بریده‌ای از کتاب undefined اثر undefined

یاسمن

یاسمن

1404/4/18

بریدۀ کتاب

صفحۀ 306

- یه نصیحتی برات دارم. یه مشاوره کوچولو برای کامیابی. +چیه؟ - فعلاً درباره‌اش فکر نکن. تا وقتی اتفاق نیفتاده درباره‌اش فکر نکن. + آره ، یه حسی به من میگه امکانش نیست. - دیدی آدم دیرش که میشه حسابی استرس می‌گیره؟ من این کارو نمی‌کنم،هیچ وقت. اگه قرار باشه ساعت ۲ جایی باشم و می‌دونم تا دو ربع نمی‌رسم اونجا، به خودم اجازه نمیدم تا ساعت ۲ استرس بگیرم. چون تا اون موقع هنوز واقعاً دیرم نشده . تنها کاری که می‌کنم استرس گرفتن از چیزیه که هنوز اتفاق نیفتاده. + آره ، ولی می‌دونی که می‌افته. می‌دونی که اتفاق می‌افته. - این میشه زل زدن به خورشید !

- یه نصیحتی برات دارم. یه مشاوره کوچولو برای کامیابی. +چیه؟ - فعلاً درباره‌اش فکر نکن. تا وقتی اتفاق نیفتاده درباره‌اش فکر نکن. + آره ، یه حسی به من میگه امکانش نیست. - دیدی آدم دیرش که میشه حسابی استرس می‌گیره؟ من این کارو نمی‌کنم،هیچ وقت. اگه قرار باشه ساعت ۲ جایی باشم و می‌دونم تا دو ربع نمی‌رسم اونجا، به خودم اجازه نمیدم تا ساعت ۲ استرس بگیرم. چون تا اون موقع هنوز واقعاً دیرم نشده . تنها کاری که می‌کنم استرس گرفتن از چیزیه که هنوز اتفاق نیفتاده. + آره ، ولی می‌دونی که می‌افته. می‌دونی که اتفاق می‌افته. - این میشه زل زدن به خورشید !

48

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.