشتن چیزی که بی صبرانه منتظرش باشی، خودِ خوشبختیه.

اگه زندگیت رو صرف فکر کردن به بدترین اتفاق ممکن کنی، وقتی سرانجام اتفاق میوفته انگار دو بار زندگیش کردی. من نمیخوام بدترین اتفاقات رو دوبار زندگی کنم.

"اگه زندگیت رو صرف فکر کردن به بدترین اتفاق ممکن کنی، وقتی سرانجام اتفاق می افته انگار اونو دوبار زندگیش کردی. "تمرکز کردن روی نقطه ی پایان بی فایده س"

`بعضی وقت ها تغییر شرایط باعث تغییر رفتار می شه`

افرادی هستند که ممکن است یک عمر بشناسیدشان،ولی هرگز به درون قلبتان راه نیابند،و کسانی هستند که از قبل، پیش از اینه حتی چشمتان به آنها بیفتد،درون قلبتان جا گرفته اند. من فهمیدم آدرین همیشه بخشی از من بود، مهم نبود که من اورا فقط یک دقیقه از روزِ زندگی ام شناخته بودم، یا یک ثانیه از روز زندگی او. او برای من ابدی بود، در روحم جاودانه شده بود، قبل، بعد و برای همیشه. و فراموش کردنش به اندازه‌ی تغییر دی‌ان‌ای‌ام امری محال بود.

آدرین، نفرت آدم رو خسته میکنه. زندگی برای متنفر بودن خیلی کوتاهه. بی خیال شو.

تو مثل سیلی،ونسا.در درونم جاری می شی،هر چیزی رو که یه زمانی فکر می کردم اهمیت داره می شوری و می بری و بعد من رو تا لبه پر می کنی،تا جایی که در تو و فقط تو غرق می شم‌.

از دیوار های بینمان متنفر بودم.دیوار های فیزیکی و دیوار هایی که قابل دیدن نبودند.

گور بابای اتفاقی که قراره بیفته. رو چیزی که قراره اتفاق بیوفته تمرکز نکن. چون کسی چه میدونه، ممکنه برسی اونجا و ببینی همه ی این ها فکر و خیال ذهنیت بوده.

برای چیزی بجنگ که ارزش جنگیدن داره!

زندگی بهانه خوبی نیست. همیشه باید یه ماجراجویی توی برنامه ات بزاری . داشتن چیزی که بی صبرانه منتظرش باشی، خودِ خوشبختیه‌.

- تو از سندروم یه روز رنج میبری. چینی به پیشانی اش انداخت: چی؟ سندروم یه روز ، یه جوری زندگی میکنی انگار قراره همیشه یه روزی برای انجام همه ی کارهایی که به تعویق می‌اندازی، وجود داشته باشه. یه روزی میری مسافرت . یه روز تشکیل خانواده میدی . یه روز فلان چیز رو امتحان میکنی. همه ش کار می‌کنی و سرگرمی کافی نداری. پول نمی‌تونه خوشبختت کنه، مگه اینکه بدونی چی می‌خوای؟

- یه نصیحتی برات دارم. یه مشاوره کوچولو برای کامیابی. +چیه؟ - فعلاً درباره‌اش فکر نکن. تا وقتی اتفاق نیفتاده درباره‌اش فکر نکن. + آره ، یه حسی به من میگه امکانش نیست. - دیدی آدم دیرش که میشه حسابی استرس می‌گیره؟ من این کارو نمی‌کنم،هیچ وقت. اگه قرار باشه ساعت ۲ جایی باشم و می‌دونم تا دو ربع نمی‌رسم اونجا، به خودم اجازه نمیدم تا ساعت ۲ استرس بگیرم. چون تا اون موقع هنوز واقعاً دیرم نشده . تنها کاری که می‌کنم استرس گرفتن از چیزیه که هنوز اتفاق نیفتاده. + آره ، ولی می‌دونی که می‌افته. می‌دونی که اتفاق می‌افته. - این میشه زل زدن به خورشید !

از دست دادن چیزهایی که ارزش زندگی کردن را دارند، هزار بار بدتر از مرگ است.

"تا زمانی که ندانی چه میخواهی، پول برایت خوشبختی نمی آورد."

_بیا بهترین روزهای عمرمون رو بسازیم،هر روز طوری زندگی کنیم که انگار آخرین روز عمرمونه. بینی‌ام را بالاکشیدم، نگاهی به اون انداختم و پرسیدم:و وقتی یکیشون واقعا آخرین روزم بود؟ _تو نمیه‌ی گمشده‌ی منی، تو زندگی بعدی هم پیدات میکنم، همینطور که توی این یکی پیدات کردم.

انگار زندگیم یه اتاق خفه بود و تو نسیمی هستی که وقتی پنجره باز شد اومد تو

از زندگی کردن خوشم می‌آید. گاهی اوقات وحشیانه، ناامیدانه ،شدیدا احساس تیره‌بختی کرده‌ام و غم و اندوه وجودم را شخم زده، ولی با وجود اینها با قطعیت کامل میدانم که صرف زنده بودن چیز باشکوهی است.