بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 42

صورت دمیان را نگاه کردم و متوجه شدم که نه تنها این صورت یک پسر جوان نیست، بلکه صورت مردی است. به اضافه خیال کردم، نمی‌دانم دیدم یا حس کردم، مثل این که حالتی زنانه در او نمودار بود. بعد در یک لحظه این چهره برایم نه چهرهٔ پسری بود و نه چهرهٔ مردی. به نظرم نه پیر آمد و نه جوان، بلکه هزارساله آمد یا بهتر بگویم هیچ سال نداشت. دارای آثاری از افلاک دیگر بود که مغایر زندگی ماست. حیوانات می‌توانند دارای این حالت باشند یا درختان، یا ستارگان، نمی‌دانم. من چیزی را که پس از سالیان دراز نقل می‌کنم، درست درک نمی‌کنم، بلکه چیزی مشابه را که درک آن برایم به طور روشن غیرممکن است، بیان می‌کنم. ولی نوع احساساتی که از دیدن او به من دست می‌داد، ترس یا جذبه، نمی‌دانم؛ فقط دیدم که او ورای ماست، او شبیه به جانوری بود یا یک روح یا یک تصویر، نمی‌دانم، اما او چیز دیگری بود، به طور غیرقابل‌وصفی با ما فرق داشت.

صورت دمیان را نگاه کردم و متوجه شدم که نه تنها این صورت یک پسر جوان نیست، بلکه صورت مردی است. به اضافه خیال کردم، نمی‌دانم دیدم یا حس کردم، مثل این که حالتی زنانه در او نمودار بود. بعد در یک لحظه این چهره برایم نه چهرهٔ پسری بود و نه چهرهٔ مردی. به نظرم نه پیر آمد و نه جوان، بلکه هزارساله آمد یا بهتر بگویم هیچ سال نداشت. دارای آثاری از افلاک دیگر بود که مغایر زندگی ماست. حیوانات می‌توانند دارای این حالت باشند یا درختان، یا ستارگان، نمی‌دانم. من چیزی را که پس از سالیان دراز نقل می‌کنم، درست درک نمی‌کنم، بلکه چیزی مشابه را که درک آن برایم به طور روشن غیرممکن است، بیان می‌کنم. ولی نوع احساساتی که از دیدن او به من دست می‌داد، ترس یا جذبه، نمی‌دانم؛ فقط دیدم که او ورای ماست، او شبیه به جانوری بود یا یک روح یا یک تصویر، نمی‌دانم، اما او چیز دیگری بود، به طور غیرقابل‌وصفی با ما فرق داشت.

23

(0/1000)

نظرات

دمیان برای من از اون کتابایی  بود که از دوست داشتنش ترسیدم.
2

1

همین است که آبراکساس در رهایی شما قصور نورزیده!😉😁 

0

دارین دوباره دمیان میخونین؟
1

1

به هرحال داشتم برای باشگاه دوباره‌خوانی‌اش می‌کردم. گفتم این بریده را این‌جا بگذارم ضرری ندارد! 

0