بریدههای کتاب کارگران دریا محمدقائم خانی 1404/4/28 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 375 چشم آدمیزاد طوری ساخته شده است که فضیلت او را منعکس می کند. مردمک دیده هرکس نماینده ارزش معنوی اوست. پرتوی که از زیر ابروان ما میدرخشد، معرف شخصیت ماست. صاحبان روح کوچک مژه به هم می زنند لیکن از دیده صاحبان روح بزرگ، برق بیرون میجهد. 0 33 محمدقائم خانی 1404/4/30 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 513 بدبختی ناگهانی و یکپارچه را می توان تحمل کرد اما بدبختی تدریجی و ذرهرذه را نمی توان تحمل کرد. بدبختی ناگهانی آدمی را از پا در میآورد، بدبختی تدریجی شکنجه میدهد. بلا که چون برقی بر سرتان فرود آمده بود، اکنون عذابی جانفرسا میشود. 1 26 محمدقائم خانی 1404/5/4 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 514 برای زنی بزرگترین شکنجهها این است که حتی نواری را از او بگیرند. چگونه میتوان از کسی که شما را از لذت زیبایی برخوردار میکند، زیور و آرایش را دریغ کرد و به خست و تنگچشمی متهم نشد؟ 0 3 محمدقائم خانی 1404/5/4 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 249 تزویر و ریا سی سال تمام بر روان این مرد سنگینی کرده بود. در باطن مردی شریر بود که با پرهیزکاری و فضیلت جفت شده بود و چون شویی که به اجبار با زنی ازدواج کند، از پرهیزکاری و تقوا تنفر و انزجار داشت. از روزی که پای به سن مردی نهاده بود به بزهکاری علاقه پیدا کرده بود. اما به ناخواه نقاب سنگین پرهیزکاری به روی خود زده بود. در باطن دیو بود، در کالبد مردی پاک. جان دزد و غارتگر داشت. دزدی دریای با ظاهری آراسته بود. در زندان شرافت و تابوت مومیایی پاکدلی محبوس بود. بال و پر فرشتگان بر دوش داشت و بال فرشتگان برای آدمی پست و بدخواه، باریست سخت و دردانگیز... کلوبن کابوس تبهکاری بود اما مجسمه پاکی و درستی مینمود. 0 5 محمدعلی رضاپور 1403/11/4 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 130 کسی در جایی نوشته است: «فکر ثابت و دائم چون پیچکی است که هر سال یک دور فرو میپیچد. هرگاه بخواهیم آن را از جای بکنیم در سال اول موهای سر ما را میکند، در سال دوم پوستمان را پاره میکند و در سال سوم استخوانمان را میشکند و در سال چهارم مغزمان را درمیآورد.» ژیلیات در این چهارمین سال بود. 0 4 علی قنبری 1404/4/7 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 3 تنها مردمان عادی و متوسط در برابر سد و موانع ظاهری از پای مینشینند نه صاحبان عزم راسخ و روح بزرگ. 0 3 مرضیه حق خواه 1402/11/14 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 23 1 6
بریدههای کتاب کارگران دریا محمدقائم خانی 1404/4/28 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 375 چشم آدمیزاد طوری ساخته شده است که فضیلت او را منعکس می کند. مردمک دیده هرکس نماینده ارزش معنوی اوست. پرتوی که از زیر ابروان ما میدرخشد، معرف شخصیت ماست. صاحبان روح کوچک مژه به هم می زنند لیکن از دیده صاحبان روح بزرگ، برق بیرون میجهد. 0 33 محمدقائم خانی 1404/4/30 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 513 بدبختی ناگهانی و یکپارچه را می توان تحمل کرد اما بدبختی تدریجی و ذرهرذه را نمی توان تحمل کرد. بدبختی ناگهانی آدمی را از پا در میآورد، بدبختی تدریجی شکنجه میدهد. بلا که چون برقی بر سرتان فرود آمده بود، اکنون عذابی جانفرسا میشود. 1 26 محمدقائم خانی 1404/5/4 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 514 برای زنی بزرگترین شکنجهها این است که حتی نواری را از او بگیرند. چگونه میتوان از کسی که شما را از لذت زیبایی برخوردار میکند، زیور و آرایش را دریغ کرد و به خست و تنگچشمی متهم نشد؟ 0 3 محمدقائم خانی 1404/5/4 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 249 تزویر و ریا سی سال تمام بر روان این مرد سنگینی کرده بود. در باطن مردی شریر بود که با پرهیزکاری و فضیلت جفت شده بود و چون شویی که به اجبار با زنی ازدواج کند، از پرهیزکاری و تقوا تنفر و انزجار داشت. از روزی که پای به سن مردی نهاده بود به بزهکاری علاقه پیدا کرده بود. اما به ناخواه نقاب سنگین پرهیزکاری به روی خود زده بود. در باطن دیو بود، در کالبد مردی پاک. جان دزد و غارتگر داشت. دزدی دریای با ظاهری آراسته بود. در زندان شرافت و تابوت مومیایی پاکدلی محبوس بود. بال و پر فرشتگان بر دوش داشت و بال فرشتگان برای آدمی پست و بدخواه، باریست سخت و دردانگیز... کلوبن کابوس تبهکاری بود اما مجسمه پاکی و درستی مینمود. 0 5 محمدعلی رضاپور 1403/11/4 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 130 کسی در جایی نوشته است: «فکر ثابت و دائم چون پیچکی است که هر سال یک دور فرو میپیچد. هرگاه بخواهیم آن را از جای بکنیم در سال اول موهای سر ما را میکند، در سال دوم پوستمان را پاره میکند و در سال سوم استخوانمان را میشکند و در سال چهارم مغزمان را درمیآورد.» ژیلیات در این چهارمین سال بود. 0 4 علی قنبری 1404/4/7 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 3 تنها مردمان عادی و متوسط در برابر سد و موانع ظاهری از پای مینشینند نه صاحبان عزم راسخ و روح بزرگ. 0 3 مرضیه حق خواه 1402/11/14 کارگران دریا ویکتور هوگو 4.1 8 صفحۀ 23 1 6