بریده‌های کتاب فراتر از بودن

بهترین مادرها، تمام وجودشان را می‌بخشند و می‌روند.

زمان فقط از همین دو لحظه تشکیل شده است: لحظه‌ی حال و لحظه‌ی مرگ، و گذشته اهمیتی ندارد... فقط زمان حال وجود دارد، تا زمانی که با لحظه‌ی مرگ، برخورد کند.

برای درک عشق تنها باید به تو خیره شد: نامعقول، آشفته، توصیف ناپذیر، زنده، زنده، زنده، ...

بیماری هیچ وقت علت نیست، بلکه پاسخ است... پاسخی ناچیز به درد، به رنج، به بی‌کسی... و نیز می‌دانم که بدبختی مانند یک میراث از یک نسل به نسلی دیگر می‌رسد.

برای بیان عشق همواره نیازی به واژه‌های عاشقانه نیست، بلکه زیر و بم و اشک و لبخند لازم است.

عشق هرگز آرام و قرار نمی‌گیرد. چطور می‌تواند آرام گیرد؟ در دنیا هیچ جایی برای او نیست. برای رسیدن به عشق، تنها می‌توان مانند تو بود: شوریده، آشفته، توضیح ناپذیر، دیوانه، زنده، زنده، زنده