بریدۀ کتاب

خون بر برف
بریدۀ کتاب

صفحۀ 26

گاهی خبرِ خوب آن‌قدر خوب است که در واقع خبرِ بدی است!

گاهی خبرِ خوب آن‌قدر خوب است که در واقع خبرِ بدی است!

34

55

(0/1000)

نظرات

مهران م

مهران م

1402/12/19

دیدم کسی واسه این بریده شمارو اذیت نکرده گفتم پیشقدم بشم
من اینو نمیتونم درک کنم..نیاز به کمک شما دارم..مثالی..توضیحی..چی شد اصن
1

1

من همه‌ش منتظر بودم یکی بیاد سوال کنه 😅
می‌گه وقتی یه خبر خوب می‌شنوی که به طرز عجیب و فوق‌العاده‌ای خوبه، باید ازش ترسید و به عاقبتش شک کرد. مثل پول بادآورده، وعدهٔ موفقیتِ یک‌شبه یا عشق آتشینی که یه‌روزه و یه‌هو سراغ آدم میاد. اینجور اتفاق‌ها در واقع خوب و خوش‌یمن نیستن و قراره دهن آدم سرویس بشه :) 

2

مهران م

مهران م

1402/12/19

ممنون..ولی هنوز فک کنم یخورده دیگه راه داره تا وسوسه ی خوندن این کتاب 
1

1

خواهش می‌کنم. البته من قصدم از نشر این بریده، وسوسه کردن نبود. 😬😅
ولی بازم همه چیز به انتخاب‌های شما  بستگی داره. من که خیلی دوستش داشتم.  

1

مهران م

مهران م

1402/12/19

متوجهم..بریده ی شما و یادداشت خانوم نرگس مسیر وسوسه ی من واسه خوندن این کتاب بوده..😉😉😉
1

1

من سعی می‌کنم این یکی دو روز یه یادداشت دربارهٔ کتاب بنویسم. امیدوارم اون بتونه به وسوسه شدنتون کمک کنه 😁 

1

.

.

1403/2/21

من با این بریده کاملا موافقم و با تمام وجود حسش کردم 🤦
3

1

بله، برای منم بارها پیش اومده :) 

1

.

.

1403/2/21

همون موقع که بعد از هیجان زیاد چهار ستون بدن آدم می لرزه 🤕
@choghoke_tanha 

1

آره، میگن ذوق کنی کنکله :)))
@Sara_khalili 

1