بریده‌ای از کتاب زوال بشری اثر اوسامو دازایی

Mahya

Mahya

دیروز

بریدۀ کتاب

صفحۀ 37

تنها چیزی که این مواقع به ذهنم رسید دلقک بازی بود. دلقک بازی نهایت اظهار علاقه من در برابر آدمیست. تا سرحد مرگ از انسان ها می ترسیدم پس بهتر دیدم هیچ از آنها غافل نشوم. بنابراین به واسطه کارهای مضحک و خنده دار با آدم ها ارتباط برقرار کردم. در ظاهر همیشه چهره ای خندان برای خودم می ساختم اما درونم همیشه لبریز از رنج و ناامیدی از زندگی بود. برقراری تعادل میان این‌ها کاری بس طاقت فرسا بود و سخت برایش عرق می ریختم.

تنها چیزی که این مواقع به ذهنم رسید دلقک بازی بود. دلقک بازی نهایت اظهار علاقه من در برابر آدمیست. تا سرحد مرگ از انسان ها می ترسیدم پس بهتر دیدم هیچ از آنها غافل نشوم. بنابراین به واسطه کارهای مضحک و خنده دار با آدم ها ارتباط برقرار کردم. در ظاهر همیشه چهره ای خندان برای خودم می ساختم اما درونم همیشه لبریز از رنج و ناامیدی از زندگی بود. برقراری تعادل میان این‌ها کاری بس طاقت فرسا بود و سخت برایش عرق می ریختم.

280

31

(0/1000)

نظرات

دلقک بازی برای من یه خشم نیمه روشن درونیه😂😅
2

2

Mahya

Mahya

19 ساعت پیش

چه جالب 
دلقک بازی یه چهره ای ازمنه که برای ارتباط با آدما ازش استفاده می‌کردم، همه خوششون میومد ولی الان چهره ای از منه که فقط برای آدمای امنم رو می‌کنم، چون قسمتی از منه که باید بروزش بدم و دوست ندارم هرکسی ببینتش 

2

آبیِ‌کبود

آبیِ‌کبود

12 ساعت پیش

چه قشنگ 🫠
@mahyawh 

2