نعناشون نعناشون دنبال کردن @rana19 عضویتتیر 1404 0 دنبال شده 0 دنبال کننده کتابدوست(17 کتاب)19امتیاز دنبال کردن گمشده در خیال... 0یادداشت4امتیاز0لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 17 کتاب در حال خواندن 3 کتاب خواهم خواند 2 کتاب یادداشتها این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است. باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است. بریدههای کتاب نعناشون 1404/5/12 آبنبات لیمویی مهرداد صدقی 4.5 69 صفحۀ 38 با خودم گفتم چرا زندگی باید چنین کاری کند؟آیا زندگی هم مریض است؟آیا زندگی هم در بچگی آسیب دیده و خودش یک مریض آدمی است که تا کرم خودش را سر بقیه نریزد آرام نمی گیرد؟یا شاید زندگی می خواد چیز دیگری بگوید؟ 0 4 نعناشون 1404/5/8 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 35 چون آینده،آن زندگی بی محتوای کپک زده،جز تنهایی دوباره چیزی ندارد،هیچ چیز؛و حالا که در دنیای واقعی انقدر با تو خوشحالم ،دیگر رویای چه را می خواهم ببینم!اوه عزیزم،خدا تو را حفظ کند که مرا از خودت نراندی؛که حالا حداقل میتوانم بگویم:در تمام عمرم،دو شب، زندگی کرده ام! 0 3 نعناشون 1404/4/23 من او را دوست داشتم آنا گاوالدا 3.2 50 صفحۀ 132 عاشق اسکواش بودم.یک شب که ماتیلد شانه های دردناکم را ماساژ می داد،راز داستان را خلاصه کرد:«تو اسکواش دوست داری و من جوکاری.فکر میکنم باید جوکاری بازی کنی،خیلی جالب تر است.به توپ ها ضربه میزنی،نمی دانی از کجا خواهند آمد،اما نی دانی که به هر حال باز خواهند گشت،به خاطر ریسمانی که به آن ها وصل است و این حس تعلیق،دل پذیر است.من اغلب این احساس را دارم که توپ جوکاری تو هستم...» 0 2 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.
نعناشون نعناشون دنبال کردن @rana19 عضویتتیر 1404 0 دنبال شده 0 دنبال کننده کتابدوست(17 کتاب)19امتیاز دنبال کردن گمشده در خیال... 0یادداشت4امتیاز0لیستکتابخانه نمایش کتابخانه خواندهام 17 کتاب در حال خواندن 3 کتاب خواهم خواند 2 کتاب یادداشتها این کاربر هنوز یادداشتی ننوشته است. باشگاهها این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست. چالشهالیستها این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است. بریدههای کتاب نعناشون 1404/5/12 آبنبات لیمویی مهرداد صدقی 4.5 69 صفحۀ 38 با خودم گفتم چرا زندگی باید چنین کاری کند؟آیا زندگی هم مریض است؟آیا زندگی هم در بچگی آسیب دیده و خودش یک مریض آدمی است که تا کرم خودش را سر بقیه نریزد آرام نمی گیرد؟یا شاید زندگی می خواد چیز دیگری بگوید؟ 0 4 نعناشون 1404/5/8 شب های روشن فیودور داستایفسکی 4.1 557 صفحۀ 35 چون آینده،آن زندگی بی محتوای کپک زده،جز تنهایی دوباره چیزی ندارد،هیچ چیز؛و حالا که در دنیای واقعی انقدر با تو خوشحالم ،دیگر رویای چه را می خواهم ببینم!اوه عزیزم،خدا تو را حفظ کند که مرا از خودت نراندی؛که حالا حداقل میتوانم بگویم:در تمام عمرم،دو شب، زندگی کرده ام! 0 3 نعناشون 1404/4/23 من او را دوست داشتم آنا گاوالدا 3.2 50 صفحۀ 132 عاشق اسکواش بودم.یک شب که ماتیلد شانه های دردناکم را ماساژ می داد،راز داستان را خلاصه کرد:«تو اسکواش دوست داری و من جوکاری.فکر میکنم باید جوکاری بازی کنی،خیلی جالب تر است.به توپ ها ضربه میزنی،نمی دانی از کجا خواهند آمد،اما نی دانی که به هر حال باز خواهند گشت،به خاطر ریسمانی که به آن ها وصل است و این حس تعلیق،دل پذیر است.من اغلب این احساس را دارم که توپ جوکاری تو هستم...» 0 2 فعالیتهافعالیتی یافت نشد.