بریدههای کتاب افعی و بال های شب Mohadeseh 1403/5/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 29 هرگز اعتماد نکن. هرگز تسلیم نشو. همیشه از قلبت محافظت کن. 0 15 Arash 1403/7/23 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 216 این سرزمین بخشی از من بود و من، چه مرا میخواست یا نمیخواست ، بخشی از آن بودم. 0 2 Mohadeseh 1403/5/9 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 65 غم،احساسی بیهوده و ضعیف بود. حداقل خشم به یک دردی میخورد. 0 8 Arash 1403/7/20 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 190 تو این دنیا بدون قدرت نمیتونی چیزی رو به دست بیاری. قدرت نیازمند قربانی کردن ، تمرکز کردن و بی رحم بودنه. 0 3 Emperor of the book 1404/2/9 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 9 خانه. او را با خود به خانه می بُرد. چون پادشاه خون آشام های هیاژ _ فاتح خاندان شب، متبرک شده توسط الهه نایکسیا و یکی از قدرتمندترین مردانی که تاکنون در این قلمرو یا قلمرو بعدی قدم گذاشته بود _ تکه ای از خودش را در وجود این کودک می دید. و آنجا، دقیقا زیر دست مشت شده ی دخترک، چیز گرم و تلخ و شیرینی در سینه اش به غلیان درآمد. چیزی خطرناک تر از گرسنگی. 0 4 Emperor of the book 1404/2/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 26 این مکان همه ی مارا این طوری می کرد؛ یادمان می داد که عشق را در لبه های تیز پنهان کنیم. 0 10 لیما 1403/6/19 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 211 «واقعا آشغاله.حرف نداره.» گفتم:«چه دلگرم کننده.» «ممنون.در خوردن نوشیدنی آشغال تجربه زیادی دارم.» 0 5 Emperor of the book 1404/2/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 26 او فقط اسماً پدرم بود. درست است که خونش یا جادویش یا جاودانگی اش را نداشتم. ولی بی رحمی اش را چرا. خودش آن را تیغ به تیغ در من پرورانده بود. 0 11 Arash 1403/6/27 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 43 وقتی مرگ رو در مقایسه با یک زندگی ناچیز و بی ارزش سبک و سنگین می کنی، دیگه زیاد ترسناک به نظر نمیاد. 0 7 Emperor of the book 1404/2/9 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 5 پادشاه نمی دانست بزرگ ترین عشقش اسباب نابودی اش هم خواهد شد!) 0 4 فاطمهزهرا؛ 1403/6/19 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 42 «بقیه دست کم میگیرنت. ازش استفاده کن. سلاح قدرتمندیه.» 0 14 لیما 1403/6/19 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 254 پرسیدم:«حالت خوبه؟» «تعریفت از "خوب" چیه؟» «زنده.» 0 8 AroNa 1404/2/31 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 191 تو این دنیا بدون قدرت نمیتونی چیزی رو به دست بیاری. حقیقت داشت؛هم از جنبه های خوب و هم از جنبه های بد... 0 1 Arash 1403/7/23 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 215 مجبور نیستی این طوری زندگی کنی . من خودم انتخابش کردم، ولی تو نکردی. می تونی یه زندگی دیگه در دنیای دیگه رو انتخاب کنی، جایی که یه آدم معمولی باشی. 0 0 Arash 1403/7/11 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 129 تو همیشه شانس داری و اگر خود را در موقعیتی دیدی که شانسی نداشتی، قبل تر انتخاب اشتباهی کرده بودی که باعث شده بود از آن موقعیت سر در بیاوری. در هر صورت تقصیر هیچ کس جز خودت نبود . 0 3 Emperor of the book 1404/2/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 42 «بقیه دستکم میگیرنت... استفاده کن، چیز قدرتمندیه.» 0 12 Emperor of the book 1404/2/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 29 هرگز اعتماد نکن. هرگز تسلیم نشو. همیشه از قلبت محافظت کن. 0 10 𝙰𝙽𝚂𝙴𝙻★ 1403/11/11 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 29 "هرگز اعتماد نکن.هرگز تسلیم نشو.همیشه از قلبت محافظت کن." 0 3 Emperor of the book 1404/2/9 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 5 البته انسان ها در این جهان چیزی بیشتر از این نبودند: طعمه، آفت، یا اغلب هردو. 0 6 Mohadeseh 1403/12/27 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 42 (بقیه دست کم می گیرنت.ازش استفاده کن.سلاح قدرتمندیه.) 0 1
بریدههای کتاب افعی و بال های شب Mohadeseh 1403/5/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 29 هرگز اعتماد نکن. هرگز تسلیم نشو. همیشه از قلبت محافظت کن. 0 15 Arash 1403/7/23 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 216 این سرزمین بخشی از من بود و من، چه مرا میخواست یا نمیخواست ، بخشی از آن بودم. 0 2 Mohadeseh 1403/5/9 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 65 غم،احساسی بیهوده و ضعیف بود. حداقل خشم به یک دردی میخورد. 0 8 Arash 1403/7/20 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 190 تو این دنیا بدون قدرت نمیتونی چیزی رو به دست بیاری. قدرت نیازمند قربانی کردن ، تمرکز کردن و بی رحم بودنه. 0 3 Emperor of the book 1404/2/9 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 9 خانه. او را با خود به خانه می بُرد. چون پادشاه خون آشام های هیاژ _ فاتح خاندان شب، متبرک شده توسط الهه نایکسیا و یکی از قدرتمندترین مردانی که تاکنون در این قلمرو یا قلمرو بعدی قدم گذاشته بود _ تکه ای از خودش را در وجود این کودک می دید. و آنجا، دقیقا زیر دست مشت شده ی دخترک، چیز گرم و تلخ و شیرینی در سینه اش به غلیان درآمد. چیزی خطرناک تر از گرسنگی. 0 4 Emperor of the book 1404/2/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 26 این مکان همه ی مارا این طوری می کرد؛ یادمان می داد که عشق را در لبه های تیز پنهان کنیم. 0 10 لیما 1403/6/19 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 211 «واقعا آشغاله.حرف نداره.» گفتم:«چه دلگرم کننده.» «ممنون.در خوردن نوشیدنی آشغال تجربه زیادی دارم.» 0 5 Emperor of the book 1404/2/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 26 او فقط اسماً پدرم بود. درست است که خونش یا جادویش یا جاودانگی اش را نداشتم. ولی بی رحمی اش را چرا. خودش آن را تیغ به تیغ در من پرورانده بود. 0 11 Arash 1403/6/27 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 43 وقتی مرگ رو در مقایسه با یک زندگی ناچیز و بی ارزش سبک و سنگین می کنی، دیگه زیاد ترسناک به نظر نمیاد. 0 7 Emperor of the book 1404/2/9 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 5 پادشاه نمی دانست بزرگ ترین عشقش اسباب نابودی اش هم خواهد شد!) 0 4 فاطمهزهرا؛ 1403/6/19 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 42 «بقیه دست کم میگیرنت. ازش استفاده کن. سلاح قدرتمندیه.» 0 14 لیما 1403/6/19 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 254 پرسیدم:«حالت خوبه؟» «تعریفت از "خوب" چیه؟» «زنده.» 0 8 AroNa 1404/2/31 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 191 تو این دنیا بدون قدرت نمیتونی چیزی رو به دست بیاری. حقیقت داشت؛هم از جنبه های خوب و هم از جنبه های بد... 0 1 Arash 1403/7/23 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 215 مجبور نیستی این طوری زندگی کنی . من خودم انتخابش کردم، ولی تو نکردی. می تونی یه زندگی دیگه در دنیای دیگه رو انتخاب کنی، جایی که یه آدم معمولی باشی. 0 0 Arash 1403/7/11 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 129 تو همیشه شانس داری و اگر خود را در موقعیتی دیدی که شانسی نداشتی، قبل تر انتخاب اشتباهی کرده بودی که باعث شده بود از آن موقعیت سر در بیاوری. در هر صورت تقصیر هیچ کس جز خودت نبود . 0 3 Emperor of the book 1404/2/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 42 «بقیه دستکم میگیرنت... استفاده کن، چیز قدرتمندیه.» 0 12 Emperor of the book 1404/2/10 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 29 هرگز اعتماد نکن. هرگز تسلیم نشو. همیشه از قلبت محافظت کن. 0 10 𝙰𝙽𝚂𝙴𝙻★ 1403/11/11 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 29 "هرگز اعتماد نکن.هرگز تسلیم نشو.همیشه از قلبت محافظت کن." 0 3 Emperor of the book 1404/2/9 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 5 البته انسان ها در این جهان چیزی بیشتر از این نبودند: طعمه، آفت، یا اغلب هردو. 0 6 Mohadeseh 1403/12/27 افعی و بال های شب جلد 1 کریسا برودبنت 3.8 19 صفحۀ 42 (بقیه دست کم می گیرنت.ازش استفاده کن.سلاح قدرتمندیه.) 0 1