✍📚📖
من قبلا این کتاب رو یه دور خونده بودم و اصلا بهم نچسبیده بود.
نمی‌دونم چی شد که جلوی کتاب‌خونه‌ام وایساده بودم انگار یهو صدام زد. هیچی جز جلد آبی این کتاب منو جذب نکرد واقعا.
و الان جدا می‌گم بعضی کتاب‌ها اگه تو زمان درستشون خونده نشن حیف می‌شن و الینور آلیفنت قطعا کتابی بود که حیف شده بود و الان؟ از واو به واوش لذت بردم. باهاش زندگی کردم. حتی رفتم سرچ کردم ببینم بازم این نویسنده کتابی داره که بگیرم؟! ولی مایوس شدم=(
اگه احساس خیلی خوبی دارید، پر انرژی هستید و خوشحال، این کتاب یحتمل برای شما مناسب نباشه.
ولی اگه کمی احساس رکود دارید، خستگی و غم، این کتاب بهترینه.
با الینور زندگی می‌کنید. احساساتش و حرف‌هاش رو می‌تونید بفهمید. 
حین خوندنش حتی نگاه نمی‌کردم ببینم چقدر مونده چون واقعا دوست نداشتم از زندگی الینور بیرون بیام.
خیلی روند تندی نداره داستان. یه زندگی عادی یه دختر ۳۰ ساله رو روایت می‌کنه که درگیر افسردگی هستش و شما اینو از اول می‌فهمید.
ولی احساساتش، حرف‌هاش، افکارش و روند مواجهه‌ش با همه‌ی زندگی‌ش خیلی خوب بود.
اگه کتابی می‌خواید که خیلی فراز و نشیب نداشته باشه، آروم باشه و درگیر ذهنی هم بهتون نده، الینور واقعا گزینه‌ی خوبیه.
من بخاطر شرایط این چند وقتم شاید می‌فهمیدمش ولی تجربه‌ی این کتاب با همین احساساتم خیلی بهم چسبید و الان الینور تو دسته‌ی کتاب‌های مورد علاقه‌ام قرار می‌گیره.💙
      

        بنظرم این کتاب واقعا نیازی به یادداشت نوشتن نداره:)
ولی
تا ابد یه تیکه از قلبم تو گرین‌گیبلز و پیش آنی‌شرلی کودک و نوجوون می‌مونه. 
با تشکر از ال‌ام‌.مونتگمری عزیز برای نوشتن چنین کتابی.
نفس راحت، آرامش و لبخند، سهم من از این کتاب بود.❤️
      

        این کتاب همون‌طوری که از اسمش مشخصه نامه‌نگاری‌های آلبرکامو و ماریا کاسارس هستش.
یکم کتاب ثقیلیه.
یعنی اگه فکر می‌کنید چون نامه‌نگاریه و داستانی و نمایشنامه نیست، سبکه، اشتباه می‌کنید :)) بالاخره این نامه‌هارو هم کامو نوشته و کتاب یکمی ثقیله.
درکل کتاب زیبا و دوست‌داشتنی‌ای بود.
ارزش یک‌بار مطالعه رو داره، به‌خصوص اگه کامو رو دوست دارید، اینقدر درگیر زندگی شخصی شدنش می‌تونه براتون جذاب باشه.
احساساتش رو هم می‌شه به‌راحتی درک کرد. 

      

        📚✍
«از غبار بپرس»
یکی از رمان‌های برجسته دهه‌ی ۳۰ آمریکا محسوب می‌شه. درمورد یه نویسنده جوونه که داره تلاش می‌کنه به یه موفقیت تو دنیایی ادبیات دست پیدا کنه. موفقیت بزرگ یا کوچیک هم فرقی نداره.
به‌عنوان مهاجر، با چالش‌های خیلی زیادی تو اون برهه آمریکا مواجه می‌شه و ما در حال خوندن این چالش‌ها و مسیرهایی هستیم که این نویسنده برای رسیدن به موفقیت در پیش می‌گیره.

من این کتاب رو به اصرار و خواسته‌ی یه دوست خوندم.
خوندنش خالی از لطف نبود واقعا.
ولی تو طبقه‌ی کتاب‌های محبوبم قرار نخواهد گرفت و می‌دونم آدمی که الان هستم این کتاب رو دوباره نخواهد خوند.
      

        📚✍
این کتاب درمورد احساسات، مرور خاطرات، عواطف، ترس‌های ۵ هفته‌ی یک زندانی که قراره اعدام بشه هست.
این کتاب نه تنها داستانی درباره‌ی یک محکوم به اعدام، بلکه تاملی عمیق بر روی زندگی و مرگ نیز هست. ارزش لحظه به لحظه زندگی رو بیشتر بهمون نشون می‌ده.
ترجمه‌ی فوق‌العاده‌ای بود و با این ترجمه، ارتباط با داستان خیلی بهتر می‌شد.
 واقعا دوستش داشتم و تیکه‌ها و بریده‌هاش رو در آینده خواهم خوند.