بریده‌های کتاب جنگ تریاک؛ جمهوری اژدها

مملکت رو نمی‌شه با گرسنگی دادن و کشتن مردم بی‌گناه متحد کرد.

اونا برای پیشرفت نمی‌میرن... پیشرفت اثر جانبی جنگه. ابداعات نظامی هم به این معنی نیست که توی کشتن ماهرتر شدیم، معنیش اینه که برای کشتن هرکسی که در آینده خیال تجاوز به ما رو داشته باشه آماده‌تر شدیم.

اگر می‌خواست آن را درک كند، بايد مسئوليت "بودن" را می‌پذیرفت و جز خشم، احساسات دیگری راتجربه مى‌كرد؛ اما می‌ترسید از خشمش دست بردارد و متلاشى شود.

وقتى تموم مردان شجاع رو بكشى و بذارى بزدلها تصميم بگيرن، اين جورى مى شه.

-وقتی تصمیم رو به عهده ی خود مردم بزاری، این جوری میشه. کیتای سر به نفی تکان داد: نه. وقتی تموم مردان شجاع رو بکشی و بزاری بزدل ها تصمیم بگیرن، این جوری می شه.

از چگونگی اندوهم پرسیدی و من گفتم بسان رودی خروشان در فصل بهار که به سوی شرق روان است

به هر قیمت زنده موندن به چه درد میخوره باید واسه‌ی یه هدفی بجنگی.

وقتی تو اون کسی نباشی که برای زنده موندن دست‌و ‌پا میزنه، جنگ برات خیلی متفاوته.

نیجا هنگام عزیمت از شهر خرسند و آسوده خاطر بود: وقتی تصمیم رو به عهده خود مردم بذاری، اینجوری میشه. کیتای سر به نفی تکان داد: نه، وقتی تمام مردان شجاع رو بکشی و بذاری بزدل ها تصمیم بگیرن، اینجوری میشه.

وقتی تو اون کسی نباشی که برای زنده موندن دست و پا می‌زنه جنگ برات خیلی متفاوته.

هیچ چیز پایدار نیست و جهانی وجود ندارد، این معنا را می‌رساند که واقعیت، یک اصل تعیین شده نیست، وهمی که در آن زندگی می‌کردند، بی ثبات و خمش پذیر بوده و اگر کسی اراده می‌کرد حقیقت را از نو بنویسد، به راحتی دگرگون می‌شد.

الان ایالت ها قدرت گذشته رو ندارن، منزوی و از فناوری عقب موندند. ما در مقایسه با اتحادیه نه تنها دهه ها بلکه قرن ها عقبیم؛ اما مشکل از مردمون نیست، از حاکمانه.

من از جنگ متنفرم. همه باید از جنگ متنفر باشن، وگرنه یه مرگشون هست.

به قول پدر در جنگ داخلی چیزی به عنوان بی طرفی نداریم.

به نظرم تصمیمات سرنوشت ساز رو نباید بر اساس احساسات گرفت.